الان وقتشه
من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.الان وقتشه
من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.
ورود به سال 1400 همراه با آفرهای ویژه وبسایت عزت خواه دات کام
تغییر سبک زندگی در سال جدید
با شروع سال جدید، احساس می کنیم که باید در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنیم، از مسیری جدید شروع کنیم، کارهای جدیدی انجام دهیم و از عادت ها و مشکلات قدیمی خداحافظی کنیم. اغلب، ما شروع به ساختن برنامه های جدید و قطعنامه های جدید می کنیم. ممکن است احساس نشاط، الهام و امید داشته باشیم، اما گاهی ترسناک هم هستیم. سوال این است که آیا ما ادامه خواهیم داد و استقامت خواهیم داشت یا برنامه ها و مصوبات خود را ترک خواهیم کرد. آیا بدون تغییر و اصلاح به رفتار عادی خود برمی گردیم و همان زندگی را ادامه دهیم؟
ایجاد تغییر در سبک زندگی چالش برانگیز است، به ویژه هنگامی که می خواهید بسیاری از موارد را همزمان تغییر دهید. این بار، نه به عنوان یک قطعنامه بلکه به عنوان یک تکامل فکر کنید.
تغییر سبک زندگی فرایندی است که به زمان و به پشتیبانی نیاز دارد. هنگامی که برای ایجاد تغییر آماده شدید، قسمت دشوار انجام و پیگیری آن است. بنابراین تحقیق خود را انجام دهید و برنامه ای تنظیم کنید که شما را برای موفقیت آماده کند. برنامه ریزی دقیق به معنای تعیین اهداف کوچک و برداشتن یک مرحله از کارها است.
برنامه ای تنظیم کنید که بماند
برنامه شما نقشه ای است که شما را در این مسیر تغییر راهنمایی می کند. حتی می توانید آن را به عنوان یک ماجراجویی تصور کنید. هنگام تهیه برنامه، کاملا مشخص کنید هدفتان چیست. می خواهید بیشتر ورزش کنید؟ زمان از روز را که می توانید پیاده روی کنید و مدت زمان پیاده روی را مشخص کنید. همه چیز را بنویسید و از خود بپرسید که آیا اطمینان دارید که این فعالیت ها و اهداف برای شما واقع بینانه است در غیر این صورت ، با مراحل کوچکتر شروع کنید.
از کم شروع کنید
بعد از اینکه اهداف کوتاه مدت و بلند مدت واقع بینانه را شناسایی کردید ، اهداف خود را به مراحل کوچک و قابل مدیریتی تقسیم کنید که به طور خاص تعریف شده و قابل اندازه گیری هستند.
هر بار یک رفتار را تغییر دهید
رفتارهای ناسالم با گذشت زمان ایجاد می شوند، بنابراین جایگزینی رفتارهای ناسالم با رفتارهای سالم به زمان نیاز دارد. بسیاری از افراد وقتی خیلی سریع تغییر می کنند دچار مشکل می شوند. برای بهبود موفقیت خود، هر بار بر روی یک هدف تمرکز کنید یا تغییر دهید.
یک دوست را درگیر کنید
خواه یک دوست، همکار یا یکی از اعضای خانواده باشد، شخص دیگری در سفر شما را با انگیزه و پاسخگو نگه می دارد. درباره کارهایی که انجام می دهید صحبت کنید.
درخواست پشتیبانی کنید
پذیرش کمک از کسانی که به شما اهمیت می دهند و گوش می دهند، مقاومت و تعهد شما را تقویت می کند. اگر احساس خستگی شدید کردید یا نمی توانید به تنهایی به اهداف خود برسید، به دنبال کمک گرفتن از یک روانشناس باشید. بسیاری از افراد با وجود داشتن مهارت، استعداد و توانایی‌های لازم باز هم نمی‌توانند به موفقیت دست یابند. پیمودن مسیر موفقیت درست همانند هر چیز دیگری به یک الگو یا راهنما نیاز دارد و چه چیزی بهتر از اینکه افرادی را الگوی خود قرار دهیم که خودشان قله‌های موفقیت را فتح کرده‌اند.
با دوره پاراسل زندگی مسیر رسیدن به موفقیت را بیابید
استفاده از دوره پاراسل زندگی این شانس را به شما می‌دهد که از تجربیات فردی که مسیر مورد نظر شما را یک بار طی کرده و در آن به موفقیت رسیده است، استفاده نمایید. شما نمی‌توانید خودتان به تنهایی وارد این مسیر شوید و بخواهید تا آخر آن را نیز به تنهایی طی کنید. چرا که این کار از شما زمان زیادی را می‌گیرد. شما باید در تمامی بخش‌های کار خود از روش آزمون و خطا استفاده کنید. حال ممکن است که این روش نتیجه بخش بوده و شما را به هدف برساند یا اینکه باعث شکست شما شود.
بدین ترتیب باید دوباره از جای خود بلند شوید و پیش بروید. این اتفاق هم زمان زیادی را تلف کرده و هم اینکه باعث می‌شود شما انرژی خود را نیز تا حد زیادی از دست بدهید. اما اگر از وجود یک راهنما در کنار خود بهره مند شوید، این امکان را خواهید داشت که از تجربیات خود استفاده نموده و تا حد زیادی در زمان و انرژی خود نیز صرفه جویی نمایید.
سال نو پیشاپیش مبارک
به منظور بهره مندی از تخفیف و آفر های ویژه وبسایت عزت خواه دات کام و شروع یک کسب و کار پر درآمد در سال 1400
با شماره های زیر در واتس آپ در ارتباط باشید
09304444736
09302222413
یا روی لینک زیر کلیک کنید
13 نشانه از هوش هیجانی بالا –- عزت خواه دات کام
در سال 1995، دانیل گولمن ، روانشناس و روزنامه نگار علمی ، کتابی را منتشر کرد که در آن بیشتر دنیا را با مفهوم نوپای هوش هیجانی آشنا کرد. این ایده - که توانایی درک و مدیریت احساسات شانس موفقیت ما را بسیار افزایش می دهد - به سرعت رشد کرد و ادامه یافت و تا حد زیادی بر نحوه تفکر مردم درباره احساسات و رفتار انسان تأثیر گذاشت.
اما هوش هیجانی که در زندگی روزمره آشکار می شود چگونه است؟
در اینجا 13 مورد از نشانه های هوش هیجانی بالا ذکر شده است:
1. به احساسات می اندیشید
هوش هیجانی با چیزی که خودآگاهی و اجتماعی ، توانایی شناخت احساسات (و تأثیر آنها) در خود و دیگران است، آغاز می شود. این آگاهی با تأمل آغاز می شود. شما سوالاتی مانند این را می پرسید:
- نقاط قوت احساسی من چیست؟
- نقاط ضعف من چیست؟
- حال و هوای فعلی من چه تاثیری بر افکار و تصمیم گیری من دارد؟
- چه اتفاقی در ناخودآگاه می افتد که بر آنچه دیگران می گویند یا می کنند تأثیر می گذارد؟
تأمل در مورد سوالاتی از این قبیل، بینش های ارزشمندی را ارائه می دهد که می تواند به نفع شما باشد.
2. مکث می کنید
مکث به سادگی یک لحظه ایستادن و فکر کردن قبل از صحبت یا عمل است. (از نظر تئوری آسان ، از نظر عملی دشوار است.) این می تواند شما را از لحظات شرم آور یا تعهدات خیلی سریع نجات دهد. به عبارت دیگر ، مکث به شما کمک می کند تا از تصمیم دائمی بر اساس احساسات موقتی خودداری کنید.
3. شما سعی در کنترل افکار خود دارید
شما بر احساساتی که در یک لحظه تجربه می کنید کنترل چندانی ندارید. اما می توانید واکنش خود را در برابر آن احساسات کنترل کنید - با تمرکز بر افکار خود. (همانطور که گفته شد: شما نمی توانید از فرود آمدن پرنده بر روی سر خود جلوگیری کنید ، اما می توانید از ساختن لانه جلوگیری کنید.)
با تلاش برای کنترل افکار ، در برابر تبدیل شدن به برده احساسات خود مقاومت می کنید و به خود اجازه می دهید به گونه ای زندگی کنید که با اهداف و ارزش های شما هماهنگ باشد.
4. از انتقاد سود می برید
هیچ کس از بازخورد منفی لذت نمی برد. اما می دانید که انتقاد فرصتی برای یادگیری است، حتی اگر به بهترین شکل ارائه نشود و حتی وقتی بی اساس باشد ، دریچه ای از تفکر دیگران نسبت به شما می دهد.
وقتی بازخورد منفی دریافت می کنید ، احساسات خود را کنترل می کنید و از خود می پرسید: چگونه این می تواند من را بهتر کند؟
5. اصالت را نشان می دهید
اصالت به معنای به اشتراک گذاشتن همه چیز در مورد خودتان، برای همه و در همه زمان ها نیست. این بدان معناست که منظور خود را بگویید، یعنی آنچه می گویید و بیش از هر چیز به ارزش ها و اصول خود پایبند باشید. شما می دانید که همه از اشتراک افکار و احساسات شما قدردانی نخواهند کرد. اما آنهایی که مهم هستند.
6. شما همدلی را نشان می دهید
توانایی نشان دادن همدلی، که شامل درک افکار و احساسات دیگران است، به شما کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنید. شما به جای قضاوت یا برچسب زدن به دیگران، سخت کار می کنید تا چیزها را از چشم آنها ببینید.
همدلی لزوماً به معنای موافقت با دیدگاه شخص دیگری نیست. در عوض، این در مورد تلاش برای درک است - که به شما امکان می دهد روابط عمیق تر و متصل تری ایجاد کنید.
مقاله پیشنهادی: هوش هیجانی در محیط کار
7. دیگران را می ستایید
همه انسانها خواهان تأیید و قدردانی هستند. وقتی دیگران را تحسین می کنید ، این ولع را برآورده می کنید و اعتماد به نفس را در روند کار جلب می کنید.
همه اینها از وقتی شروع می شود که به خوبی های دیگران توجه کنید. سپس، با به اشتراک گذاشتن آنچه مخصوصاً قدردانی می کنید ، به آنها القا می کنید که بهترین نسخه از خودشان باشند.
8. شما بازخورد مفیدی می دهید
بازخورد منفی پتانسیل زیادی برای صدمه زدن به احساسات دیگران دارد. با درک این موضوع، انتقادات را به عنوان بازخورد سازنده از نو تنظیم می کنید، بنابراین گیرنده آن را مفید می داند نه مضر.
9. عذرخواهی می کنید
قدرت و شجاعت لازم است تا بتوانید بگویید متاسفم. اما انجام این کار تواضع و فروتنی را نشان می دهد، کیفیتی که طبیعتاً دیگران را به سمت شما می کشاند.
هوش هیجانی به شما کمک می کند تا متوجه شوید عذرخواهی همیشه به معنای اشتباه شما نیست. این به معنای ارزش گذاری روابط شما بیش از نفس خود است.
10. می بخشید و فراموش می کنید
آویختن به کینه مانند ترک چاقو در داخل زخم است. در حالی که طرف متخلف به زندگی خود ادامه می دهد ، شما هرگز به خود فرصت بهبودی نمی دهید.
وقتی می بخشید و فراموش می کنید ، دیگران را از گروگان گرفتن احساسات خود باز می دارید - به شما این امکان را می دهد که جلو بروید.
11. به تعهدات خود عمل می کنید
امروزه معمول است که افراد در صورت تمایل به توافق یا تعهد می شکنند. البته ، وثیقه دادن در شب نتفلیکس با یکی از دوستانتان ، خسارت کمتری نسبت به قول دادن به فرزندتان یا از دست دادن یک مهلت مهم کاری خواهد داشت.
اما وقتی عادت دارید که به قول خود - در چیزهای کوچک و بزرگ - عمل کنید ، به اعتبار بالایی دست پیدا می کنید.
12. به دیگران کمک می کنید
یکی از بهترین راه ها برای تأثیر مثبت بر احساسات دیگران کمک به آنها است. اکثر مردم واقعاً برایشان مهم نیست که شما از کجا فارغ التحصیل شده اید یا حتی به موفقیت های قبلی خود اهمیت می دهند. اما در مورد ساعاتی که می خواهید برای گوش دادن یا کمک به برنامه خود خارج کنید ، چه می کنید؟ آمادگی شما برای نشستن در سنگرها و کار در کنار آنها است؟
اقداماتی از این قبیل باعث ایجاد اعتماد می شود و به دیگران انگیزه می دهد که وقتی این مهم است از شما پیروی کنند.
13. شما خود را در برابر اشتباهات عاطفی محافظت می کنید
شما می فهمید که هوش هیجانی جنبه تاریکی هم دارد - مانند زمانی که افراد سعی می کنند احساسات دیگران را برای پیشبرد یک برنامه شخصی یا برای اهداف خودخواهانه دیگری بازیچه قرار دهند و به همین دلیل است که شما همچنان به تقویت هوش هیجانی خود ادامه می دهید - تا هنگام انجام این کار از خود محافظت کنید.
دلایلی برای انجام کاری که دوست دارید – عزت خواه دات کام
چگونه شغلی را پیدا کنیم که دوست داشته باشیم
لذت بردن از حرفه خود مهمتر از دریافت حقوق بالا یا عنوان پر زرق و برق است. به همین دلیل است که اکنون زمان مناسب برای روی آوردن به کاری است که شما را خوشحال می کند.
طبق یک مطالعه در سال 2010 ، با افزایش درآمد سالانه 75000 دلار ، خوشبختی افزایش می یابد ، در آن زمان درآمد بیشتر با افزایش خوشبختی همراه نیست.
داشتن شغلی که دوست دارید رضایت بخش تر و پربارتر است. حتی می تواند به موفقیت بالاتری نیز منجر شود. برای اینکه مشخص کنید کدام شغل را دوست دارید ، از خود چند سوال در مورد رویاها ، اهداف و نقاط قوت خود بپرسید. شما این کلیشه را شنیده اید که می گوید زندگی خیلی کوتاه است. شما نمی دانید که فردا چه چیزی را به ارمغان می آورد یا به کجا خواهید رسید. پس چرا وقت خود را در شغلی که باعث خوشحالی شما نمی شود تلف کنید؟
مطالعات نشان داده است که افراد خوشبخت تمایل دارند حقوق بالاتری بگیرند و دلیل بر این است که این افراد پردرآمد خوشحال هستند - حداقل تا حدی - به این دلیل که مشاغل مورد علاقه خود را دارند.
مقاله پیشنهادی: راه های دستیابی به شغل رویایی
دلایل انجام کاری که دوست دارید
لذت بردن از شغل خود باید در اولویت کسب درآمد بالا یا عنوان پر زرق و برق باشد. در اینجا چهار دلیل برای ترک شغلی که از آن متنفر هستید و شروع به کار آنچه برای زندگی خود دوست دارید ، آورده شده است.
1. احساس رضایت بیشتری خواهید کرد
شغل شما نباید فقط منبع درآمد باشد. اگر از کاری که انجام می دهید لذت نبرید ، در نهایت زندگی خود را از دست خواهید داد. شغل شما باید از لحاظ احساسی چه در داخل و خارج از دفتر احساس خوبی داشته باشید.
شما هر کجا که بروید این موفقیت را به همراه خواهید داشت و به خود کمک خواهید کرد ، در سایر جنبه های زندگی به خودتان کمک می کنید.
2. بهره وری بیشتری خواهید داشت
مهم است که در کار خود انگیزه و الهام بگیرید. بدون انگیزه برای برتری ، عملکرد شما فاقد اشتیاق خواهد بود و به نوبه خود ، شرکت شما آسیب خواهد دید. بهره وری به شما امکان می دهد تا به کارآمدترین روش کار کنید که باعث می شود زمانی ایجاد شود و تعادل بین زندگی و کار برقرار گردد.
3. به دیگران الهام خواهید بخشید
بسیاری از مردم بیش از حد می ترسند که رویاهای خود را دنبال کنند و آنچه را دوست دارند انجام دهند. به آنچه به دوست یا عزیزتان می گویید فکر کنید: آیا صرفاً به دلیل داشتن ریسک ، آنها را از انجام کاری که باعث خوشحالی آنها است منصرف می کنید؟ وقتی خودتان این جهش را انجام می دهید ، به یک الهام برای آن افراد تبدیل می شوید.
کلی کاگلین ، مدیر اجرایی صندوق تام کاگلین جی ، گفت: "به عنوان مادری که کار می کند ، برای من بسیار مهم است که الگوی دختران جوانم باشم ." "اگرچه ممکن است هفته های شلوغی وجود داشته باشد که نیاز به وقت بیشتری در دفتر داشته باشد ، دختران من می دانند که من کارم را دوست دارم ، این برای من معنی دار است و من به کارم افتخار می کنم. این امید من است که با بزرگ شدن دختران من آنها از من الهام بگیرند تا شغلی را پیدا کنند که آرزوی آنها را برآورده کند . "
4. موفق خواهید شد
مایکل فیلیپس ، بنیانگذار و مدیرعامل کافه ماهی نارگیل ، گفت که وقتی از کار خود لذت می برید ، دیگر احساس کار نمی کنید. وی افزود: "گذراندن آزمونها و معضلات مربوط به مالکیت تجارت آسان تر است."
شما به شخصی احتیاج نخواهید داشت که کارهای خود را حفظ کند یا انگیزه شما را برای دستیابی به توانایی های کامل شما ایجاد کند. شما بهترین کار خود را انجام خواهید داد زیرا انجام این کار برای شما طبیعی و مهیج است.
امیر زنوزی ، رئیس استراتژی زومف ، گفت: "وقتی کاری را که انجام می دهی دوست داشته باشی ، مجبور می شوی که به خودت فشار بیاوری ." "شما می خواهید همان جایی باشید که خودتان را به چالش می کشید و در رسیدن به چشم انداز خود با خود رقابت می کنید."
سوالاتی که باید برای پیدا کردن شغل مناسب خود بپرسید
برای تعیین اینکه از چه شغلی لذت می برید ، باید چند سوال از خود بپرسید.
دوست داشتی از بچگی چه شغلی داشته باشی؟
اگرچه بازگشت به رویاهای دوران کودکی شما عجیب به نظر می رسد ، اما ممکن است آنها از کاری که شما خوشحال می کنید انجام دهید دور نباشند. هر آنچه ممکن بوده باشد ، تمایل به انجام این کار باید از جایی ناشی شود.
به آن کار رویایی فکر کنید. حتی اگر دیگر نمی خواهید آن شغل را داشته باشید ، این می تواند به شما کمک کند بفهمید چه چیزی شما را تحریک می کند. به عنوان مثال ، کسانی که می خواهند در اجرای قانون کار کنند ممکن است توسط عدالت یا کمک به مردم هدایت شوند. اگر می خواستید معلم شوید ، شاید مدرسه و کار با بچه ها را دوست داشته باشید. انگیزه ها و نقاط قوت خود را برای یافتن آن موقعیت عالی تنظیم کنید.
دوستان یا خانواده شما در مورد مهارت شما چه می گویند؟
گاهی اوقات ، صحبت با نزدیکترین افراد به تصمیم گیری دقیق تر کمک می کند. از عزیزانتان بپرسید که فکر می کنند نقاط قوت شما چیست و چه شغلی به شما امکان می دهد از این مهارت ها استفاده کنید. وقتی از افراد دیگر می پرسید ، می توانید دیدگاه دیگری کسب کنید که شاید در نظر نگرفته باشید. آنچه فکر می کنید نقاط قوت شماست ممکن است همان چیزی باشد که دوستان و خانواده در ابتدا به آن فکر می کنند.
بزرگترین الگوی شما چه کسی بود؟
مشابه صحبت در مورد شغل رویایی خود در دوران کودکی ، ممکن است در مورد بزرگسالان به این فکر کنید که چه کسانی را الگویخود می دانید. آیا شما این شخص را دوست داشتید زیرا آنها به مردم کمک می کردند؟ آیا آنها مهارت خاصی داشتند که شما می خواستید؟ آیا در توانایی های آنها شباهت هایی با توانایی های خود پیدا کردید؟ با فکر کردن در مورد اینکه چرا به دنبال این شخص رفته اید ، ممکن است شغلی پیدا کنید که برای شما خوب باشد. حتی اگر در کودکی آن را در نظر نگرفته اید ، ممکن است به کشف اهداف و خواسته های واقعی شما کمک کند.
روانشناسی اجتماعی و تأثیرات آن بر رفتار
کاری که یاد می گیرید انجام دهید: جنبه های روانشناسی اجتماعی ، از جمله خطای اساسی اسناد ، تعصبات ، نقش های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی را در زندگی روزمره خود بشناسید.
روانشناسی اجتماعی مطالعه چگونگی تأثیر افراد بر افکار ، احساسات و رفتارهای یکدیگر است. در این بخش ، شما می آموزید که چگونه نگرش ما در مورد دیگران و درک ما از خود می تواند فریبنده باشد. شما نیروهای موقعیتی را بررسی خواهید کرد که تأثیر زیادی بر رفتار انسان از جمله نقش های اجتماعی ، هنجارهای اجتماعی و متن ها دارند. شما در مورد چگونگی استفاده انسانها از محیط اجتماعی به عنوان منبع اطلاعات یا نشانه هایی درباره نحوه رفتار یاد خواهید گرفت. تأثیرات موقعیتی بر رفتار ما پیامدهای مهمی دارد از جمله اینکه آیا در شرایط اضطراری به یک غریبه کمک خواهیم کرد یا چگونه در یک محیط ناآشنا رفتار خواهیم کرد.
درباره پدیده دنیای عادل توضیح دهید
روانشناسی اجتماعی چگونگی تأثیر افراد بر یکدیگر را بررسی می کند و به قدرت وضعیت نگاه می کند. روانشناسان اجتماعی اظهار می دارند که افکار ، احساسات و رفتارهای فردی بسیار تحت تأثیر موقعیت های اجتماعی است. اساساً ، مردم رفتار خود را تغییر می دهند تا با وضعیت اجتماعی موجود همسو شوند. اگر در وضعیت جدیدی قرار بگیریم یا مطمئن نباشیم که چگونه رفتار کنیم ، نشانه های خود را از افراد دیگر می گیریم.
رشته روانشناسی اجتماعی مباحث را در هر دو سطح درون و بین فردی مورد مطالعه قرار می دهد. مباحث درون فردی (موضوعاتی که به فرد مربوط می شود) شامل عواطف و نگرش ها ، خود و شناخت اجتماعی (شیوه هایی است که ما درباره خود و دیگران می اندیشیم). مباحث بین فردی (مواردی که مربوط به لشکرها و گروه ها است) شامل کمک به رفتار ، پرخاشگری ، تعصب و تبعیض ، جذابیت و روابط نزدیک و فرآیندهای گروهی و روابط بین گروهی است. روانشناسی اجتماعی با انواع تعاملات بین افراد سروکار دارد و طیف وسیعی از نحوه ارتباط ما را شامل می شود: از لحظات رویارویی تا لحظات همکاری با یکدیگر و کمک به دیگران و چگونگی تأثیر این تفاسیر بر افکار ، احساسات و رفتارهای آنها. بنابراین ، روانشناسی اجتماعی افراد را در یک زمینه اجتماعی و چگونگی تعامل متغیرهای موقعیتی برای تأثیرگذاری بر رفتار مطالعه می کند. در این ماژول ، ما در مورد فرآیندهای درون فردی خودنمایی ، ناسازگاری شناختی و تغییر نگرش و فرایندهای بین فردی مطابقت و اطاعت، پرخاشگری و نوع دوستی و در نهایت ، عشق و جذابیت بحث می کنیم.
مقاله پیشنهادی: 15 رفتاری که باعث می شود دیگران بیشتر به شما احترام بگذارند
تأثیرات موقعیتی بر رفتار
رفتار هم محصول اوضاع است (به عنوان مثال ، تأثیرات فرهنگی ، نقش های اجتماعی و حضور افراد ناظر) و هم فرد (مثلاً ویژگی های شخصیتی). زیرمجموعه های روانشناسی تمرکز خود را بر روی یک تأثیر یا رفتار بر دیگران می گذارند. موقعیت گرایی ، دیدگاهی است که رفتار و اعمال ما را محیط اطراف ما تعیین می کند. در مقابل ، تمایل گرایی معتقد است که رفتار ما توسط عوامل داخلی تعیین می شود. یک عامل داخلی صفت یک فرد است و شامل ویژگی های شخصیتی و خلق و خوی است. روانشناسان اجتماعی تمایل دارند از دیدگاه موقعیت گرایی استفاده کنند ، در حالی که روانشناسان شخصیت ، دیدگاه گرایش گرایی را تبلیغ می کنند. با این وجود ، رویکردهای مدرن روانشناسی اجتماعی ، هنگام مطالعه رفتار انسان ، وضعیت و فرد را در نظر می گیرند. در حقیقت ، رشتهروانشناسی شخصیت-اجتماعی برای مطالعه تعامل پیچیده عوامل درونی و موقعیتی موثر بر رفتار انسان پدید آمده است.
خطای انتساب اساسی
در ایالات متحده ، فرهنگ غالب تمایل به رویکردی موقتی در توضیح رفتار انسان دارد. فکر می کنید چرا اینطور است؟ ما فکر می کنیم که افراد رفتارهای خود را کنترل می کنند ، بنابراین ، هرگونه تغییر رفتار باید ناشی از چیزی درونی باشد ، مانند شخصیت ، عادت ها یا خلق و خوی آنها. به گفته برخی از روانشناسان اجتماعی ، افراد تمایل دارند که عوامل داخلی را بیش از حد تأیید کنند به عنوان توضیحات - یا اسناد - برای رفتار سایر افراد. آنها تمایل دارند تصور کنند که رفتار شخص دیگری ویژگی آن فرد است و قدرت اوضاع را بر رفتار دیگران دست کم می گیرند. آنها تمایل ندارند که تشخیص دهند که رفتار دیگری به دلیل متغیرهای موقعیتی و در نتیجه به وضعیت فرد برمی گردد. این فرض اشتباه را خطای اصلی اسناد می نامند. برای درک بهتر ، این سناریو را تصور کنید: جیک از کار به خانه برمی گردد ، و با باز کردن درب ورودی همسرش با خوشحالی به او سلام می کند و از روز او جویا می شود. به جای سلام و احوالپرسی با همسرش ، جیک بر او فریاد می زند: "مرا تنها بگذار!" چرا جیک سر همسرش داد زد؟ چگونه کسی که مرتکب خطای اساسی اسناد می شود رفتار جیک را توضیح می دهد؟ متداول ترین پاسخ این است که جیک فردی پست ، عصبانی یا غیر دوستانه است (ویژگی های او). این یک توضیح درونی یا خلقی است. با این حال ، تصور کنید که جیک به دلیل کوچک سازی شرکت فقط از کار خود بیکار شد. آیا توضیح شما درباره رفتار او تغییر خواهد کرد؟ توضیحات اصلاح شده شما ممکن است این باشد که جیک با از دست دادن شغل خود ناامید شده است. بنابراین ، او در وضعیت بدی قرار داشت.
خطای اساسی اسناد چنان قدرتمند است که افراد اغلب از تأثیرات آشکار موقعیتی بر رفتار غافل می شوند.
همانطور که در مثال بالا نشان داده شده است ، خطای اصلی اسناد یک تأثیر قدرتمند در نحوه توضیح رفتارهای دیگران تلقی می شود. با این حال ، لازم به ذکر است که برخی از محققان اظهار داشته اند که خطای انتسابی بنیادی ممکن است به همان اندازه ای که اغلب به تصویر کشیده می شود ، قدرتمند نباشد. در حقیقت ، یک بررسی اخیر در بیش از 173 مطالعه منتشر شده نشان می دهد که عوامل مختلفی (به عنوان مثال ، سطح بالایی از شخصیت پردازی و چگونگی توضیح خوب وقایع فرضی) در تعیین میزان تأثیرگذاری خطای انتسابی اساسی نقش دارند .
آیا خطای انتسابی اساسی یک پدیده جهانی است؟
شاید بتوانید به نمونه هایی از خطای اساسی اسناد در زندگی خود فکر کنید. آیا مردم در همه فرهنگ ها مرتکب خطای اساسی اسناد می شوند؟ تحقیقات نشان می دهد که آنها چنین نمی کنند. افرادی از یک فرهنگ فردگرا، یعنی یک فرهنگ متمرکز بر موفقیت و استقلال فردی ، بیشترین تمایل را به ارتکاب خطای اساسی اسناد دارند. فرهنگهای فردگرایانه ، که تمایل به یافتن آنها در کشورهای غربی مانند ایالات متحده ، کانادا و انگلستان دارد ، تمرکز بر فرد را ارتقا می بخشد. بنابراین تصور می شود که خلق و خوی فرد توضیح اصلی در مورد رفتار او باشد. در مقابل، افرادی از یک فرهنگ جمع گرایانه ، یعنی فرهنگی که بر روابط مشترک با دیگران مانند خانواده ، دوستان و جامعه متمرکز است . کمتر مرتکب خطای اساسی اسناد می شوند.
افراد از فرهنگ های جمع گرایانه ، مانند برخی از فرهنگ های آسیایی ، بیشتر تأکید بر روابط با دیگران دارند تا اینکه در درجه اول خود فرد باشند. فعالیت هایی مانند (الف) تهیه غذا ، (ب) معلق بودن و (ج) انجام یک بازی ، افراد را در یک گروه درگیر می کند.
فرهنگ های جمع گرایانه که معمولاً در کشورهای آسیای شرقی و کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا یافت می شوند ، بیش از آنکه بر روی افراد باشد، بر گروه تمرکز دارند. این تمرکز بر دیگران دیدگاه گسترده تری فراهم می کند که تأثیرات موقعیتی و فرهنگی بر رفتار را در نظر می گیرد. بنابراین ، توضیح دقیق تر درباره علل رفتار دیگران محتمل است.
تعصب بازیگر-ناظر
با بازگشت به مثال قبلی ما ، جیک می دانست که کار خود را از دست داده است ، اما یک ناظر نمی داند. بنابراین یک ناظر ساده لوح تمایل دارد رفتار خصمانه او را بیش از آنکه به علت واقعی و موقعیتی بیان کند ، ناشی از گرایش جیک باشد. فکر می کنید چرا تأثیر اوضاع بر رفتارهای دیگران را دست کم می گیریم؟ یک دلیل این است که ما غالباً تمام اطلاعات لازم برای توضیح وضعیتی رفتار فرد دیگر را نداریم. تنها اطلاعاتی که ممکن است داشته باشیم این است که قابل مشاهده است. به دلیل این کمبود اطلاعات ، ما تمایل داریم که رفتار را ناشی از یک عامل ذاتی یا داخلی بدانیم. با این حال ، وقتی نوبت به توضیح رفتارهای خودمان می رسد ، اطلاعات بسیار بیشتری در دسترس داریم. اگر از مدرسه به خانه آمده اید یا عصبانی هستید و به سگ یا عزیزتان فریاد زده اید ، توضیح شما چیست؟ ممکن است بگویید خیلی خسته هستید یا احساس ناراحتی می کنید و به سکوت و آرامش نیاز دارید - یک توضیح موقعیتی. سوگیری بازیگر-مشاهدهگر ، پدیده نسبت دادن رفتار دیگران به عوامل داخلی است (خطای اصلی اسناد) در حالی که رفتار خود را به نیروهای موقعیتی نسبت می دهیم. ما به عنوان بازیگران رفتار ، اطلاعات بیشتری برای توضیح رفتار خود در دسترس داریم. با این حال به عنوان ناظر ، اطلاعات کمتری در دسترس داریم.
تعصب خدمت به خود
به دنبال یک نتیجه ، سوگیری خود خدمت به آن دسته از اسنادی گفته می شود که ما را قادر می سازد تا خود را در شرایط مطلوبی ببینیم (برای مثال ساختن اسناد داخلی برای موفقیت و اسناد خارجی برای شکست ها). هنگامی که شما در انجام یک کار خوب عمل می کنید ، به عنوان مثال یک امتحان آزمایشی ، به نفع شماست که به جای موقعیتی "امتحان آسان بود" برای رفتار خود ("من باهوش هستم) یک ویژگی اسنادی قرار دهید. تمایل فرد به گرفتن اعتبار از طریق انتسابات اختیاری یا درونی برای نتایج مثبت اما نسبتهای موقعیتی یا خارجی برای نتایج منفی به عنوان سوگیری خود خدمت شناخته می شود. این سوگیری در جهت محافظت از عزت نفس است. می توانید تصور کنید که اگر افراد همیشه رفتارهای خود را نسبت به موقعیت خود نسبت دهند ، هرگز نمی توانند اعتبار و احساس خوبی نسبت به دستاوردهای خود داشته باشند.
ما می توانیم تعصب خود خدمت را با کاوش عمیق تر در انتساب ، اعتقادی در مورد علت یک نتیجه، درک کنیم. یک مدل از اسناد ، سه بعد اصلی را پیشنهاد می کند: منبع کنترل (داخلی در مقابل خارجی) ، ثبات (پایدار در مقابل ناپایدار) و قابلیت کنترل (قابل کنترل در مقابل غیرقابل کنترل). در این زمینه ، ثبات به میزان تغییر شرایط مربوط به نتیجه معین اشاره دارد. درصورت پایداری در نظر گرفته می شوند که احتمال تغییر در آنها وجود نداشته باشد. قابلیت کنترل به میزان کنترل شرایط مرتبط با نتیجه معین اشاره دارد. بدیهی است ، آن چیزهایی که قدرت کنترل آنها را داریم ، قابل کنترل هستند .
مثالی را در نظر بگیرید که چگونه پیروزی های تیم ورزشی مورد علاقه خود را توضیح می دهیم. تحقیقات نشان می دهد که ما برای پیروزی تیم خود اسناد داخلی ، پایدار و قابل کنترل داریم در مقابل ، ما احتمالاً در صورت از دست دادن تیم محبوبمان ، اسناد خارجی ، ناپایدار و غیرقابل کنترل می دهیم.
فرضیه Just-World
یکی از پیامدهای تمایل غربی ها به ارائه توضیحاتی موقت برای رفتار ، سرزنش قربانی است هنگامی که افراد بدشانسی را تجربه می کنند ، دیگران تصور می کنند که به نوعی مسئول سرنوشت خود هستند. یک ایدئولوژی یا جهان بینی رایج در ایالات متحده فرضیه جهان عادلانه است. فقط جهان فرضیه این اعتقاد است که افراد به نتایج شایسته خود می رسند. به منظور حفظ این عقیده که جهان مکانی عادلانه است ، مردم فکر می کنند که افراد خوب نتایج مثبتی را تجربه می کنند و افراد بد نتایج منفی را تجربه می کنند. توانایی تصور کردن جهان به عنوان مکانی عادلانه ، جایی که مردم آنچه شایسته آن هستند به دست می آورند ، به ما این امکان را می دهد که احساس کنیم دنیا قابل پیش بینی است و ما تا حدی بر نتایج زندگی خود کنترل داریم.
افرادی که اعتقاداتی به دنیای عادل دارند ، با نادیده گرفتن عوامل موقعیتی و فرهنگی فقر ، مردم فقر را به دلیل شرایطشان سرزنش می کنند.
آیا می توانید به نتیجه منفی فرضیه دنیای عادلانه فکر کنید؟ یک پیامد منفی گرایش مردم به سرزنش افراد فقیر به خاطر وضعیت بدشان است. چه توضیحات مشترکی برای اینکه مردم در فقر زندگی می کنند آورده شده است؟ آیا عباراتی مانند "فقرا تنبل هستند و فقط نمی خواهند کار کنند" یا "افراد فقیر فقط می خواهند از دولت زندگی کنند" را شنیده اید؟ اینها چه نوع توضیحی هستند ، موقتی یا موقعیتی؟ این توضیحات موقتی نمونه های بارزی از خطای انتسابی اساسی است. سرزنش فقرا در فقر ، عوامل موقعیتی را که بر آنها تأثیر می گذارد ، مانند نرخ بیکاری بالا ، رکود اقتصادی ، فرصت های ضعیف آموزشی و چرخه خانوادگی فقر ، نادیده می گیرد. تحقیقات دیگر نشان می دهد که افرادی که اعتقاداتی به دنیای عادل دارند ، نسبت به افراد بیکار و افراد مبتلا به ایدز نگرش منفی دارند. در ایالات متحده و سایر کشورها ، قربانیان حمله جنسی ممکن است خود را مقصر سوءاستفاده قرار دهند. گروه های حمایت از بزه دیدگان ، مانند خشونت در خانه پایان یافته (DOVE) ، برای حمایت از قربانیان در دادگاه شرکت می کنند تا اطمینان حاصل شود که سرزنش متوجه عاملان خشونت جنسی است ، نه قربانیان.
امروزه فروش محصول در آمازون، به یکی از روش‌های مطمئن کسب درآمد از اینترنت تبدیل شده است که به کمک آن می‌توانید فارغ از زمان و مکان به این فعالیت جذاب مشغول شوید. البته آموزش فروش در آمازون نیز یکی از موارد مهمی است که حتماً باید به آن توجه کنید. چون اگر بدون مربی وارد این مسیر شوید، شکست شما دور از انتظار نخواهد بود. لذا با تهیه نمودن دوره آربی براحتی می توانید وارد این بیزینس جهانی شوید و به دلار کسب درآمد کنید. تمامی آموزش های این دوره بصورت فارسی و برای اولین بار توسط جسین عزت خواه داده شده است. جهت مشاوره رایگان با تیم پشتیبانی مجرب و متخصص سایت عزت خواه دات کام (آموزش رایگان فروش در آمازون) می توانید از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9 الی 17 با دفتر پشتیبانی تماس حاصل فرمایید. تلفن های دفتر پشتیبانی ایران : 00989302222413(واتساپ)
5 استراتژی برای مثبت اندیشی - عزت خواه دات کام
مثبت اندیشی و دستیابی به موفقیت
در سال 1919 ، یک کاریکاتوریست جوان مشتاق از کار خود در یک روزنامه کانزاس سیتی اخراج شد. سردبیر وی به او گفت که او به اندازه کافی خلاق نیست و باید کارهای دیگری را جستجو کند. اگر کاریکاتوریست به حرف رئیسش گوش می داد و به فکر منفی تن می داد ، ما کار والت دیزنی را نداشتیم.
دیزنی ممکن است فکر کند که کار دیگری را ترک کند یا به دنبال کار دیگری برود ، اما او همچنان پافشاری کرد. او اعتقاد داشت که آنچه برای موفقیت لازم است داشته است و به صدای درون خود گوش فرا داده که او را به تلاش ادامه می دهد. او به قدرت تفکر مثبت روی آورد که او را ترغیب کرد تا به جای اینکه تسلیم ترس از شکست شود ، به دنبال موفقیت برود . شما می توانید این طرز فکر را در پیش بگیرید و تمام مزایای مثبت اندیشی را در زندگی خود تجربه کنید.
مثبت اندیشی چیست؟
مثبت اندیشی یک نگرش عاطفی و ذهنی است که بر خوبی ها متمرکز است و انتظار دارد نتایجی به سود شما برسد. این در مورد پیش بینی خوشبختی ، سلامتی و موفقیت است - اساساً ، آموزش دادن خود برای اتخاذ یک ذهنیت فراوان و پرورش قدردانی از موفقیت های خود و دیگران.
مقاله پیشنهادی: مثبت اندیشی | عبارات تاکیدی | تفکر مثبت
قدرت تفکر مثبت چقدر مهم است؟
این می تواند باعث ایجاد یا شکستن یک فرد شود. افکار شما بر اعمال شما تأثیر می گذارد. اقدامات شما ، به نوبه خود ، به موفقیت یا عدم موفقیت در رشته خود تبدیل می شود و همچنین بر کیفیت روابط شخصی و نحوه نگرش شما به جهان تأثیر می گذارد. قدرت تفکر مثبت را نمی توان نادیده گرفت.
قدرت تفکر مثبت: جی و فریحا
داستان جی و فریحا یک مثال واقعی از چگونه تفکر مثبت می تواند زندگی شما را دگرگون کند. یکی از اولین چیزهایی که فریحا در مورد جی متوجه شد ، مثبت بودن او بود. جی به طور روزانه سپاسگزاری را تمرین می کرد و به لطف فلسفه های تونی احساسات مثبت دیگری را پرورش می داد. او این فلسفه ها را با فریحا در میان گذاشت و هر دو در Unleash the Power Within شرکت کردند ، جایی که فریحا استراتژی های حیاتی را آموخت که می تواند برای تغییر ذهنیت و شروع زندگی رویاهای خود استفاده کند. از کمک به شما در ارتباط ماندن با شریک زندگی خود گرفته تا کمک به شما در ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب ، تفکر مثبت زندگی شما را به مرحله بعدی می رساند. مانند فریحا ، مثبت اندیشی ممکن است به طور طبیعی به ذهن شما خطور نکند ، اما وقتی برای استفاده از این استراتژی ها در زندگی روزمره خود وقت بگذارید ، نتیجه خواهید دید.
چگونه قدرت تفکر مثبت را مهار کنیم
آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه مثبت فکر کنید؟ اولین قدم درک این است که همه چیز به خود شما بستگی دارد. وقتی استاد احساسات خود می شوید ، همیشه می توانید ذهنیت خود را بدون در نظر گرفتن تأثیرات بیرونی تعیین کنید. به عهده گرفتن مسئولیت نحوه تفکر ، عمل و احساس ، باعث می شود همه چیز در زندگی شما سر جای خود قرار گیرد. بعضی اوقات نمی توانید حوادث زندگی را کنترل کنید - اما می توانید نحوه واکنش شما نسبت به آنها را کنترل کنید. هنگامی که به خود قدرت می دهید آنچه را که در کنترل شماست تغییر دهید.
1. خود را کنترل کنید
آیا توجه کرده اید که وقتی روز بدی را سپری می کنید ، زبان بدن آن را نشان می دهد؟ روی صندلی خود می ریزید ، در برقراری ارتباط چشمی با دیگران مشکل دارید و در مواردی که احساس ناراحتی می کنید ، دست های خود را به صلیب می کشید. شما از هوشیاری دست بر می دارید و اجازه می دهید محیط و شرایط شما را کنترل کنند. این موضع گیری قدرتمندی نیست. این به اطرافیان شما می گوید که شما ناراحت ، عصبانی یا غمگین هستید و می خواهید تنها بمانید. این یک حلقه بازخورد ایجاد می کند زیرا وضعیت بد بدن شما ذهنیت ضعیف شما را تقویت می کند.
مثبت اندیشی به همان اندازه مربوط به بدن شماست که به مغز نیز مربوط می شود. با افتخار از نحوه ارائه خود و طرح تفکر مثبت ، فیزیولوژی خود را کنترل کنید . روی وضعیت بدن خود کار کنید . سعی کنید عادت های عصبی ، مثل تار شدن موها یا چرخاندن موهایتان را در جوانه غوطه ور کنید.همانطور که بدن خود را در حالت قدرت قرار می دهید ، تفکر مثبت می تواند آزادتر جریان یابد.
اطرافیان شما سیگنالهای فیزیولوژیکی را که ارسال می کنید دریافت می کنند و با مثبت پاسخ می دهند. هرچه بیشتر مثبت اندیشی را به تصویر بکشید و دیگران شما را از این طریق ببینند ، مثبت اندیشی آسان تر می شود و یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می شود. سپس می توانید روی دیگران تمرکز کنید و کارهایی مانند پرسیدن سه سوال حیاتی را انجام دهید تا بفهمید چگونه می توانید به دنیا و دیگران انرژی مثبت بدهید.
2. تنظیم ذهنیت خود
تنظیم فیزیولوژی تنها بخشی از این معما است. همچنین مهم است که ماشه منفی دیگر را در مراحل باز شدن آن نیز بگیرید. ذهنیت شما بر آنچه افکار در سر شما جریان دارند و احساس و واکنش شما نسبت به هرکدام حاکم است. اگر ذهنیت شما ضعیف است ، همه چیز در اطراف شما بدتر به نظر می رسد.
به عنوان مثال ، شما در فرودگاه هستید و هنگام گذراندن امنیت ، بی دلیل تأخیر می کنید. سپس متصدی هواپیمایی که شما را چک می کند با شما با بی ادبی برخورد می کند. یکی دیگر از کارگران شرکت هواپیمایی گوش فرا می دهد ، عذرخواهی می کند و پیشنهاد می کند تا بلیط خود را تحویل دهید.
آیا فکر می کنید تأخیر به عنوان وقت تلف شده یا راهی برای صرف وقت و ارتباط مجدد با خودتان باشد ؟ آیا شما به طور خودکار به قدرت تفکر مثبت بازمی گردید یا افکار منفی قدرت را در دست می گیرند؟
شما می توانید بر روی نکات منفی یا مثبت این سناریو - و هر سناریو - تمرکز کنید ، اما اگر بخواهید بر آنچه شما را آزار می دهد تمرکز کنید ، تأثیر منفی بر زندگی شما خواهد داشت. همچنین موقعیتهای منفی بیشتری را به خود جذب خواهید کرد - مردم در هنگام تحقیر و خصومت با شما دوستانه رفتار نخواهند کرد. فراموش خواهید کرد که می توانید به خود قدرت دهید تا با هر شرایطی کنار بیایید و باور کنید که فکر مثبت از دسترس شما خارج است. حتی ممکن است شریک زندگی یا دیگران را مجازات کنید که مطابق انتظارات شما نیستند ، روابط شما را خراب می کنند و به تلخی بیشتر می افزایند.
تفکر مثبت این خشم و ناراحتی را دور می زند و به شما اجازه می دهد فقط از لحظه لذت ببرید و کاملاً حضور داشته باشید. با انتخاب آگاهانه تمرکز بر روی لحظات مثبت زندگی خود ، شروع به تنظیم مجدد افکار خود می کنید ، ذهنیتی را پرورش می دهید که قدرشناسانه و باز باشد تا منفی و بسته.
3. عادت های خود را مطالعه کرده و عادت های جدیدی ایجاد کنید
اگر از عادت های فعلی خود بی اطلاع باشید ، نمی توانید عادت های جدیدی ایجاد کنید و از قدرت تفکر مثبت استفاده کنید. آیا مواردی وجود دارد که شما را به یک مارپیچ منفی از خودباوری تبدیل کند؟ آیا شما به شرایط آشکارا واکنش نشان می دهید یا از مکانیسم های دفاعی استفاده می کنید ؟ اگر چنین است ، آنها چه هستند؟
شاید هر زمان که به فکر مطرح کردن ارتقاء در محل کار می افتید، آشفته می شوید. افکار شما را به مکانی تاریک می کشاند و تفکر مثبت از پنجره بیرون می رود. شما مدت زمان حضور در شرکت را محاسبه می کنید و به این فکر می کنید که چرا قبلاً ارتقا نیافته اید. آیا رئیسان شما چیزی را می دانند که شما نمی دانید؟ شاید آنها فکر نکنند شما توانایی انجام کار را دارید.
به تمام وقتهایی که با ترک این عادت منفی تلف می کنید ، فکر کنید. اعتماد به نفس تقریباً همیشه ریشه در ترس دارد - غالباً ترس از شکست . به نظر می رسد امتحان کردن و شکست دادن کاری غیرقابل تحمل باشد ، بنابراین ذهن شما انواع دلایل را در مورد اینکه چرا حتی نباید تلاشی هم داشته باشید بیان می کند. اگر تسلیم این افکار منفی شوید ، ممکن است شکست نخورید اما راکد می شوید ، که بدتر است. همانطور که تونی می گوید ، "اگر رشد نکنید، می میرید." اگر شکست بخورید ، حداقل می توانید چیزی یاد بگیرید. اگر راکد شوید ، خیر.
چه اتفاقی می افتد اگر به جای اینکه درگیر الگوی افکار منفی شوید ، انرژی خود را دوباره متمرکز کرده و عادت های قدرتمندی را ایجاد کنید که از تفکر مثبت استفاده می کنند؟ مارپیچ شک را با مسدود کردن آن با افکار مثبت متوقف کنید. اگر می توانید الگوی تفکر منفی را قبل از اینکه از کنترل خارج شود ، قطع کنید ، می توانید به جای آن به یادآوری اظهارات مثبت بروید. با آموزش ذهن خود برای جلوگیری از افکار منفی با تفکر مثبت ، به طور پیوسته به خود آموزش می دهید تا از روشی منفی جلوگیری کند. ترس دیگر بر شما حکومت نخواهد کرد: این قدرت تفکر مثبت است.
4. کلمات خود را با دقت انتخاب کنید
یکی از عادت هایی که برای تفکر مثبت ضروری است ، تغییر دادن واژگان است . کلمات را انتخاب کنید. مطالعات نشان داده است که گفتگو با خود مثبت ، حالات روانشناختی را بهبود می بخشد ، به افراد در تنظیم احساسات و موارد دیگر کمک می کند و کلماتی که در مکالمه انتخاب می کنید بر نحوه پاسخ دیگران به شما تأثیر می گذارند و دوباره یک حلقه بازخورد ایجاد می کنند که می تواند مثبت یا منفی باشد.
قبل از اینکه بتوانید کلمات مختلف را انتخاب کنید باید تشخیص دهید که از چه کلماتی استفاده می کنید. نحوه برچسب زدن و توصیف موارد در مکالمه ، به ویژه احساسات خود را یادداشت کنید. آیا واقعاً از آن ارائه کار بزرگ "وحشت زده" شده اید ، یا فقط کمی عصبی شده اید؟ آیا شما واقعاً از شریک زندگی خود "عصبانی" هستید یا از یکی از عادت های بد او کمی رنجیده اید؟ وقتی واژگان خود را شماره گیری می کنید و از کلماتی استفاده می کنید که از نظر عاطفی کمتر منفی هستند ، متوجه می شوید که طرز فکر شما با مثبت اندیشی هماهنگ می شود.
بسیاری از افراد نوشتن کلمات منفی را که خود در طول روز استفاده می کنند مفید می دانند. برای هر کلمه منفی ، یک گزینه مثبت در کنار آن بنویسید. گزینه های موجود را در پشت ذهن خود نگه دارید تا دفعه بعد استفاده کنید. آیا این جنبه از تفکر مثبت را طاقت فرسا می دانید؟ فقط با یک قسمت از زندگی خود شروع کنید که باعث افکار منفی می شود ، مانند کار یا وضعیت رابطه شما. در آن لحظه ها خود را در نظر بگیرید و از آنجا افکار خود را بسازید.
5. به کسانی که تحسینشان می کنید نگاه کنید
به کسی فکر کنید که تأثیر عمیقی در زندگی شما داشته است. این می تواند یک دوست نزدیک ، یکی از اعضای خانواده یا کسی باشد که هرگز ملاقات نکرده اید ، مانند یک فرد مشهور ، یک ورزشکار حرفه ای یا یک کارآفرین مشهور. آن شخص با چه شعارهایی زندگی می کند؟ آیا آنها به دلیل عادت های مثبت فکرشان توانسته اند زندگی خارق العاده ای را بسازند ؟
شانس این است که آنها از قدرت تفکر مثبت برای یافتن موفقیتی که به دنبال آن هستند استفاده می کنند و شما نیز می توانید. وقتی احساس کردید که خودتان را به عادت های منفی می اندازید و به نظر نمی رسد که چطور می توانید مثبت فکر کنید ، یک نقل قول از شخصی که برای او احترام قائل هستید ، در نظر بگیرید. آن را بخوانید و تعیین کنید که چگونه می توانید آن را به بهترین شکل مجسم کنید. حتی می توانید آن را بنویسید و در جایی قرار دهید که اغلب می بینید ، مانند یخچال یا کنار صفحه رایانه. اگر شخصی که او را تحسین می کنید شخصی است که او را می شناسید و به عنوان مربی فکر می کنید ، حتی بهتر. با آنها تماس بگیرید و از آنها بخواهید برخی از افکار مثبت را بیان کنند.