در این پست می توانید قسمت دوم مصاحبه با جف بزوس را مطالعه کنید.
شما در مورد "مشتری اول" زیاد صحبت میکنید ، اما ما میشنویم که بسیاری از سازمانها در مورد "کارمند اول" صحبت میکنند. آیا میتوانید هردو باشید؟
من آمازون را به عنوان میزبان یک مهمانی تجسم میکنم. همه مشتریان مهمان ما هستند. یک میزبان خوب خود را در اولویت قرار نمیدهد. مهمانان اول میآیند. از نظر برخی ، فقط یک تفاوت معنایی است. اگر مشتریان را در اولویت قرار دهید ، این به معنای پیشرفت بهتر برای شرکت است. و به عنوان یک نتیجه ، شما برای تصمیم گیری مناسب با کارمندان ، حق بیشتری دارید. چیزها یک حلقه هستند. و وقتی همه چیز دایرهای است ، همیشه سخت است که بدانیم کدام یک اول میشود. اما از نظر من ، تجسم درست این است که مشتریان را در اولویت قرار دهیم. برخورد با آنها مانند مهمانان ، برای من ، تجسم درست است.
چرا جف بزوس هرگز سعی نکرده است اعصاب وال استریت را تسکین دهد ، زیرا درباره آنچه که میخواستید ابراز نگرانی میکرد؟
مهمترین چیز از نظر تعامل به عنوان یک شرکت بازرگانی عمومی با سرمایه گذاران ، وضوح است. فقط در مورد رویکرد خود واضح باشید و سپس سرمایه گذاران میتوانند خود را انتخاب کنند. وارن بافت نقل قول خوبی در این باره دارد. او میگوید ، "شما میتوانید یک کنسرت راک برگزار کنید ، اشکالی ندارد. میتوانید یک باله نگه دارید و این اشکالی ندارد. فقط یک باله را حفظ نکنید و آن را به عنوان یک کنسرت راک تبلیغ کنید. "بنابراین ، در آمازون ، اگر به عقب برگردید و نامه سهامداران ما را در سال 1997 بخوانید ، مشخص است که رویکرد ما چیست.
مردم در مورد وال استریت صحبت میکنند ، اما وال استریت فقط یک چیز نیست. این در مورد هزاران و هزاران سرمایه گذار با افقهای مختلف سرمایه گذاری ، رویکردهای سرمایه گذاری متفاوت و پایان نامههای مختلف سرمایه گذاری است. بنابراین ، اگر درمورد اینکه چه کسی هستید و اصول شما چیست و به عنوان یک شرکت تلاش میکنید ، شفاف باشید ، تصمیم میگیرید که شرکت برای آنها مناسب باشد یا نه.
چگونه با شکست روبرو میشوید؟
من شکست را در آغوش میگیرم. این بخشی و بستهای از اختراع است. اگر میخواهید پیشگام باشید ، گاهی میخواهید شکست بخورید. شما باید همه افراد سازمان را تلقیح کنید تا بگویید که آزمایش درست است. اگر شما از قبل می دانید که کار میکند ، این آزمایش نیست. مواقعی وجود دارد که ما آن کارها را انجام میدهیم. ما همچنین کارهای زیادی انجام میدهیم که می دانیم کار میکنند.
ما در خدمات به مشتریان پیشرفتهای زیادی را انجام میدهیم که بسیار افزایشی هستند. این موارد بسیار با ارزش و فوق العاده مهم هستند. اما بسیاری از کارهایی که انجام میدهیم ، هیچ ایدهای نداریم که آنها کار کنند. ما بذر کاشته میکنیم ، بعضی از بذرها به درختان بزرگ تبدیل میشوند و بعضی دیگر به هیچ جا نمیروند. اگر میخواهید پیشکسوت باشید ، باید با شما خوب باشد.
اگر هند آمازون را ناامید کند چه میشود؟
اگر یک سال پیش این مصاحبه را داشتیم ، میگفتم ، "نگاه کنید ، من خوش بین هستم ، اما بگذارید ببینیم که چگونه میگذرد." امروز ، من خوشحالم که گزارش میدهم که کار میکند.
شما اغلب ایمیلهای مشتری را فقط با یک علامت سؤال ارسال میکنید. آیا هنوز یکی از آنها را به رهبری هند ارسال کردهاید؟ و در چه زمینهای؟
من هر روز چندین ایمیل از مشتریان هندی دریافت میکنم. رایجترین ، که از هر کشوری که در آن تجارت میکنیم ، یکسان است: "موارد من کجاست؟ دیر شده است. "ما سالانه میلیاردها بسته بسته ارسال میکنیم. درصد نقصها بسیار اندک است و هر سال بهتر میشود. نوزده سال پیاپی ، ما میزان نقص خود را بهبود بخشیدهایم. و ما این کار را ادامه خواهیم داد. این هدف ماست هند از این نظر کاملاً عادی است. نکته اصلی این است که شما با آن نقص چه کاری انجام میدهید. شما میخواهید دلیل اصلی آن نقص را پیدا کنید. شما میخواهید آن را به یک مطالعه موردی کوچک تبدیل کنید - دریابید که چرا این اتفاق افتاد و آن را در ریشه رفع کرد. زیرا در این صورت شما آن را نه فقط برای آن مشتری بلکه برای همه مشتریان تعمیر میکنید.
چگونه کارمندانی را که واقعاً ارزششان را دارید حفظ میکنید؟
دلیل اصلی از دست دادن یک کارمند خوب این است که او فرصت مناسبی را ندارد. بهترین افراد فقط برای چک لیست کار نمیکنند. آنها برای کار میآیند ، زیرا آنها یک مأموریت را دوست دارند. بنابراین ، هنگامی که افراد خوبی را از دست دادیم ، احتمالاً به دلیل یک رئیس بد است یا فرد منابع ندارد.
اگر به شما بگویم که شما باید آمازون هند را بسازید و 10 دلار در اینجا وجود دارد ، این کار را انجام دهید ، این یک کار ناامید کننده است. بسیار انرژی زا خواهد بود. بنابراین ، اگر چیزی را زیر منابع خود قرار دهید ، میتواند دلیلی برای ترک یک سازنده باشد. یا به دلیل اینکه ابزارهای مناسبی را ارائه نکردید.
در تاریخ آمازون - من ممکن است شما را 15 سال به عقب برسانم - ما این خریداران را استخدام میکنیم. آنها افراد سالخورده و خریدارهای بسیار پیچیدهای بودند - افرادی که با سایر تولید کنندگان مذاکره میکنند. میزان جذب در گروه خرید بسیار بالا بود. من نفهمیدم که چرا به این دلیل بود که ما به آنها ابزار بد دادیم. آنها مجبور بودند همه کارها را در صفحه گستردههای اکسل انجام دهند و آنها را در قالبهای ارزش جدا شده مشترک صادر کنند و سپس آنها را به یک ابزار لینوکس وارد کنند. خیلی دست و پا چلفتی بود تصور کنید ، اگر شما یک نجار کارشناسی ارشد هستید و از شما خواستم یک پله زیبا را در خانه خود بسازید ، اما چکش به شما ندادم ، هیچ ارهای ندیدم و از شما خواستم که از دندانهای خود برای خنجاندن تختهها استفاده کنید و ناخنها را با پیشانی خود بزنید. شما فقط نمیتوانید یک نجار استاد داشته باشید و هیچ ابزاری ارائه نمیدهید. این کار نمیکند
چگونه کارمندان خود را اداره میکنید؟
من واقعاً آن تجربه را نداشتم. ما اصول خوبی داریم. ما هر روز بین مدیران آمازون اختلاف نظر داریم ، اما در مورد مسائل مربوط به همسویی نیست. این اصول چنان محکم تثبیت شده است که مردم در انتخاب خود بسیار خوب هستند. اگر به آمازون بیایید ، از انگیزه رقبا برخوردار نیستید.
اگر هر روز صبح از خواب بیدار شوید و فکر کنید که چطور میتوانم این شرکت خیلی خوب را شکست دهم ، احتمالاً کمی خسته کننده برای شما خواهد بود. بعضی از افراد واقعاً این کار را میکنند. آنها این ذهنیت فاتح را دارند و این جایی است که انرژی خود را از آنجا دریافت میکنند. در آمازون ، بسیار بهتر عمل میکند و اگر ذهنیت کاوشگر را داشته باشید ، پیشرفت بیشتری میکنید. اگر فردی بیاید و با فرهنگ ما سوءاستفاده شود ، احتمالاً قصد عزیمت دارد.
غالباً از مردم میخواهید که چرخ را دوباره اختراع کنند تا اینکه با عرف معمولی پیش بروند. مخالفت با خرد متعارف چیست؟
من یک طرفدار بزرگ روند هستم. گاهی اوقات ، شما نمیخواهید چرخ را دوباره اختراع کنید. مواردی وجود دارد که میخواهید تازه فکر کنید. من به عنوان ذهن مبتدی فکر میکنم. شما میخواهید بگویید ، افرادی که میتوانند گیر کنند متخصص هستند زیرا کارشناسان از قبل میدانند که چگونه کار میکند. اما آنها در اختراع روشهای جدید بسیار بد هستند. آنچه واقعاً قدرتمند است این است که یک متخصص باشید ، اما با ذهن مبتدی باشید. یک طراوت کودک مانند در مورد خود داشته باشید. تقریباً انگار که برای اولین بار دنیا را میبینید. به این معنا ، شما میخواهید چرخ را دوباره اختراع کنید.
این حس دیگر وجود دارد که شما نمیخواهید چرخ را دوباره اختراع کنید. اگر میخواهید کاری را انجام دهید که میخواهید چندین بار انجام دهید ، میخواهید آن را به یک فرآیند تبدیل کنید و سپس ، میخواهید آن روند را دنبال کنید تا بدین ترتیب دوباره چرخ خود را پیدا نکنید. اگر میخواهید استخدام کنید بگویید. ما هر ساله هزاران نفر را در آمازون استخدام میکنیم. بنابراین شما میخواهید یک پروسه استخدام داشته باشید زیرا نمیخواهید بدانید که چگونه باید هر زمان که استخدام میشویم ، شخصی را استخدام کنیم. بعضی اوقات با جوانان صحبت میکنم و آنها روند و بوروکراسی را اشتباه میگیرند. بوروکراسی روند بدی است. روند خوب بسیار مفید است.
ایدههای خود را از کجا میگیرید؟
تقریباً تمام ایدههای خوب ما تلاش تیم است. هنگامی که کسی یک ایده جوانه دارد اما کاملاً منطقی نیست ، ما شروع به صحبت کردن در مورد آن میکنیم و سپس یک شخص ایده را مجسم میکند ، شخص دیگری این زیبایی را تزئین میکند و سپس به مرور زمان ژلها را مرتب میکند. تجارت ، به طور کلی و مطمئناً در مورد آمازون ، یک ورزش تیمی است.
بزرگترین مخترع فناوری کیست؟ جف بزوس یا استیو جابز؟
ای خدا! من هرگز به آن سؤال پاسخ نمیدهم (میخندد و میخندد).
چرا همچنان به عنوان بخش اول ، فصل اول آمازون ، به اینترنت میخوانید؟
من آن را روز اول صدا میکنم. مردم از من سؤال میکنند که روز دوشنبه کی خواهد بود؟ 19 سال است به نظر میرسد مثل روز دوم باشد. اما من به عنوان روز اول به آن فکر میکنم زیرا تا آنجا که میتوانم بگویم ، سرعت تغییر هنوز در حال شتاب است. وقتی سرعت تغییر کند میشود ، شاید آن روز روز دوم باشد. اما من هنوز ندیدهام که این اتفاق بیفتد.
شما یکی از بازماندگان از شلوغی dotcom هستید. آیا میتوانید پنج استراتژی بقا را برای انجام تجارت در اینترنت به اشتراک بگذارید؟
شماره یک وسواس مشتری است. وقتی کف از بازار سهام خارج شد و حباب اینترنت را ترکید ، ما مورد انتقاد گسترده قرار گرفتیم. سهام ما از 113 دلار در سهم خود در اوج جلوتر از حباب به چیزی مانند 6 دلار در هر سهم رفت. به ما amazon.toast ، amazon.con ، amazon.bomb گفته شد ، هر آنچه را که میتوان تصور کرد. اما متوجه دو مورد شدم. من به آن نگاه کردم و با خودم گفتم که نمای بیرونی است ، آنچه من میتوانم ببینم همه معیارهای داخلی است - و هر معیار داخلی بهتر میشد. تعداد مشتریان در حال افزایش بود. خرید به ازای هر مشتری بیشتر میشد. سودآوری هر مشتری سریعتر از رشد هزینههای ثابت ما افزایش مییابد. بنابراین همه معیارهای تجاری خوب بودند.دومین موردی که متوجه شدم این بود که خشنترین منتقدان ما جزو بهترین مشتریهای ما بودند. بنابراین فکر کردم: چقدر بد است؟
اگر قرار بود برای بقا پنج استراتژی ارائه دهید ، اینها چه خواهند بود؟
این برای هر تجارت است. وسواس مشتریان را می گویم. گفتن این کار ساده است ، اما کار سختی است. شما واقعاً باید آن را زندگی کنید. بسیاری از شرکتها می گویند که آنها مشتریان را در درجه اول قرار میدهند ، اما آنها واقعاً این کار را نمیکنند. و فکر نمیکنم شما بتوانید این کار را انجام دهید مگر اینکه بلند مدت باشید. بسیار سخت است اگر شما برای رسیدن به اهداف سه ماهه یا چیزی شبیه به آن ، فشار کوتاه مدت زیادی احساس میکنید. پس از آن بسیار دشوار است برای قرار دادن مشتریان در درجه اول. در دراز مدت ، منافع مشتریان و سهامداران هم تراز میشود. اما این همیشه در کوتاه مدت صادق نیست. بنابراین اگر مجبورید از دید بلند مدت استفاده کنید ، لازم نیست تصمیم بگیرید که آیا مشتریان را اولویت قرار دهید یا سهامداران.
آنها می گویند مرکز تجاری تجارت به آسیا در حال حرکت است و اقتصاد مقیاس در اینجا است. آیا از هند و چین درسی آموختهاید؟
یکی از مواردی که ما در تجارت خود شاهد آن هستیم این است که در هند اختراعاتی اتفاق می افتد که قصد داریم مجدداً صادرات خود را به سایر نقاط جهان انجام دهیم. از نظر تاریخی ، ما از ایالات متحده به عنوان بازار آزمایش خود استفاده کردهایم. بیشتر کارهایی که ما اختراع کردهایم ، ابتدا در آمریکا انجام دادهایم. اگر آنها کار کنند ، ما آنها را در بقیه جغرافیای خود تکرار میکنیم. برای مثال کشتی آسان [هند] خیلی خوب عمل میکند. این خصوصاً برای هند بسیار مناسب است زیرا در اینجا تعداد بسیار زیادی بنگاههای کوچک و متوسط وجود دارد. اما در جاهای دیگر نیز کار خواهد کرد. بنابراین ما در حال استفاده از آن تکنیکها ، ابزارها و ایدهها هستیم و می دانیم که آیا این کار در سایر جغرافیاها منطقی است این اختراع از دو جهت ادامه دارد.
انتقاد آژانسهای تبلیغاتی این است که آمازون واقعاً تبلیغات خوبی را به دست نیاورد .ما یک تجارت تبلیغاتی بسیار خوب داریم ، اما به وضوح ، آن اندازه به اندازه تجارت الکترونیکی مصرف کننده ما نیست. به گفته این ، ما یک تیم تبلیغاتی بسیار خوبی داریم و تجارت در مقیاس قابل توجهی است. شاید با گوگل یا فیس بوک قابل مقایسه نباشد ، اما بسیار قابل توجه است.
اما شما دادهها را به اشتراک نمیگذارید؟
ما فقط محتاط هستیم. ما دادهها را در حد امکان به اشتراک میگذاریم بدون ارائه اطلاعاتی که نگران هستیم ممکن است برای سایر شرکتها به صورت رقابتی مفید باشد.
چندین کتاب گفتهاند که سبک مدیریت بر پایه ترس است. شاید یکی از پیامدهای آن ، فرهنگ سازمانی استرس زا و گردش بالای کارمندان باشد. خودتان را به عنوان مدیر میبینید؟
شما باید این سؤالات را از تیم بپرسید. این کار را وقتی که من اینجا نیستم انجام دهم. گوشهایم را میپوشانم.
آیا جنبه معنوی برای شما وجود دارد؟ یا ، آیا شما یک مدیر عامل همیشه بر روی لبه هستید؟
من در یوگا خیلی خوب نیستم ، اگر این منظور شما باشد. اگرچه من ورزش زیادی میکنم. اگر از آن کلمه به معنای گسترده استفاده کنید ، یک جنبه معنوی برای من وجود دارد. من تمایل دارم فلسفهها و اعتقادات عمیقی در مورد چیزها داشته باشم.
در این دو پست متن مصاحبه با جف بزوس مؤسس شرکت آمازون را مطالعه کردید. دلیل برتری آمازون بر خرده فروشان سنتی را میتوان به عوامل مختلفی نسبت داد که مهمترین آن تلاش آمازون برای جلب رضایت مشتریان است.
منبع: ezzatkhah.com/amazon
رهبران خوب هر تصمیمی نمیگیرند. آنها میفهمند چه کسی در تصمیم گیری مناسب است و با دقت به آن شخص گوش فرا میدهد.
برای جف بزوس ، انجام کارهایی که به روش خود انجام داده است ، تاکنون بسیار خوب شده است. بومی نیومکزیکو در اواسط دهه 1990 یک کار موفق وال استریت را پشت سر گذاشت تا به سیاتل نقل مکان کند و ادعایی در خرده فروشی آنلاین کند.
بزوس از یک دفتر گاراژ ، کتابفروشی آنلاین Amazon.com را ایجاد کرد که پس از یک شروع پررونق ، بر روی شلوار dot.com حرکت
بزوس سبک کاری سخت و مزخرفی دارد و حاضر است در بیرون ، داخل و در زیر جعبه فکر کند تا مدل تجاری خود را هم برای آمازون و هم برای مشتریان خود کار کند.
بزوس اخیراً در مورد فلسفه آمازون و ایجاد فرمول آمازون در هند و سایر کشورهای نوظهور با دنیای تجارت صحبت کرده است.
به عنوان بنیانگذار و رهبر آمازون ، این چه چیزی است که شما را نگران آینده شرکت شما میکند؟
خیلی خوب میخوابم اما این فقط به این دلیل است که من خیلی خوب میخوابم! موضوعی که مرا بسیار نگران کرده است - و خوشبختانه ، هنوز هیچ نشانهای از آن نمیبینم ، اما من آن را جستجو میکنم و مراقب آن هستم - اگر یکی از اصول عمیقاً انجام تجارت ، آن اصول فرهنگی ، شروع به محو شدن کند آمازون به عنوان مثال ، ما سابقه طولانی وسواس مشتری را داریم. شروع با مشتری و کار به عقب. بنابراین اگر فکر کنم مردم (در آمازون) به اندازه مشتری متمرکز نباشند ، این باعث نگرانی من خواهد شد.
به همین ترتیب ، آیا ما مبتکر هستیم ، آیا پیشگام هستیم ، شرطهای جسورانهای میگیریم؟ ما هستیم. و من از آن هیجان زدهام. من فکر نمیکنم این اصول در حال محو شدن هستند ، اما اگر آنها همیشه محو شوند ، این نگرانی من را به وجود میآورد. یا اگر ما شروع به گرایش کوتاه مدت کردیم. این یکی دیگر است
بنابراین ، سه ایده بزرگ در آمازون عبارتند از: محوریت مشتری ، اشتیاق به اختراع و تمایل به صبور بودن (برای) تفکر طولانی مدت.
رهبری از نظر جف بزوس به چه معنا است؟
احتمالاً به معنای یک دسته چیزهاست. شما میتوانید یک مادر خارق العاده باشید و یک رهبر باشید. رهبری فقط مربوط به مدیریت تعداد زیادی از مردم نیست. در واقع ، شما میتوانید یک مدیر تعداد زیادی از افراد باشید و در واقع یک رهبر نباشید.
آنچه رهبران خوب انجام میدهند شناسایی ایدههای مهم است. آنها این عقیده را دارند که آنها را تحقق بخشند. آنها سپس افراد دیگری را همراه خود میکنند و آنها را با آن ایدهها تراز میکنند. این مهمترین عملکرد یک رهبر است. افراد میتوانند رهبر باشند. و مدیران میتوانند رهبر باشند. و همه چیز در بین.
آیا رهبران میتوانند مردم سالار باشند؟
رهبران خوب باید گوش دهند. این همان دموکراتیک بودن نیست. رهبران خوب هر تصمیمی نمیگیرند. آنها میفهمند چه کسی در تصمیم گیری مناسب است و با دقت به آن شخص گوش فرا میدهد.
رهبران خوب باید مرتباً درست باشند. آنها نمیتوانند خیلی اشتباه کنند (اشتباهات). تنها راه درست - غالباً - گوش دادن به افرادی است که میدانند چه میکنند. خیلی سخت گوش کن بنابراین شما میتوانید باهوشترین فرد جهان باشید و هنوز لزوماً بهترین نیستید. ممکن است کسی در پرواز هواپیما بهتر باشد ، اما نباید به خلبان بگویید که چه کاری انجام دهد (با صدای بلند میخندد).
فروتنی یک رهبر خوب در این است که بگویم من حافظ این اصول هستم و این اعتقاد را دارم که به این ایدهها شکل دهم ، اما من کسی نیستم که میداند چگونه همه کار را انجام دهد
آیا شما به عنوان یک رهبر در این 19 سال تغییر کردهاید. شما چگونه همکاری کردهاید؟
من از جهات مختلف تغییر کردهام ، اما به نوعی تغییر نکردهام. برخی از ایدههایی که من عمیقاً به آنها اعتقاد دارم مثل هم باقی ماندهاند. همانطور که تمرکز روی مشتریان باقی مانده است (همان). من اپراتور بهتری نسبت به گذشته هستم. من از استخدام مربیان خود در آمازون ، تجملات زیادی داشتهام. همه تیمهای ارشد اجرایی در آمازون تجربه بیشتری نسبت به من در زمینه فعالیت یک شرکت در مقیاس بزرگ داشتند و بنابراین آنها معلمان من بودند. من به عنوان یک اپراتور خیلی بهتر شدهام.
مناطقی که تصمیم شما در مورد وضعیت امروز بسیار متفاوت از آنچه در ابتدای کار بود متفاوت است؟
یکی از مواردی که من در مورد آن روشنتر شدهام فقط چگونگی تصمیم گیریهای موقعیتی کسب و کار است. شما باید با الگوهای مطابقت داشته باشید ، اما هرگز یک اندازه با همه متناسب نیست. بعضی اوقات شما باید در تحویل بسیار سریع و گاهی اوقات کند باشید. بیست سال پیش ، همیشه سعی میکردم سریع باشم. اما اکنون ، من فکر میکنم اگر این نوع از مواردی باشد که ما باید سریع باشیم یا آیا این نوع از مواردی است که ما باید کند باشیم. بنابراین بعضی اوقات ، من رئیس ارشد سرعت کشی ما هستیم. این یک نوع تغییر است شما فقط میتوانید از طریق تجربه دریافت کنید.
آیا شما به عنوان یک رهبر در این 19 سال تغییر کردهاید. شما چگونه همکاری کردهاید؟
من از جهات مختلف تغییر کردهام ، اما به نوعی تغییر نکردهام. برخی از ایدههایی که من عمیقاً به آنها اعتقاد دارم مثل هم باقی ماندهاند. همانطور که تمرکز روی مشتریان باقی مانده است (همان). من اپراتور بهتری نسبت به گذشته هستم. من از استخدام مربیان خود در آمازون ، تجملات زیادی داشتهام. همه تیمهای ارشد اجرایی در آمازون تجربه بیشتری نسبت به من در زمینه فعالیت یک شرکت در مقیاس بزرگ داشتند و بنابراین آنها معلمان من بودند. من به عنوان یک اپراتور خیلی بهتر شدهام.
مناطقی که تصمیم شما در مورد وضعیت امروز بسیار متفاوت از آنچه در ابتدای کار بود متفاوت است؟
یکی از مواردی که من در مورد آن روشنتر شدهام فقط چگونگی تصمیم گیریهای موقعیتی کسب و کار است. شما باید با الگوهای مطابقت داشته باشید ، اما هرگز یک اندازه با همه متناسب نیست. بعضی اوقات شما باید در تحویل بسیار سریع و گاهی اوقات کند باشید. بیست سال پیش ، همیشه سعی میکردم سریع باشم. اما اکنون ، من فکر میکنم اگر این نوع از مواردی باشد که ما باید سریع باشیم یا آیا این نوع از مواردی است که ما باید کند باشیم. بنابراین بعضی اوقات ، من رئیس ارشد سرعت کشی ما هستیم. این یک نوع تغییر است شما فقط میتوانید از طریق تجربه دریافت کنید.
شما در مورد "مشتری اول" زیاد صحبت میکنید ، اما ما میشنویم که بسیاری از سازمانها در مورد "کارمند اول" صحبت میکنند. آیا میتوانید هردو باشید؟
من آمازون را به عنوان میزبان یک مهمانی تجسم میکنم. همه مشتریان مهمان ما هستند. یک میزبان خوب خود را در اولویت قرار نمیدهد. مهمانان اول میآیند. از نظر برخی ، فقط یک تفاوت معنایی است. اگر مشتریان را در اولویت قرار دهید ، این به معنای پیشرفت بهتر برای شرکت است. و به عنوان یک نتیجه ، شما برای تصمیم گیری مناسب با کارمندان ، حق بیشتری دارید. چیزها یک حلقه هستند. و وقتی همه چیز دایرهای است ، همیشه سخت است که بدانیم کدام یک اول میشود. اما از نظر من ، تجسم درست این است که مشتریان را در اولویت قرار دهیم. برخورد با آنها مانند مهمانان ، برای من ، تجسم درست است.
چرا جف بزوس هرگز سعی نکرده است اعصاب وال استریت را تسکین دهد ، زیرا درباره آنچه که میخواستید ابراز نگرانی میکرد؟
مهمترین چیز از نظر تعامل به عنوان یک شرکت بازرگانی عمومی با سرمایه گذاران ، وضوح است. فقط در مورد رویکرد خود واضح باشید و سپس سرمایه گذاران میتوانند خود را انتخاب کنند. وارن بافت نقل قول خوبی در این باره دارد. او میگوید ، "شما میتوانید یک کنسرت راک برگزار کنید ، اشکالی ندارد. میتوانید یک باله نگه دارید و این اشکالی ندارد. فقط یک باله را حفظ نکنید و آن را به عنوان یک کنسرت راک تبلیغ کنید. "بنابراین ، در آمازون ، اگر به عقب برگردید و نامه سهامداران ما را در سال 1997 بخوانید ، مشخص است که رویکرد ما چیست.
مردم در مورد وال استریت صحبت میکنند ، اما وال استریت فقط یک چیز نیست. این در مورد هزاران و هزاران سرمایه گذار با افقهای مختلف سرمایه گذاری ، رویکردهای سرمایه گذاری متفاوت و پایان نامههای مختلف سرمایه گذاری است. بنابراین ، اگر درمورد اینکه چه کسی هستید و اصول شما چیست و به عنوان یک شرکت تلاش میکنید ، شفاف باشید ، تصمیم میگیرید که شرکت برای آنها مناسب باشد یا نه.
چگونه با شکست روبرو میشوید؟
من آن را در آغوش میگیرم. این بخشی و بستهای از اختراع است. اگر میخواهید پیشگام باشید ، گاهی میخواهید شکست بخورید. شما باید همه افراد سازمان را تلقیح کنید تا بگویید که آزمایش درست است. اگر شما از قبل می دانید که کار میکند ، این آزمایش نیست. مواقعی وجود دارد که ما آن کارها را انجام میدهیم. ما همچنین کارهای زیادی انجام میدهیم که می دانیم کار میکنند.
ما در خدمات به مشتریان آمازون پیشرفتهای زیادی را انجام میدهیم که بسیار افزایشی هستند. این موارد بسیار با ارزش و فوق العاده مهم هستند. اما بسیاری از کارهایی که انجام میدهیم ، هیچ ایدهای نداریم که آنها کار کنند. ما بذر کاشته میکنیم ، بعضی از بذرها به درختان بزرگ تبدیل میشوند و بعضی دیگر به هیچ جا نمیروند. اگر میخواهید پیشکسوت باشید ، باید با شما خوب باشد.
ادامه این گفت و گو را در پست بعدی بخوانید
منبع:https://ezzatkhah.com/hero-time
پیدا کردن مدیر موفق و تاثیرگذاری که روش درست مدیریت زمان و کارمندان خود را نداند، کار بسیار دشواری است، به این خاطر که اصلاً چنین کسی وجود ندارد. شما مانند بقیه انسانها، در طول روز از مدت زمان یکسانی برای انجام دادن وظایف خود برخوردارید. حال روش استفاده شما از این زمان است که در نهایت مشخص میکند آیا در انجام دادن کارهای خود موفق خواهید بود یا خیر. اگر برای اولین بار است که سِمَت مدیریت را به عهده میگیرید یا قبلاً مدیر بودهاید، اما احساس میکنید باید کمی آموختههای خود را به روز کنید، یادگیری و به کاربردن اصول مدیریت زمان، تأثیر زیادی بر موفقیت شغلی شما به جا خواهد گذاشت. در این مقاله قصد داریم به تعریف این مهارتها بپردازیم. اما پیش از آن لازم است مفهوم مدیریت زمان را تعریف کنیم.
تعریف مدیریت زمان چیست؟
روشی که به استفاده هر چه بهتر از 24 ساعت روز و انجام وظایف فردی و حرفهای کمک میکند، مدیریت زمان گفته میشود. ماتریس آیزنهاور، که توسط دو آیت آیزنهاور، یکی از رئیس جمهورهای آمریکا ابداع شد، مدیریت زمان را به چهار دسته زیر تقسیم میکند
• کارهای فوری و مهم «کارهایی که باید فوراً انجام دهید».
• کارهای مهم اما غیر فوری «کارهایی که بعداً هم میتوانید انجام دهید».
• کارهای فوری و غیر مهم «کارهایی که میتوانید به فرد دیگری واگذار کنید».
• کارهای غیر فوری و غیر مهم «کارهایی که باید حذفشان کنید».
مهارتهای مدیریت زمان، جزو یکی از این چهار دسته قرار میگیرد. اگر یاد بگیرید که زمان و وظایف خود را به شکل موثر تقسیم بندی کنید میتوانید به اهداف خود دست یافته و تیم خود را به شکل درستی مدیریت کنید.
1-تکنیکهای برنامه ریزی کردن را بیاموزید
به گفته بنجامین فرانکلین، از بنیانگذاران ایالات متحده: «اگر مهارت برنامه ریزی نداشته باشید، باید برای شکست آماده باشید». او در واقع به حقیقت مهمی اشاره کرده است، به این خاطر که برخورداری از دانش برنامه ریزی، نقش مهمی در دست یابی به اهداف دارد. در واقع هر فردی باید هدفهای روزانه، هفتگی، ماهانه و حتی سالانه برای خود مشخص کند و آنها را به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم بندی کند. مثلاً اگر هدف شما افزایش 10 درصدی ترافیک به وب سایت شرکتتان در مدت یک سال است، باید هدفهای هفتگی، ماهانه و شش ماهه در نظر بگیرید تا به خوبی در جریان پیشرفت خود قرار داشته باشید
2-اصول مدیریت ارتباط با کارکنان خود را بدانید
ارتباطات، نقش مهمی در برقراری یا از بین رفتن روابط فردی یا تجاری دارد. اگر شما در سمت مدیر، درگیر مدیریت زمان باشید، باید منتظر نتایج سو آن بر روابط خود با کارمندان باشید. با این حال، اگر زمانی را صرف گوش دادن و برقراری ارتباط شفاف با اعضای تیم و ارباب رجوع خود کنید، شاهد موفقیتهای بزرگی در کسب و کار خود خواهید بود. بنابراین حتماً به شکل منظم با اعضای تیم در ارتباط باشید. به این ترتیب پی میبرید آیا بر اساس هدفهایی که برایشان مشخص کردهاید عمل میکنند یا خیر. اگر همین شکل از روابط را برای مشتریان خود نیز به کار ببرید، کسب و کار شما به موفقیت بزرگی دست خواهد یافت. به خاطر داشته باشید که برقراری ارتباط موثر با کارکنان نیازمند تمرین و صرف وقت کافی است. در این جا چند استراتژی به شما معرفی خواهیم کرد که به کمک آنها میتوانید ارتباطات خود در محیط کار را بهبود ببخشید.
• مخاطب خود را به درستی بشناسید: شناخت درست مخاطب، نقش مهمی در برقراری ارتباطات موثر در محیط کار دارد. این مساله هم برای ارتباطات شفاهی و هم نوشتاری، اعم از سخنرانی در جمع یا ارسال ایمیلهای روزانه کاربرد دارد. از جمله این که مخاطب هدف شما چه کسانی هستند؟ هدف پیام شما چیست؟ چه چیزی را باید بدانند؟ از آنها چه انتظاری دارید؟ بهترین راه انتقال پیام به مخاطبانتان چیست؟ آنها پیام شما را به چه شکل درک یا برداشت میکنند؟ واکنش و طرز فکر آنها نسبت به پیام شما چیست؟ برای پاسخ دادن به سوالهایی از این دست، لازم است از قبل برنامه ریزی و تحقیق کنید و مدتی رفتار مخاطبان خود را زیر نظر داشته باشید. مثلاً نحوه ارتباط شما با همسالان یا اعضای تیم با مدیر سازمان متفاوت خواهد بود، چون نیازهای آنها نیز با هم متفاوت است.
• سعی در شناسایی دقیق موقعیت داشته باشید: قبل از برقراری ارتباط در محیط کار، لازم است کمی تأمل کرده و شناخت درستی از موقعیت به دست آورید. یک راه انجام این کار این است که همانند کودکان رفتار کنید، به این خاطر که آنها معمولاً در مورد موضوعی که میخواهند یاد بگیرند، اطلاعات قبلی ندارند و ادعای دانستن هم نمیکنند. بنابراین استفاده از این روش به شما کمک میکند که بدون جانبداری و اِعمال افکار قبلی خود به شناخت موقعیت و طرز فکر مخاطب خود دست یابید.
• مهارت درست گوش دادن را در خود تقویت کنید: به گفته استفن آر. کاوی، هدف بیشتر افراد از گوش دادن، درک صحبتهای طرف مقابل نیست، بلکه هدفشان جواب دادن به او است. همین موضوع باعث میشود که نتوانند با طرف مقابل خود به خوبی ارتباط برقرار کنند. یکی از راهکارهای تقویت مهارت گوش دادن این است که صحبتهای گوینده را تکرار کنید یا به زبان خودتان بیان کنید. در این صورت، میتوانید به طرف مقابل نشان دهید که متوجه صحبتهای او شدهاید. راهکار دیگر این است در صورتی که متوجه قسمتی از گفتههای او نشدید، حتماً سوال بپرسید.
3-نظم لازمه مدیریت زمان است
برخورداری از یک سازماندهی قوی در محیط کار، چه از نظر وظایفی که به کارمندان خود محول میکنید و چه محیط واقعی کار، نقش مهمی در مدیریت موثر زمان برای مدیران دارد. در صورتی که تیم شما فاقد این سازماندهی بوده و هیچ کس از وظایفی که بر عهده دارد مطلع نباشد یا نداند برای کمک به چه کسی باید مراجعه کند، دست یابی به هدفها غیر ممکن خواهد بود. در بحث بهره وری از زمان و مدیریت آن، ارتباطات و نظم به یک اندازه اهمیت دارند. بی انضباطی هیچ جایی در کسب و کار شما ندارد. در عوض هر دقیقهای که بخواهید صرف پیدا کردن یک فایل گم شده کنید را میتوانید برای کار با ارزش دیگری به کار ببرید.
4-مدیریت زمان با تقسیم درست وظایف امکان پذیر است
اگر در سازمان خود، در تقسیم وظایف به درستی عمل کنید، اعتماد به نفس و بازده کاری اعضای تیم افزایش خواهد یافت. اگر در سمت مدیریت مشغول به کار هستید، باید مشخص کنید که چه کسی مناسب انجام چه وظیفهای است و همان مسئولیت را به او محول کنید. در غیر این صورت، وقت خود و اعضای تیم را به هدر دادهاید. با تقسیم دقیق وظایف و فراهم کردن ابزارهای مورد نیاز آنها، کارکنان دیگر برای انجام وظایف خود به وجود شما نیاز ندارند.
5-هر کاری را در زمان مناسب آن انجام دهید
فرض کنیم میخواهید ماشین بسازید. در این صورت، آیا قبل از این که چهارچوب آن را ایجاد کنید، اقدام به نصب سیستم صوتی میکنید؟ مسلماً نه. بنابراین لازم است قبل از هر کاری، ابتدا مشخص کنید که در رابطه با آن چه کارهایی باید انجام دهید. مثلاً شاید لازم باشد کارهای کوچکی مثل پاسخ دادن به سوال رئیس خود یا کارهای بزرگتری مثل نهایی کردن طرح خود را انجام دهید. بنابراین لازم است مهمترین وظایف هر روز خود، زمان شروع آنها و مدت لازم برای انجام آنها را بدانید.
6-برای مدیریت بهینه زمان همزمان چند وظیفه را با هم انجام ندهید
همه ما در طول یک روز باید کارهای مختلفی را انجام دهیم، اما وقتی تصمیم میگیریم که همگی آنها را یک جا انجام دهیم، دچار دردسر خواهیم شد. مثلاً ممکن است در حال انجام کاری باشید، اما با شنیدن زنگ دریافت ایمیل، به سراغ گوشی تلفنتان بروید. همین مساله باعث میشود که تمرکز خود را از دست بدهید و دیگر نتوانید آن کار را به درستی انجام دهید. راه حل این مشکل این است که اوقات خاصی از روز را برای باز کردن و جواب دادن به ایمیلهای خود در نظر بگیرید. وقتی در یک زمان، فقط بر روی یک موضوع تمرکز میکنید، زودتر میتوانید کار مربوطه را انجام دهید و تمام تمرکز شما صرفاً معطوف به همان کار خواهد بود.
7-مهارت اولویت بندی را یاد بگیرید
گاهی اوقات تصور میکنیم که 8 ساعت کامل از روز خود را صرف وظایف اصلی کار خود میکنید، این در حالی است که نتیجه تحقیقات، معمولاً خلاف این موضوع را نشان میدهد. اگر در سمت مدیریت یک سازمان هستید میتوانید هر چند وقت یک بار به بررسی این موضوع بپردازید. به این منظور، یک روزی را در نظر بگیرید و از کارکنان خود بخواهید فعالیتهایی که در طول ساعتهای کاری انجام میدهند و مدت زمانی که صرف آن میکنند را یادداشت کنند. البته حتماً به آنها اعلام کنید که هدف از این اقدام، مطلقاً شناسایی و اخراج کارمندان کم کار نیست، بلکه میخواهید به آنها کمک کنید تا در درازمدت بهره وری خود را افزایش دهند. قطعاً با در اختیار داشتن اطلاعات کافی، شما و تیمتان بهتر از قبل کار خواهید کرد و میتوانید عواملی که باعث ایجاد اختلال در کارهایتان خواهند شد را شناسایی کنید.
8-مهارت مدیریت زمان خود را اثبات کنید
همانطور که ملوانان هنگام بروز طوفان برای راهنمایی به کاپیتان خود مراجعه میکنند، کارمندان شما نیز باید این حس را از شما دریافت کنند که وقت خود را به خوبی مدیریت کردهاید. اگر هر زمانی که کارمند پیش شما میآید، شما را آشفته و در حالت عجله مشاهده کند، به احتمال زیاد برای انجام کارهای مهم به شما مراجعه نخواهد کرد. بنابراین حفظ ظاهر یک مدیر کاردان که مهارت مدیریت زمان را به خوبی بداند میتواند بر کارمندان نیز تأثیر بگذارد و باعث شود آنها نیز از زمان خود به شکل موثر استفاده کنند.
9-قانون هشتاد بیست را برای مدیریت زمان پیاده کنید
بر اساس اصل پارتو که بیشتر به نام قانون هشتاد بیست شناخته میشود، 80 درصد از نتایج، حاصل تنها 20 درصد از کارها هستند. در نتیجه 20 درصد باقی مانده (از نتایج) نیز حاصل 80 درصد فعالیتها هستند. حال شاید بپرسید این قانون چه ارتباطی با مدیریت زمان دارد. در پاسخ باید بگوییم که تنها 20 درصد از شغل شما را کارهای فوری و ضروری را تشکیل میدهند، اما همین درصد ناچیز، بیشترین نتایج ممکن را برای شما به همراه میآورند. 80 درصد باقی مانده از وظایف را نیز میتوانید بین کارمندان خود تقسیم کنید.
10- برای مدیریت زمان به استراحت هم نیاز دارید
اگر بی وقفه در حال کار کردن هستید و هیچ زمانی را برای استراحت کردن و تجدید قوا در نظر نمیگیرید، قطعاً بعد از مدتی فرسوده و از کار افتاده خواهید شد. فرسودگی به ویژه از نوع روانی آن یکی از عواملی است که باعث میشود نتوانید زمان خود را به درستی مدیریت کنید. این وضعیت زمانی پیش میآید که تمام زمان خود را صرف کار کردن میکنید. در نتیجه انرژی و تمرکز شما به سرعت تحلیل رفته و سلامت روانیتان به خطر خواهد افتاد. به همین خاطر لازم است در طول یک روز کاری، اوقاتی را برای استراحت کردن خود و کارمندانتان در نظر بگیرید. این کار تأثیر فوق العاده ای به همراه دارد از جمله این که زمینه را برای استفاده هر چه بهتر شما از زمان فراهم میکند.
مدیریت زمان هرگز به این معنی نیست که دائماً در حال کار و تلاش باشید، چون در این صورت از برخی از جنبههای مهم زندگی خود باز خواهید ماند. در عوض باید روش درست برنامه ریزی و اولویت بندی کارها را بدانید تا بیشترین وقت خود را صرف مهم¬ترین کارهایتان کنید. در غیر این صورت ممکن است در پایان روز متوجه شوید که کارهای مهم زیادی برای انجام دادن باقی ماندهاند، اما دیگر زمانی برای شما نمانده است.
منبع: https:ezzatkhah.com
آیا میخواهید بدانید که چقدر هزینه برای شروع یک تجارت FBA در آمازون دارد؟ خبر خوب! این یک تن پول نیست ، و من قصد دارم با شما به اشتراک بگذارم که چگونه میتوانید برای زیر 1000 دلار کار را شروع کنید! چقدر پول برای شروع یک تجارت FBA آمازون نیاز دارید. یکی از بهترین موارد در فروش در آمازون این است که برای انجام این کار نیازی به هزینه زیادی ندارید. فرصتهای شغلی دیگری وجود دارد که مجبور هستید "کیت" بخرید ، هزینه فرانشیز بپردازید یا وب سایتهای فانتزی بسازید.با آمازون ، شما مجبور به انجام هیچ یک از این کارها نیستید!این بدان معناست که شما هرگز مجبور نیستید به دوستان خود بفروشید یا پول خود را به "upline" خود بپردازید. بعلاوه ، هیچ پولی برای سایر مبانی آنلاین biz مانند بازاریابی ایمیل ، میزبانی وب ، یا طراحی گرافیک ندارید.شما میتوانید بدون نیاز به سرمایه گذاری کلانی در زمان و یا سرمایه گذاری ، تجارت FBA آمازون را به عنوان یک فشار سریع شروع کنید. این یک روش عالی برای آزمایش آبهای کارآفرینی است.من همیشه توصیه میکنم که فروشندگان جدید آمازون از زمانی که سودآوری بیشتری پیدا میکنند ، شروع به خرید و فروش کوچک کنند و بعد سرمایه گذاری بیشتری کنند.
اما آمازون یک تجارت است. بنابراین البته شما باید مقداری پول خرج کنید. من قصد دارم مواد اولیه را برای هر فروشنده جدیدی تفکر کنم که نمیدانم این هزینه برای من واقعاً چقدر خواهد بود؟
کسب و کار آمازون و الزامات آن
3 مورد وجود دارد که توصیه میکنم وقتی تصمیم گرفتید که فروش در آمازون را برای شما خرج کند ، هزینه کنید.
فهرست
ابزار و لوازم
آموزش
فهرست
موجودی انبار آمازون
موجودی چیزی است که میخواهید در آمازون بفروشید. این پایه و اساس کار شما است و میزان پول شما را تعیین میکند.از آنجا که این یک تجارت فروش است ، شما باید چیزهایی برای فروش به مشتریان داشته باشید.من توصیه میکنم با حدود 500 دلار "پول بذر" که میتوانید برای خرید موجودی از آنها استفاده کنید ، شروع کنید.
دلیل من این مقدار را توصیه میکنم زیرا کالای خوبی به شما میدهد بنابراین میتوانید بلافاصله بدون اینکه موجودی را در روز اول از بین ببرید ، فروش را مشاهده کنید (این یک مشکل خوب / بد است).وقتی شروع به خرید موجودی کردید ، حتماً از برنامه فروشنده فروشنده آمازون یا ماشین حساب FBA استفاده کنید تا مطمئن شوید که این موارد سودآور خواهند بود. هزینههای زیادی با فروش شما در آمازون وجود دارد ، بنابراین آنها نیاز دارند که قبل از زمان محاسبه شوند.اگر از یکی از آن ابزارهای رایگان استفاده نمیکنید ، خطر خرید موجودی را که هرگز به ضرر شما نمیفروشد یا نمیفروشد ، اجرا میکنید.نکته مهم در فروش در آمازون ، به ویژه با مدل تجاری Retail Arbitrage که من آموزش میدهم ، این است که شما مجبور نیستید کالای زیادی خریداری کنید. در حقیقت ، من توصیه میکنم وسایل و وسایل خود را گسترده و عمیق نکنید.من ترجیح میدهم 2-3 تا از 20 مورد مختلف را خریداری کنید تا کل 500 دلار خود را در یک محصول واحد سرمایه گذاری کنید. و با Arbitrage خرده فروشی ، لازم نیست نگران خرید مینیممهای خریداران باشید. شما میتوانید به Walgreens بروید و با موجودی 20 دلار ارزش موجودی از آن خارج شوید ، بدون مشکل!
ابزار و لوازم مورد نیاز برای کسب و کار آمازون
شما میتوانید تجارت آمازون خود را بدون ابزار و تجهیزات زیادی شروع کنید ، اما تعداد کمی از آنها وجود دارد که باید آنها را داشته باشید.برای شروع ، حداقل موارد کمی را که برای شروع کار لازم دارید در اینجا آورده شده است:
رایانه - جایی که شما در حساب فروشنده خود کار میکنید
تلفن هوشمند - آنچه شما برای جستجوی محصولات موجود در فروشگاه استفاده میکنید
برنامه اسکن - شما میتوانید از برنامه فروشنده آمازون به صورت رایگان استفاده کنید
چاپگر - برای چاپ لیبل های حمل و نقل جعبه و برچسبهای محصول
برچسبهای کاغذ یا حمل و نقل - برای ارسال محصولات خود به آمازون استفاده میشود
برچسبهای آدرس اوری - برای نشان دادن مواردی که میفرستید استفاده میشود ، بنابراین آمازون میداند که مال شما هستند
مقیاس - برای وزن کردن جعبههای ارسال شده به آمازون (میتواند مقیاس حمام باشد)
جعبهها - لازم نیست جدید باشند ، فقط باید تمیز باشند. میتوانید از فروشگاههایی مانند والمارت یا فروشگاههای مواد غذایی به صورت رایگان دریافت کنید. یا آنها را با قیمت تقریبی 1 دلار بخرید. در اینجا اطلاعات بیشتری درباره صندوقهای مربوط به بودجه وجود دارد.
نوار بسته بندی / حمل و نقل - برای بستن جعبههای ارسال شده به آمازون
با فرض اینکه در حال حاضر یک تلفن هوشمند ، رایانه و چاپگر دارید میتوانید بقیه را با قیمت کمتر از 100 دلار دریافت کنید.شما میتوانید تمام نسخههای دقیق را که در صفحه ابزارهای پیشنهادی ما توصیه میکنیم ، مشاهده کنید.بسیاری از مشاغل دیگر وجود ندارند که بتوانید با 100 دلار ابزار شروع به کار کنید! فقط به این فکر کنید که با اجازه دادن آمازون بتوانید این کار را برای شما انجام دهد ، به تمام پولی که پس انداز میکنید پس انداز کنید.
آموزش فروش در آمازون
وقتی نوبت به شروع یک کار آمازون میرسد ، گذراندن یک دوره آموزشی کاملاً اختیاری است! اما من آن را به شدت توصیه میکنم.اردوگاه بوت آمازون ما یک دوره فیلمبرداری گام به گام است که شما را از مفهوم داشتن یک تجارت آمازون به سمت فروش میبرد.مطمئناً ، میتوانید در بررسی تمام اطلاعات رایگان در YouTube ، جستجوی Google و وبلاگها وقت صرف کنید. اما آیا شما واقعاً میخواهید 20 ساعت را صرف جمع آوری اطلاعات از چندین منبع بکنید؟یا ترجیح میدهید از یک شخص که اکنون در کجا بوده است بیاموزید؟ فروش در آمازون اکنون بیش از 9 سال درآمد تمام وقت ما را به وجود آورده است. بنابراین می دانیم که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم!
منبع: https://ezzatkhah.com/amazon
در ادامه پست قبلی،سایر نکات مهمی که برای کسب و کار در آمازون باید مورد توجه قرار داد را به شما معرفی خواهیم کرد. قسمت اول این مقاله را می توانید در اینجا مطالعه کنید.
3. با مشتریان خود آشنا شوید
آمازون دائماً در مورد مشتریان خود میآموزد. به عنوان مثال ، در حالی که مشتریان جستجو و اضافه کردن محصولات به سبد خرید خود میکنند ، دادههای رفتاری روندهایی را نشان میدهند که ترجیحات محصول و رفتارهای خرید را شناسایی میکنند.
آمازون این اطلاعات را به دست میآورد و محصولات مربوط به مواردی را که اخیراً در آنها جستجو کردهاید به مشتریان نشان میدهد و بر اساس عادات جستجوی خود توصیههایی را ارائه میدهد:
در پایین صفحه اصلی ، مشتریان همچنین میتوانند بر اساس خریدهای اخیر و سابقه محصولاتی که اخیراً مشاهده کردهاند ، توصیههای بیشتری را مشاهده کنند. تمام این اطلاعات در خدمت شخصی سازی تجربیات خرید مشتریان و راهنمایی آنها برای خرید بیشتر است.
آمازون با تأیید اینکه کالای منتخب را به محلی که در مشخصات مشتری قرار دارد حمل میکند ، شخصی سازی میکند یا خیر. این فوق العاده مفید است زیرا باعث میشود مشتریان از اضافه کردن موارد به سبد خرید خود فقط برای بررسی در پرداخت که نمیتوانند آن را دریافت کنند.
این تاکتیک کار میکند زیرا تحقیقات نشان میدهد که مشتریان انتظار تجربیات شخصی دارند. هنگامی که مارکها در سفر خرید خود را به عنوان شریک زندگی قرار میدهند ، این موارد:
رابطه برند / مشتری را تقویت میکند
تجربه مشتری را بهبود میبخشد
تبدیلها را بهبود میبخشد و درآمد را افزایش میدهد
وفاداری مشتری را ارتقا میبخشد و
احتباس را افزایش میدهد
توصیههای محصول بر اساس آنچه آمازون در مورد مشتریان خود میداند ، هدفمند و مطابق با مشتریانی هستند که میخواهند بخرند یا به آن علاقه مند هستند.
آنچه شما میتوانید انجام دهید
تجربه خرید مشتریان خود را شخصی کنید. برای شروع ، لیستی از محصولاتی را که اخیراً در پایین صفحات محصول جستجو کردهاند ، اضافه کنید. به این ترتیب ، پیوند مجدد به این محصولات برای آنها آسان است و در نهایت آنها را برای خرید به سبد خرید خود اضافه میکنید.
در صفحه اصلی خود ، ممکن است مشتریان براساس آنچه در گذشته خریداری کردهاند علاقه مند باشند. در داشبورد مشتری که در آن اطلاعات مربوط به پروفایل خود را مدیریت میکند ، به مشتریان این گزینه را بدهید که محصولات قبلی خود را که در گذشته خریداری کردهاند دوباره ترتیب دهند. آمازون این کار را انجام میدهد و این باعث میشود تا مشتریان سریع و آسان بتوانند آنچه را که لازم دارند پیدا کنند و دوباره آن را خریداری کنند.
4. ایجاد یک جامعه برای مشتریان آمازون خود
تحقیقات نشان میدهد 87٪ از مشتریان بازخورد محصول را از افرادی که میشناسند و در مقابل مارکها اعتماد میکنند ، ترجیح میدهند. در حقیقت ، 45٪ از خریداران قبل از خرید نظرات را مطالعه میکنند.
این واقعیت را اضافه کنید که 82٪ از مشتریان قبل از خرید کالایی از تلفنهای همراه خود برای انجام تحقیقات آنلاین استفاده میکنند و شما فرصتی مناسب برای ساختن یک جامعه طراحی شده برای آموزش خریداران و حرکت سریعتر در مسیر مشتری دارد.
آمازون برای ایجاد جامعه مشتری خود از چند استراتژی مختلف استفاده میکند. یک روش این است که با پیشروی از مشتریان اخیر میخواهد تجربه خود را ارزیابی و بررسی کنند:
هر دوی این گزینهها باعث میشود تا خریداران بتوانند برای اطلاعات بیشتر به مشتریان دیگر اعتماد کنند و نه آمازون. خریداران میتوانند در مورد تجربیات صادقانه از مشتریان دیگر بخوانند و برخی از تصمیمات خرید خود را بر این اساس پایه گذاری کنند.
آنچه شما میتوانید انجام دهید
بعد از دریافت محصول خود ایمیل بفرستید و فرصتی برای استفاده از آن داشته باشید. از آنها بخواهید برای بررسی. همچنین ، درخواستهای بررسی را در داشبورد شخصی هر مشتری ارسال کنید ، بنابراین هنگام ورود به سیستم ، به آنها یادآوری میشود که یک بررسی را مستقیماً در سایت شما ارسال کنند.
همچنین ، مانند آمازون ، بررسیهای پرچم را مشخص کنید که توسط افرادی که در واقع کالاهایی را که در حال بررسی هستند خریداری کردهاند ، ارسال شدهاند.
5- برنامهای برای وفاداری مشتریان آمازون خود ایجاد کنید
آمازون Amazon Prime را در سال 2005 راه اندازی کرد و آن را به عنوان یک سرویس عضویت معرفی کرد که حمل و نقل رایگان دو روزه و سایر مزایا را ارائه میداد. Prime از آن زمان به بعد تکامل یافته و شامل پیشنهادات اختصاصی در فروشگاههای مواد غذایی Whole Foods ، دسترسی به برنامههای تلویزیونی برنده جوایز ، دسترسی به سرویس پخش موسیقی آنها به نام Amazon Music و موارد دیگر:
آنچه شما میتوانید انجام دهید
برنامهای ایجاد کنید که مشوقهایی را ایجاد میکند که باعث میشود مشتریان به طور مرتب به فروشگاه بیایند و از پیشنهادات ویژه استفاده کنند. به عنوان مثال ، دسترسی به حمل و نقل رایگان ، تخفیف زمان محدود و سایر موارد عضویت را نیز شامل شوید.
همچنین مطالعات نشان میدهد که علاوه بر صرفه جویی در هزینه ، 79 درصد از مشتریان برنامههای وفاداری میخواهند که به آنها اهمیت میدهند. از این مفهوم برای ارائه جوایز و پاداشهای ویژه در موارد مهم مانند سالگرد عضویت یا تولد مشتری استفاده کنید.
6. به روشهای جدید برای تکامل فکر کنید
آمازون به دلیل ارادت خود به تلاش برای کارهای جدید ، همچنان به رشد خود ادامه میدهد. ویژگیهایی مانند تنظیم مجدد محصول و بازگشت محصولات آسیب دیده معمولی برای همه خرده فروشان تجارت الکترونیک نیست.
چیزی ساده به عنوان متمرکز کردن جایی که مشتریان سفارشات خود را ردیابی میکنند:
آنچه شما میتوانید انجام دهید
برای نوآوری ، به آنچه رقبا ارائه میدهند نگاه کنید و شکافهایی را که میتوانید پر کنید پیدا کنید. به آنچه مشتریان آمازون در رسانههای اجتماعی می گویند گوش دهید و از تکراری پشتیبانی مشتری بخواهید تا هنگام تماس با آنها ، بینشهایی را که دریافت میکند ، وارد کنید.
منبع: ezzatkhah.com/amazon