الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

برای موفقیت در بیزینس ذهنیت کارآفرین داشته باشید

یک کارآفرین برای راه اندازی یک بیزینس و کسب درآمد از آمازون باید ذهنیت لازم را در خود ایجاد کند. اولین مورد این است که قبل از هر کاری، باید هدف خودتان از راه اندازی آن کسب و کار را مشخص کرده باشید، در غیر این صورت در انتهای کار یا حتی اواسط آن با شکست مواجه خواهید شد. شما باید برای خودتان مشخص کنید که چه هدفی را می‌خواهید دنبال کنید، انتظار چه میزان درآمدی را دارید و در چه زمانی می‌خواهید به آن دست پیدا کنید. اطلاع از این موارد اهمیت بالایی دارد. مثلاً در کسب و کار آمازون باید بدانید که قرار نیست به سرعت پولدار شوید و به درآمد خوبی دست پیدا کنید. بعضی فکر می‌کنند که مثلاً ظرف دو هفته از راه اندازی بیزینس آمازون می‌توانند کسب درآمد کرده و زندگی خود را از راه آن تأمین کنند. این طرز فکر اشتباه است. نکته واضح این است که شما قرار است بیزینس بسازید. پس اگر به دنبال درآمد سریع باشید، آمازون انتخاب درستی نبوده و شما باید همان شغل کارمندی خود را دنبال کنید. 





شروع کسب و کار آمازون

باید بدانید که کار آمازون ساخت بیزینس است. هر کسب و کاری حتی ساده‌ترین آن مثل راه اندازی یک رستوران، به یک بازه زمانی نیاز دارد. شما از وقتی استارت کار را می‌زنید، ممکن است 6 ماه زمان لازم باشد تا بتوانید مشتری جذب کنید. شما برای بیزینس آمازون یا هر کسب و کار دیگری هم باید این ذهنیت را در خودتان ایجاد کنید که می‌خواهید کارآفرین شوید و طبیعتاً وظیفه یک کارآفرین هم ساخت بیزینس است. چس این که فکر کنید می‌توانید سریعاً به درآمد برسید و یا بعد از رسیدن به درآمد از آن کسب و کار بیرون بروید اصلاً درست نیست. اگر می‌خواهید با راه اندازی کسب و کار موفق شوید، اصلاً نباید تا 5 سال پول خود را از آن خارج کنید. به عبارت دیگر در حد این که بتوانید نیازهای زندگی¬تان را تأمین کنید، می‌توانید پول بیرون بکشید. پس نکته مهم این که به دنبال سریع پولدار شدن نباشید و بدانید که در حال ساخت بیزینس هستید. پس نباید انتظار داشته باشید که هر ماه به درآمد برسید. شاید 5 تا 6 ماه طول بکشد که برند بسازید و به درآمد برسید. 

شروع کسب و کار به کمک تجربه

برای راه اندازی یک کسب و کار یا باید خودتان به تنهایی کار را یاد بگیرید یا مربی در کنارتان داشته باشید. در حالت اول شما اطلاعات چندانی در مورد بیزینس خود ندارید، اما وارد راه شده و آن را یاد می‌گیرید. مثلاً ممکن است است یک رستوران تأسیس کنید، فردی را به عنوان سرآشپز استخدام کنید، اما مشکلات شما همچنان پابرجا باشد، سرآشپز را عوض می‌کنید، تغییر دکوراسیون می‌دهید، نوع برخورد با مشتریان را تغییر می‌دهید و با آزمون و خطا و تجربه کسب و کار خودتان را بهتر می‌کنید. 

راه اندازی بیزینس به کمک مربی

حالت دوم راه اندازی کسب و کار این است که یک مربی داشته باشید. شما برای شروع کسب و کار آمازون هم به مربی نیاز دارید. دلیل این موضوع کاملاً واضح است، به این خاطر که در این مسیر باید مراحل زیادی را پشت سر بگذارید. از جمله این که محصول خوب انتخاب کنید، با تولید کنندگان وارد مذاکره شوید، محصول را لیست کنید و به انبار آمازون بفرستید. پس از آن کار تبلیغات انجام دهید. سعی کنید از سوی مشتری نظر مثبت بگیرید، اگر مشتری ناراضی است او را راضی کنید و غیره. اگر هیچ ذهنیتی در مورد کسب و کار مورد نظر خود ندارید، باید به سراغ کسی بروید که مسیر آن را طی کرده باشد و شما را در جریان خطرات آن قرار دهد.

موفقیت در کسب و کار آمازون با دوره آربی

استاد حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین که خود از فروشندگان برتر سایت آمازون هستند، دوره‌ای آنلاین به نام آربی را ساخته‌اند و تمامی مراحل را قدم به قدم به صورت ویدئویی آموزش می‌دهند. این دوره برای کسانی مناسب است که هیچ ایده‌ای در مورد کسب و کار آمازون ندارند و در واقع می‌خواهند آن را از صفر شروع کنند. دوره آربی، اولین و بهترین دوره برای آموزش کسب و کار آمازون به زبان فارسی است.  پس شما می‌توانید از آن به عنوان نقشه‌ای برای رسیدن به مقصد خود یعنی کسب درآمد بالا استفاده کنید. 

یادگیری و نقش آن در موفقیت کسب و کارهای آنلاین

یکی از عوامل موفقیت در کسب و کارهای آنلاین این است که روحیه یادگیری را در خودتان ایجاد کنید. با رشد کسب و کارهای آنلاین، شاهد تغییرات مداوم کسب و کارها هستیم. به این معنا که هر روز بیزینس های جدیدی ظهور می‌کنند و کسب و کارهای قبلی از بین می‌روند. این واقعیت همزمان تلخ و شیرین است. به این خاطر که امروزه روش‌های کسب درآمد در حال بهتر و ساده‌تر شدن هستند و اعدادی که قبلاً برای کسب درآمد بالا و غیر ممکن به نظر می‌رسیدند، امروز باور پذیر هستند.

منبع: ezzatkhah.com/amazon

10 تکنیک برای این که وقت خود را هدر ندهید


پیدا کردن مدیر موفق و تاثیرگذاری که روش درست مدیریت زمان و کارمندان خود را نداند، کار بسیار دشواری است، به این خاطر که اصلاً چنین کسی وجود ندارد. شما مانند بقیه انسان‌ها، در طول روز از مدت زمان یکسانی برای انجام دادن وظایف خود برخوردارید. حال روش استفاده شما از این زمان است که در نهایت مشخص می‌کند آیا در انجام دادن کارهای خود موفق خواهید بود یا خیر. اگر برای اولین بار است که سِمَت مدیریت را به عهده می‌گیرید یا قبلاً مدیر بوده‌اید، اما احساس می‌کنید باید کمی آموخته‌های خود را به روز کنید، یادگیری و به کاربردن اصول مدیریت زمان، تأثیر زیادی بر موفقیت شغلی شما به جا خواهد گذاشت. در این مقاله قصد داریم به تعریف این مهارت‌ها بپردازیم. اما پیش از آن لازم است مفهوم مدیریت زمان را تعریف کنیم. 

تعریف مدیریت زمان چیست؟

روشی که به استفاده هر چه بهتر از 24 ساعت روز و انجام وظایف فردی و حرفه‌ای کمک می‌کند، مدیریت زمان گفته می‌شود. ماتریس آیزنهاور، که توسط دو آیت آیزنهاور، یکی از رئیس جمهورهای آمریکا ابداع شد، مدیریت زمان را به چهار دسته زیر تقسیم می‌کند

کارهای فوری و مهم «کارهایی که باید فوراً انجام دهید».

کارهای مهم اما غیر فوری «کارهایی که بعداً هم می‌توانید انجام دهید».

کارهای فوری و غیر مهم «کارهایی که می‌توانید به فرد دیگری واگذار کنید».

کارهای غیر فوری و غیر مهم «کارهایی که باید حذفشان کنید». 

مهارت‌های مدیریت زمان، جزو یکی از این چهار دسته قرار می‌گیرد. اگر یاد بگیرید که زمان و وظایف خود را به شکل موثر تقسیم بندی کنید می‌توانید به اهداف خود دست یافته و تیم خود را به شکل درستی مدیریت کنید. 

1-تکنیک‌های برنامه ریزی کردن را بیاموزید

به گفته بنجامین فرانکلین، از بنیانگذاران ایالات متحده: «اگر مهارت برنامه ریزی نداشته باشید، باید برای شکست آماده باشید». او در واقع به حقیقت مهمی اشاره کرده است، به این خاطر که برخورداری از دانش برنامه ریزی، نقش مهمی در دست یابی به اهداف دارد. در واقع هر فردی باید هدف‌های روزانه، هفتگی، ماهانه و حتی سالانه برای خود مشخص کند و آنها را به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم بندی کند. مثلاً اگر هدف شما افزایش 10 درصدی ترافیک به وب سایت شرکتتان در مدت یک سال است، باید هدف‌های هفتگی، ماهانه و شش ماهه در نظر بگیرید تا به خوبی در جریان پیشرفت خود قرار داشته باشید  

2-اصول مدیریت ارتباط با کارکنان خود را بدانید

ارتباطات، نقش مهمی در برقراری یا از بین رفتن روابط فردی یا تجاری دارد. اگر شما در سمت مدیر، درگیر مدیریت زمان باشید، باید منتظر نتایج سو آن بر روابط خود با کارمندان باشید. با این حال، اگر زمانی را صرف گوش دادن و برقراری ارتباط شفاف با اعضای تیم و ارباب رجوع خود کنید، شاهد موفقیت‌های بزرگی در کسب و کار خود خواهید بود. بنابراین حتماً به شکل منظم با اعضای تیم در ارتباط باشید. به این ترتیب پی می‌برید آیا بر اساس هدف‌هایی که برایشان مشخص کرده‌اید عمل می‌کنند یا خیر. اگر همین شکل از روابط را برای مشتریان خود نیز به کار ببرید، کسب و کار شما به موفقیت بزرگی دست خواهد یافت. به خاطر داشته باشید که برقراری ارتباط موثر با کارکنان نیازمند تمرین و صرف وقت کافی است. در این جا چند استراتژی به شما معرفی خواهیم کرد که به کمک آن‌ها می‌توانید ارتباطات خود در محیط کار را بهبود ببخشید. 

مخاطب خود را به درستی بشناسید: شناخت درست مخاطب، نقش مهمی در برقراری ارتباطات موثر در محیط کار دارد. این مساله هم برای ارتباطات شفاهی و هم نوشتاری، اعم از سخنرانی در جمع یا ارسال ایمیل‌های روزانه کاربرد دارد. از جمله این که مخاطب هدف شما چه کسانی هستند؟ هدف پیام شما چیست؟ چه چیزی را باید بدانند؟ از آنها چه انتظاری دارید؟ بهترین راه انتقال پیام به مخاطبانتان چیست؟ آن‌ها پیام شما را به چه شکل درک یا برداشت می‌کنند؟ واکنش و طرز فکر آنها نسبت به پیام شما چیست؟ برای پاسخ دادن به سوال‌هایی از این دست، لازم است از قبل برنامه ریزی و تحقیق کنید  و مدتی رفتار مخاطبان خود را زیر نظر داشته باشید. مثلاً نحوه ارتباط شما با همسالان یا اعضای تیم با مدیر سازمان متفاوت خواهد بود، چون نیازهای آنها نیز با هم متفاوت است.  

سعی در شناسایی دقیق موقعیت داشته باشید: قبل از برقراری ارتباط در محیط کار، لازم است کمی تأمل کرده  و شناخت درستی از موقعیت به دست آورید. یک راه انجام این کار این است که همانند کودکان رفتار کنید، به این خاطر که آن‌ها معمولاً در مورد موضوعی که می‌خواهند یاد بگیرند، اطلاعات قبلی ندارند و ادعای دانستن هم نمی‌کنند. بنابراین استفاده از این روش به شما کمک می‌کند که بدون جانبداری و اِعمال افکار قبلی خود به شناخت موقعیت و طرز فکر مخاطب خود دست یابید. 

مهارت درست گوش دادن را در خود تقویت کنید: به گفته استفن آر. کاوی، هدف بیشتر افراد از گوش دادن، درک صحبت‌های طرف مقابل نیست، بلکه هدفشان جواب دادن به او است. همین موضوع باعث می‌شود که نتوانند با طرف مقابل خود به خوبی ارتباط برقرار کنند. یکی از راهکارهای تقویت مهارت گوش دادن این است که صحبت‌های گوینده را تکرار کنید یا به زبان خودتان بیان کنید. در این صورت، می‌توانید به طرف مقابل نشان دهید که متوجه صحبت‌های او شده‌اید. راهکار دیگر این است در صورتی که متوجه قسمتی از گفته‌های او نشدید، حتماً سوال بپرسید. 

3-نظم لازمه مدیریت زمان است

برخورداری از یک سازماندهی قوی در محیط کار، چه از نظر وظایفی که به کارمندان خود محول می‌کنید و چه محیط واقعی کار، نقش مهمی در مدیریت موثر زمان برای مدیران دارد. در صورتی که تیم شما فاقد این سازماندهی بوده و هیچ کس از وظایفی که بر عهده دارد مطلع نباشد یا نداند برای کمک به چه کسی باید مراجعه کند، دست یابی به هدف‌ها غیر ممکن خواهد بود. در بحث بهره وری از زمان و مدیریت آن، ارتباطات و نظم به یک اندازه اهمیت دارند. بی انضباطی هیچ جایی در کسب و کار شما ندارد. در عوض هر دقیقه‌ای که بخواهید صرف پیدا کردن یک فایل گم شده کنید را می‌توانید برای کار با ارزش دیگری به کار ببرید.

4-مدیریت زمان با تقسیم درست وظایف امکان پذیر است

اگر در سازمان خود، در تقسیم وظایف به درستی عمل کنید، اعتماد به نفس و بازده کاری اعضای تیم افزایش خواهد یافت. اگر در سمت مدیریت مشغول به کار هستید، باید مشخص کنید که چه کسی مناسب انجام چه وظیفه‌ای است و همان مسئولیت را به او محول کنید. در غیر این صورت، وقت خود و اعضای تیم را به هدر داده‌اید. با تقسیم دقیق وظایف و فراهم کردن ابزارهای مورد نیاز آنها، کارکنان دیگر برای انجام وظایف خود به وجود شما نیاز ندارند. 




5-هر کاری را در زمان مناسب آن انجام دهید

فرض کنیم می‌خواهید ماشین بسازید. در این صورت، آیا قبل از این که چهارچوب آن را ایجاد کنید، اقدام به نصب سیستم صوتی می‌کنید؟ مسلماً نه. بنابراین لازم است قبل از هر کاری، ابتدا مشخص کنید که در رابطه با آن چه کارهایی باید انجام دهید. مثلاً شاید لازم باشد کارهای کوچکی مثل پاسخ دادن به سوال رئیس خود یا کارهای بزرگتری مثل نهایی کردن طرح خود را انجام دهید. بنابراین لازم است مهمترین وظایف هر روز خود، زمان شروع آنها و مدت لازم برای انجام آنها را بدانید. 

6-برای مدیریت بهینه زمان همزمان چند وظیفه را با هم انجام ندهید

همه ما در طول یک روز باید کارهای مختلفی را انجام دهیم، اما وقتی تصمیم می‌گیریم که همگی آنها را یک جا انجام دهیم، دچار دردسر خواهیم شد. مثلاً ممکن است در حال انجام کاری باشید، اما با شنیدن زنگ دریافت ایمیل، به سراغ گوشی تلفنتان بروید. همین مساله باعث می‌شود که تمرکز خود را از دست بدهید و دیگر نتوانید آن کار را به درستی انجام دهید. راه حل این مشکل این است که اوقات خاصی از روز را برای باز کردن و جواب دادن به ایمیل‌های خود در نظر بگیرید. وقتی در یک زمان، فقط بر روی یک موضوع تمرکز می‌کنید، زودتر می‌توانید کار مربوطه را انجام دهید و تمام تمرکز شما صرفاً معطوف به همان کار خواهد بود. 

7-مهارت اولویت بندی را یاد بگیرید

گاهی اوقات تصور می‌کنیم که 8 ساعت کامل از روز خود را صرف وظایف اصلی کار خود می‌کنید، این در حالی است که نتیجه تحقیقات، معمولاً خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. اگر در سمت مدیریت یک سازمان هستید می‌توانید هر چند وقت یک بار به بررسی این موضوع بپردازید. به این منظور، یک روزی را در نظر بگیرید و از کارکنان خود بخواهید فعالیت‌هایی که در طول ساعت‌های کاری انجام می‌دهند و مدت زمانی که صرف آن می‌کنند را یادداشت کنند. البته حتماً به آنها اعلام کنید که هدف از این اقدام، مطلقاً شناسایی و اخراج کارمندان کم کار نیست، بلکه می‌خواهید به آنها کمک کنید تا در درازمدت بهره وری خود را افزایش دهند. قطعاً با در اختیار داشتن اطلاعات کافی، شما و تیمتان بهتر از قبل کار خواهید کرد و می‌توانید عواملی که باعث ایجاد اختلال در کارهایتان خواهند شد را شناسایی کنید. 

8-مهارت مدیریت زمان خود را اثبات کنید

همانطور که ملوانان هنگام بروز طوفان برای راهنمایی به کاپیتان خود مراجعه می‌کنند، کارمندان شما نیز باید این حس را از شما دریافت کنند که وقت خود را به خوبی مدیریت کرده‌اید. اگر هر زمانی که کارمند پیش شما می‌آید، شما را آشفته و در حالت عجله مشاهده کند، به احتمال زیاد برای انجام کارهای مهم به شما مراجعه نخواهد کرد. بنابراین حفظ ظاهر یک مدیر کاردان که مهارت مدیریت زمان را به خوبی بداند می‌تواند بر کارمندان نیز تأثیر بگذارد و باعث شود آنها نیز از زمان خود به شکل موثر استفاده کنند. 

9-قانون هشتاد بیست را برای مدیریت زمان پیاده کنید

بر اساس اصل پارتو که بیشتر به نام قانون هشتاد بیست شناخته می‌شود، 80 درصد از نتایج، حاصل تنها 20 درصد از کارها هستند. در نتیجه 20 درصد باقی مانده (از نتایج) نیز حاصل 80 درصد فعالیت‌ها هستند. حال شاید بپرسید این قانون چه ارتباطی با مدیریت زمان دارد. در پاسخ باید بگوییم که تنها 20 درصد از شغل شما را کارهای فوری و ضروری را تشکیل می‌دهند، اما همین درصد ناچیز،  بیشترین نتایج ممکن را برای شما به همراه می‌آورند. 80 درصد باقی مانده از وظایف را نیز می‌توانید بین کارمندان خود تقسیم کنید.

10- برای مدیریت زمان به استراحت هم نیاز دارید

اگر بی وقفه در حال کار کردن هستید و هیچ زمانی را برای استراحت کردن و تجدید قوا در نظر نمی‌گیرید، قطعاً بعد از مدتی فرسوده و از کار افتاده خواهید شد. فرسودگی به ویژه از نوع روانی آن یکی از عواملی است که باعث می‌شود نتوانید زمان خود را به درستی مدیریت کنید. این وضعیت زمانی پیش می‌آید که تمام زمان خود را صرف کار کردن می‌کنید. در نتیجه انرژی و تمرکز شما به سرعت تحلیل رفته و سلامت روانی‌تان به خطر خواهد افتاد. به همین خاطر لازم است در طول یک روز کاری، اوقاتی را برای استراحت کردن خود و کارمندانتان در نظر بگیرید. این کار تأثیر فوق العاده ای به همراه دارد از جمله این که زمینه را برای استفاده هر چه بهتر شما از زمان فراهم می‌کند. 

مدیریت زمان هرگز به این معنی نیست که دائماً در حال کار و تلاش باشید، چون در این صورت از برخی از جنبه‌های مهم زندگی خود باز خواهید ماند. در عوض باید روش درست برنامه ریزی و اولویت بندی کارها را بدانید تا بیشترین وقت خود را صرف مهم¬ترین کارهایتان کنید. در غیر این صورت ممکن است در پایان روز متوجه شوید که کارهای مهم زیادی برای انجام دادن باقی مانده‌اند، اما دیگر زمانی برای شما نمانده است. 

منبع: https:ezzatkhah.com

  


چگونه می توانیم به خودباوری برسیم | حسین عزت خواه | الان وقتشه | مدرس موفقیت و کارافرین

حسین عزت خواه

 

 

مدرس موفقیت و کارآفرین

 

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

چگونه می توانیم به خودباوری برسیم؟

 

به خودباوری برسیم | چگونه به کمال برسیم | استعدادهای خود را بشناسیم | خودباوری | خودباوری چیست | معنی خودباوری | خودباوری در روانشناسی | معنای خودباوری | جملات خودباوری | نکات خودباوری

به خودباوری برسید
آیا در مورد خودباوری کتابی یا مقاله ای مطالعه نموده اید یا در این مورد کارکردید، اصلا می دانید که چیست؟

در نظر بگیرید یکسری اهدافی داریم که می خواهیم به آن برسیم یا در یک چالشی درگیر شدیم که باید با آن مبارزه کنیم تا به آن برسیم. یا از همه مهمتر یک روز صبح که از خواب بیدار می شوید. می بینید که از خودتان بدتان می آید، احساس خوبی نسبت به خودتان ندارید، همین جا است که من باید بگویم شما به خودباوری نرسیده اید یعنی مشکل از خوباوری شماست .

همانطور که می دانیداعتماد به نفس یکی از زیر شاخه های خودباوری است.

در این بخش قصد دارم که 5 کلید فوق العاده استثنایی را به شما بگویم که اگر به آنها توجه کنید می توانید خیلی راحت و بدون دردسر به خودباوری برسید .

کلید اول : باید تقسیم بندی کنید .

بگذارید با یک مثال شروع کنم فرض کنید صد میلیون به بانک بدهکار هستید. چه زمانی می خواهید احساس خوبی بدست بیاورید؟

حسین | عزت_خواه | موفقیت | ثروت | چگونه می توانیم به خودباری برسیم |عزت خواه دات کام

چه زمانی می خواهید اعتماد به نفس بدست آورید؟ زمانی که صد میلیون را پس بدهید؟ یا زمانی که قسط اول خود را پرداخت کردید؟ مثلا یک میلیون پرداخت کردید؟

دقیقا شما باید زمانی که یک میلیون را پرداخت نمودید احساسی داشته باشید شبیه به همان زمانی که صد میلیون را پرداخت می کنید، می دانید روند این کار را باید قدم به قدم تقسیم بندی نمایید و دقیقا احساس خوبی نسبت به تک تک قدمهایی را که پاس بر می دارید، داشته باشید.

مثلا اگر شما قرار است که فروش پنجاه میلیونی از یک محصول داشته باشید، زمانی که اولین یک میلیون را فروختید یا اولین قسمت را تکمیل کردید. خوشحال باشید چون اولین قدم گذشته است منتظر این نباشید که یک قدم خیلی بزرگی را به جلو بردارید تا اینکه دوسال بعد شما احساس خوبی بدست بیاورید.

کلید دوم : پیروزی ها و موفقیتها را از خودتان بدانید .

این موضوع یعنی چه؟ هر فردی شخصیت و هویتی دارد. ببینید زمانی که شما در یک کاری موفق شده اید و در چک لیست خود آنرا تیک زدید که با موفقیت انجامش دادید. آن را جزء رزومه خود را بدانید و اگر فردی گفت خودتان را معرفی نمایید. آنها را بیاد بیاورید و بگویید من این کارهای موفق را انجام داده ام.

ببینید همه ما اهدافی داریم بزرگ یا کوچک، یا آنهارا می نویسیم یا نمی نویسیم چند سالی که بگذرد به آنها می رسیم، بطور مثال مطمئن هستم. اگر شما آلان که صاحب خانه هستید یک زمانی هدف شما این بوده که خانه بخرید و درآن زندگی کنید ولی چون اکنون در آن زندگی می کنید. شاید یاد شما نیاید و زمانی رویای شما این بود که همین خانه را داشته باشید.

خیلی جالبه نه! انسان غالبا خیلی فراموشکار است ولی نکته این است که شما باید دقیقا یاد شما بیاید شما زمانی هدفتان خانه خریدن بود و الآن آن را خریده اید، زمانی که تک تک این موفقیت های خود را به صورت مداوم مرور کنید به خود باوری می رسید به این می رسید که بله من توانستم این کار را انجام بدهم چون تک تک آن موفقیتها است که شخصیت شما را می سازد .

من همیشه به افراد پیشنهاد می کنم اتفاقهای بدی که برایتان می افتد .اگر شکست می خورید و اگر احساس بدی دارید آنها را فراموش کنید. اصلا روی آن تمرکز نکنید. ولی زمانی که به یک موفقیت می رسید آنرا بزرگ نمایید. اگر در یک مسابقه قهرمان شدید خجالت نکشید که بگویید بله من قهرمان شدم، خیلی ها دچار این اشتباه می شوند که نباید از این موارد برای معرفی خودشان استفاده کنند ولی توجه داشته باشید این شناسنامه و هویت شماست.

وقتی نتوانید این موضوعات را به بقیه بگویید مطمئن باشید به خودتان هم نمی توانید بگویید وخودتان هم باورتان نمی شود که توانستید به آن اهداف برسید و به تبع موفق و قهرمان شوید .

کلید سوم: نظر سنجی کنید

مقداری فکر کنید. آدمهای در اطراف شما هستند. شامل اعضای خانواده ، فامیل و دوستانتان که در جهت مثبت فکر می کنند و نگرش خوبی دارند. آنها را انتخاب کنید و از آنها در مورد کارهایی که انجام می دهید و در مورد تصمیم هایی که اتخاذ می کنید نظر سنجی نمایید .

مثلا دوستتان را صدا بزنید و نظرش را در مورد شغلی که انتخاب کردید بپرسید، یا بپرسید اگر من به سراغ این درس و رشته دانشگاهی رفتم شما چه نظری دارید. اگر نظر بدی به شما داد بطور مثال این اتفاق برای خانم ها بیشتر می افتد که وقتی نظری را در مورد ظاهر خود از کسی می پرسند و بعضی از آنها می گویند که نه خوب به نظر نمی آیید، شاید آن آدمهایی که شما ازآنها سوال کردید آدمهای درستی نبودند نه این که شما زشت هستید، نه! این که ظاهرتان بد است، خیر! آنها نگرش درستی نداشتند و آنها آدمهای درستی نبودند که شما برای سوال کردن انتخاب کردید.

پس اگر صد بارهم اتفاق اشتباه برایتان پیش آمده که از آدمهای اشتباهی پرسیده اید، همه را کنار بگذارید و از حالا به بعد از آدمهای درست بپرسید از آدمهایی که می توانند به شما انگیزه و حس خوب بدهند. سوال کنید .

شما یک کیف خرید کرده اید. چیز بزرگی نیست، ولی چند تا از دوستان خود طوری از شما تعریف می کنند که واقعا متعجب می شوید و از خودتان سوال می کنید. واقعا یک کیف چقدر در ظاهر شما تاثیر گذاشته است. پس حس خوب به شما می دهد از اینکه آن کیف را خریده اید .

پس از اطرافیانتان از دوستانتان و از کسانی که می دانید مغزشان خوب کار می کند و آدمهای باهوشی هستند. نظر سنجی کنید و در مورد کارهایتان و در مورد پروسه ای که می گذرانید. از آنها سوال بپرسید آنها می توانند به شما اعتماد به نفس بدهند. انگیزه بدهند و شمارا ترغیب کنند.

این موضوع به چند دلیل است، اولین دلیلش این است که شما به آنها اعتماد دارید، اگر یک آدم غریبه در خیابان به شما می گوید. امروز چقدر زیبا شدید و یا چقدر خوش تیپ شدید روی شما مقداری تاثیر دارد ولی اگر یک دوست نزدیک به شما این موارد را بگوید. واقعا یک حس بسیار زیبایی شما را فرا می گیرد که شما لذت می برید.

کلید چهارم :احساساتتان را در اولویت اول بگذارید.

از چه چیزی خوشتان می آید؟ چه چیزی می تواند شما را خوشحال کند؟ درکل چه مدل از احساسات بر روی شما خیلی تاثیر دارد؟

اینکه خوشحال باشید اینکه بخندید اینکه یک نفر برای شما هدیه ای بخرد و یا خودتان بخرید، چه احساسی درون شما قوی است؟ آنرا باید قوی تر کنید.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت این است که ما بعضی مواقع آنقدر انرژی نداریم که همیشه خوشحال باشیم و هر روز لبخند بزنیم. اما به شما یک راهی را نشان می دهم که واقعا بر روی شما تاثیر دارد، من خودم به شخصه این کار را هر روز انجام می دهم، یک کار خیلی معروفی به اسم عبارات تاکیدی وجود دارد.

اگر با این روش آشنایی دارید که خیلی عالی است و اگر ندارید من سریع به شما توضیح می دهم که به چه شکل می توانید این کار را انجام دهید.

شما یکسری کتاب و مقالاتی در طول زندگی خود خوانده اید و یک شخصیت های تاثیر گذاری در زندگی شما هستند که جملات معروفی دارند و آن جملات معروف و مثبت را می توانید یادداشت نمایید .

بطور مثال زمانی که در حال رانندگی به سمت محل کار خود هستید و یا به سمت دوستتان می روید. آن جملات را به تعداد ده بار بیست باریا صدبار تکرار کنید.

نکته دیگر. مسلما جملاتی هستند که وقتی شما آنها را می خوانید به شما انگیزه می دهد مثلا کسانی که ورزشکار هستند. از کلمه قهرمان خیلی انگیزه می گیرند چون یکی از اهداف بزرگشان است.

شما به راحتی می توانید عبارات تاکیدی بسازید، مثلا بگویید من قهرمانم من می دانم که فوق العاده قوی ام، من می دانم که می توانم در مسابقات قهرمان شوم و من قهرمان جهانم و این عبارات تاکیدی را خودتان به راحتی می توانید بسازید .

با تکرار کردن اینها در طول روز انرژی می گیرید و انرژی را که گرفتید به این نکته می رسید که بله ، من قهرمان هستم و ضمیر ناخود آگاه تان باور می کند که قهرمان هستید ، همین عبارات تاکیدی می تواند زندگی شما را عوض کند و به خود باوری می رسید.

نکته دیگر هیچ وقت فراموش نکنید. همانطور که جسم شما به غذا نیازمند است و نیاز دارید که استراحت کنید و بخوابید مغز شما هم به این نیاز دارد که انگیزه بگیرد.

باید یکسری کتابهایی درکتابخانه خود را جمع آوری نمایید واگر کتابخانه ندارید اشکال ندارد و به اولین فروشگاه کتاب بروید و چند کتاب که می دانید از لحاظ موفقیت می تواند به شما کمک کند بخرید و سرمایه گذاری کنید و به خود تعهد دهید که مثلا قبل از خواب ده صفحه از کتاب را مطالعه کنم یا صبح ها پنج صفه را بخوانم ، تقسیم بندی کنید و غذای روح خود را تامین نمایید.

اگر که بی اعتنا باشید و اگر فکر کنید که این حرف من مهم نیست کم کم به این که هیچ چیزی در درون شما نمی تواند به شما انگیزه شود مبتلا می شوید ، هیچ چیزی شما را خوشحال نمی کند واصلا احساس خوبی ندارید که چرا من امروز بیدار شدم یا اصلا من باید امروز چکار کنم.

کلید پنجم : عاشق خودتان باشید

 

واقعا از شما می خواهم به این نکته توجه کنید و حرفم را با عمق وجودتان باور کنید ، دوست خوبم من به شما می گویم. از بین هفت میلیارد آدمی که در عالم هستند ، شما واقعا منحصر به فرد هستید خود را باور کنید و شما آدمی هستید که من مطمئن هستم به خاطر هدفهایتان می جنگید ، من مطمئن هستم آدمی هستید بخاطر این که زندگی بهتری داشته باشید تلاش می کنید و فکرتان را عوض می کنید .

شما باید خوشحال باشید چون سلامت هستید چون همین الآن دارید این مطالب را میخ وانید و به دنبال این هستید که موفق تر شوید که یک قدم بهتر زندگی کنید، شما به دنبال این هستید که زندگی کنید نه اینکه فقط چندین سال زنده باشید .

دوست خوبم خودباوری یک پروسه یک یا دوشبه نیست، زمان زیادی طول می کشد تا به خود باوری برسید. ولی تک تک این گامهایی که به شما گفتم را باید اجرا کنید و مطمئن باشید زمانی که خود را باور کنید هدفها برای خود خیلی کوچکتر و راحت تر می شوند .

پس خودباوری خیلی مهم است حتی مهمتر از اعتماد به نفس ، حتی مهمتر از اینکه شما هدف داشته باشید چون اگر این قسمت را نداشته باشید زندگی برایتان سخت می شود و خیلی بدتر ازآن ، نمی توانید از زندگی لذت ببرید.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چگونه می توانیم به خودباوری برسیم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین