الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

مصاحبه با جف بزوس بنیانگذار شرکت آمازون-قسمت دوم

در این پست می توانید قسمت دوم مصاحبه با جف بزوس را مطالعه کنید.

شما در مورد "مشتری اول" زیاد صحبت می‌کنید ، اما ما می‌شنویم که بسیاری از سازمان‌ها در مورد "کارمند اول" صحبت می‌کنند. آیا می‌توانید هردو باشید؟

من آمازون را به عنوان میزبان یک مهمانی تجسم می‌کنم. همه مشتریان مهمان ما هستند. یک میزبان خوب خود را در اولویت قرار نمی‌دهد. مهمانان اول می‌آیند. از نظر برخی ، فقط یک تفاوت معنایی است. اگر مشتریان را در اولویت قرار دهید ، این به معنای پیشرفت بهتر برای شرکت است. و به عنوان یک نتیجه ، شما برای تصمیم گیری مناسب با کارمندان ، حق بیشتری دارید. چیزها یک حلقه هستند. و وقتی همه چیز دایره‌ای است ، همیشه سخت است که بدانیم کدام یک اول می‌شود. اما از نظر من ، تجسم درست این است که مشتریان را در اولویت قرار دهیم. برخورد با آنها مانند مهمانان ، برای من ، تجسم درست است.

چرا جف بزوس هرگز سعی نکرده است اعصاب وال استریت را تسکین دهد ، زیرا درباره آنچه که می‌خواستید ابراز نگرانی می‌کرد؟

مهم‌ترین چیز از نظر تعامل به عنوان یک شرکت بازرگانی عمومی با سرمایه گذاران ، وضوح است. فقط در مورد رویکرد خود واضح باشید و سپس سرمایه گذاران می‌توانند خود را انتخاب کنند. وارن بافت نقل قول خوبی در این باره دارد. او می‌گوید ، "شما می‌توانید یک کنسرت راک برگزار کنید ، اشکالی ندارد. می‌توانید یک باله نگه دارید و این اشکالی ندارد. فقط یک باله را حفظ نکنید و آن را به عنوان یک کنسرت راک تبلیغ کنید. "بنابراین ، در آمازون ، اگر به عقب برگردید و نامه سهامداران ما را در سال 1997 بخوانید ، مشخص است که رویکرد ما چیست.

مردم در مورد وال استریت صحبت می‌کنند ، اما وال استریت فقط یک چیز نیست. این در مورد هزاران و هزاران سرمایه گذار با افق‌های مختلف سرمایه گذاری ، رویکردهای سرمایه گذاری متفاوت و پایان نامه‌های مختلف سرمایه گذاری است. بنابراین ، اگر درمورد اینکه چه کسی هستید و اصول شما چیست و به عنوان یک شرکت تلاش می‌کنید ، شفاف باشید ، تصمیم می‌گیرید که شرکت برای آنها مناسب باشد یا نه.

چگونه با شکست روبرو می‌شوید؟

من شکست را در آغوش می‌گیرم. این بخشی و بسته‌ای از اختراع است. اگر می‌خواهید پیشگام باشید ، گاهی می‌خواهید شکست بخورید. شما باید همه افراد سازمان را تلقیح کنید تا بگویید که آزمایش درست است. اگر شما از قبل می دانید که کار می‌کند ، این آزمایش نیست. مواقعی وجود دارد که ما آن کارها را انجام می‌دهیم. ما همچنین کارهای زیادی انجام می‌دهیم که می دانیم کار می‌کنند.

ما در خدمات به مشتریان پیشرفت‌های زیادی را انجام می‌دهیم که بسیار افزایشی هستند. این موارد بسیار با ارزش و فوق العاده مهم هستند. اما بسیاری از کارهایی که انجام می‌دهیم ، هیچ ایده‌ای نداریم که آنها کار کنند. ما بذر کاشته می‌کنیم ، بعضی از بذرها به درختان بزرگ تبدیل می‌شوند و بعضی دیگر به هیچ جا نمی‌روند. اگر می‌خواهید پیشکسوت باشید ، باید با شما خوب باشد.


اگر هند آمازون را ناامید کند چه می‌شود؟

اگر یک سال پیش این مصاحبه را داشتیم ، می‌گفتم ، "نگاه کنید ، من خوش بین هستم ، اما بگذارید ببینیم که چگونه می‌گذرد." امروز ، من خوشحالم که گزارش می‌دهم که کار می‌کند.

شما اغلب ایمیلهای مشتری را فقط با یک علامت سؤال ارسال می‌کنید. آیا هنوز یکی از آنها را به رهبری هند ارسال کرده‌اید؟ و در چه زمینه‌ای؟

من هر روز چندین ایمیل از مشتریان هندی دریافت می‌کنم. رایج‌ترین ، که از هر کشوری که در آن تجارت می‌کنیم ، یکسان است: "موارد من کجاست؟ دیر شده است. "ما سالانه میلیاردها بسته بسته ارسال می‌کنیم. درصد نقص‌ها بسیار اندک است و هر سال بهتر می‌شود. نوزده سال پیاپی ، ما میزان نقص خود را بهبود بخشیده‌ایم. و ما این کار را ادامه خواهیم داد. این هدف ماست هند از این نظر کاملاً عادی است. نکته اصلی این است که شما با آن نقص چه کاری انجام می‌دهید. شما می‌خواهید دلیل اصلی آن نقص را پیدا کنید. شما می‌خواهید آن را به یک مطالعه موردی کوچک تبدیل کنید - دریابید که چرا این اتفاق افتاد و آن را در ریشه رفع کرد. زیرا در این صورت شما آن را نه فقط برای آن مشتری بلکه برای همه مشتریان تعمیر می‌کنید.

چگونه کارمندانی را که واقعاً ارزششان را دارید حفظ می‌کنید؟

دلیل اصلی از دست دادن یک کارمند خوب این است که او فرصت مناسبی را ندارد. بهترین افراد فقط برای چک لیست کار نمی‌کنند. آن‌ها برای کار می‌آیند ، زیرا آنها یک مأموریت را دوست دارند. بنابراین ، هنگامی که افراد خوبی را از دست دادیم ، احتمالاً به دلیل یک رئیس بد است یا فرد منابع ندارد.

اگر به شما بگویم که شما باید آمازون هند را بسازید و 10 دلار در اینجا وجود دارد ، این کار را انجام دهید ، این یک کار ناامید کننده است. بسیار انرژی زا خواهد بود. بنابراین ، اگر چیزی را زیر منابع خود قرار دهید ، می‌تواند دلیلی برای ترک یک سازنده باشد. یا به دلیل اینکه ابزارهای مناسبی را ارائه نکردید.

در تاریخ آمازون - من ممکن است شما را 15 سال به عقب برسانم - ما این خریداران را استخدام می‌کنیم. آن‌ها افراد سالخورده و خریدارهای بسیار پیچیده‌ای بودند - افرادی که با سایر تولید کنندگان مذاکره می‌کنند. میزان جذب در گروه خرید بسیار بالا بود. من نفهمیدم که چرا به این دلیل بود که ما به آنها ابزار بد دادیم. آن‌ها مجبور بودند همه کارها را در صفحه گسترده‌های اکسل انجام دهند و آنها را در قالب‌های ارزش جدا شده مشترک صادر کنند و سپس آنها را به یک ابزار لینوکس وارد کنند. خیلی دست و پا چلفتی بود تصور کنید ، اگر شما یک نجار کارشناسی ارشد هستید و از شما خواستم یک پله زیبا را در خانه خود بسازید ، اما چکش به شما ندادم ، هیچ اره‌ای ندیدم و از شما خواستم که از دندان‌های خود برای خنجاندن تخته‌ها استفاده کنید و ناخن‌ها را با پیشانی خود بزنید. شما فقط نمی‌توانید یک نجار استاد داشته باشید و هیچ ابزاری ارائه نمی‌دهید. این کار نمی‌کند

چگونه کارمندان خود را اداره می‌کنید؟

من واقعاً آن تجربه را نداشتم. ما اصول خوبی داریم. ما هر روز بین مدیران آمازون اختلاف نظر داریم ، اما در مورد مسائل مربوط به همسویی نیست. این اصول چنان محکم تثبیت شده است که مردم در انتخاب خود بسیار خوب هستند. اگر به آمازون بیایید ، از انگیزه رقبا برخوردار نیستید.

اگر هر روز صبح از خواب بیدار شوید و فکر کنید که چطور می‌توانم این شرکت خیلی خوب را شکست دهم ، احتمالاً کمی خسته کننده برای شما خواهد بود. بعضی از افراد واقعاً این کار را می‌کنند. آن‌ها این ذهنیت فاتح را دارند و این جایی است که انرژی خود را از آنجا دریافت می‌کنند. در آمازون ، بسیار بهتر عمل می‌کند و اگر ذهنیت کاوشگر را داشته باشید ، پیشرفت بیشتری می‌کنید. اگر فردی بیاید و با فرهنگ ما سوءاستفاده شود ، احتمالاً قصد عزیمت دارد.

غالباً از مردم می‌خواهید که چرخ را دوباره اختراع کنند تا اینکه با عرف معمولی پیش بروند. مخالفت با خرد متعارف چیست؟

من یک طرفدار بزرگ روند هستم. گاهی اوقات ، شما نمی‌خواهید چرخ را دوباره اختراع کنید. مواردی وجود دارد که می‌خواهید تازه فکر کنید. من به عنوان ذهن مبتدی فکر می‌کنم. شما می‌خواهید بگویید ، افرادی که می‌توانند گیر کنند متخصص هستند زیرا کارشناسان از قبل می‌دانند که چگونه کار می‌کند. اما آنها در اختراع روش‌های جدید بسیار بد هستند. آنچه واقعاً قدرتمند است این است که یک متخصص باشید ، اما با ذهن مبتدی باشید. یک طراوت کودک مانند در مورد خود داشته باشید. تقریباً انگار که برای اولین بار دنیا را می‌بینید. به این معنا ، شما می‌خواهید چرخ را دوباره اختراع کنید.

این حس دیگر وجود دارد که شما نمی‌خواهید چرخ را دوباره اختراع کنید. اگر می‌خواهید کاری را انجام دهید که می‌خواهید چندین بار انجام دهید ، می‌خواهید آن را به یک فرآیند تبدیل کنید و سپس ، می‌خواهید آن روند را دنبال کنید تا بدین ترتیب دوباره چرخ خود را پیدا نکنید. اگر می‌خواهید استخدام کنید بگویید. ما هر ساله هزاران نفر را در آمازون استخدام می‌کنیم. بنابراین شما می‌خواهید یک پروسه استخدام داشته باشید زیرا نمی‌خواهید بدانید که چگونه باید هر زمان که استخدام می‌شویم ، شخصی را استخدام کنیم. بعضی اوقات با جوانان صحبت می‌کنم و آنها روند و بوروکراسی را اشتباه می‌گیرند. بوروکراسی روند بدی است. روند خوب بسیار مفید است.

ایده‌های خود را از کجا می‌گیرید؟

تقریباً تمام ایده‌های خوب ما تلاش تیم است. هنگامی که کسی یک ایده جوانه دارد اما کاملاً منطقی نیست ، ما شروع به صحبت کردن در مورد آن می‌کنیم و سپس یک شخص ایده را مجسم می‌کند ، شخص دیگری این زیبایی را تزئین می‌کند و سپس به مرور زمان ژل‌ها را مرتب می‌کند. تجارت ، به طور کلی و مطمئناً در مورد آمازون ، یک ورزش تیمی است.

بزرگ‌ترین مخترع فناوری کیست؟ جف بزوس یا استیو جابز؟

ای خدا! من هرگز به آن سؤال پاسخ نمی‌دهم (می‌خندد و می‌خندد).

چرا همچنان به عنوان بخش اول ، فصل اول آمازون ، به اینترنت می‌خوانید؟

من آن را روز اول صدا می‌کنم. مردم از من سؤال می‌کنند که روز دوشنبه کی خواهد بود؟ 19 سال است به نظر می‌رسد مثل روز دوم باشد. اما من به عنوان روز اول به آن فکر می‌کنم زیرا تا آنجا که می‌توانم بگویم ، سرعت تغییر هنوز در حال شتاب است. وقتی سرعت تغییر کند می‌شود ، شاید آن روز روز دوم باشد. اما من هنوز ندیده‌ام که این اتفاق بیفتد.

شما یکی از بازماندگان از شلوغی dotcom هستید. آیا می‌توانید پنج استراتژی بقا را برای انجام تجارت در اینترنت به اشتراک بگذارید؟

شماره یک وسواس مشتری است. وقتی کف از بازار سهام خارج شد و حباب اینترنت را ترکید ، ما مورد انتقاد گسترده قرار گرفتیم. سهام ما از 113 دلار در سهم خود در اوج جلوتر از حباب به چیزی مانند 6 دلار در هر سهم رفت. به ما amazon.toast ، amazon.con ، amazon.bomb گفته شد ، هر آنچه را که می‌توان تصور کرد. اما متوجه دو مورد شدم. من به آن نگاه کردم و با خودم گفتم که نمای بیرونی است ، آنچه من می‌توانم ببینم همه معیارهای داخلی است - و هر معیار داخلی بهتر می‌شد. تعداد مشتریان در حال افزایش بود. خرید به ازای هر مشتری بیشتر می‌شد. سودآوری هر مشتری سریعتر از رشد هزینه‌های ثابت ما افزایش می‌یابد. بنابراین همه معیارهای تجاری خوب بودند.دومین موردی که متوجه شدم این بود که خشن‌ترین منتقدان ما جزو بهترین مشتری‌های ما بودند. بنابراین فکر کردم: چقدر بد است؟

اگر قرار بود برای بقا پنج استراتژی ارائه دهید ، این‌ها چه خواهند بود؟

این برای هر تجارت است. وسواس مشتریان را می گویم. گفتن این کار ساده است ، اما کار سختی است. شما واقعاً باید آن را زندگی کنید. بسیاری از شرکت‌ها می گویند که آنها مشتریان را در درجه اول قرار می‌دهند ، اما آنها واقعاً این کار را نمی‌کنند. و فکر نمی‌کنم شما بتوانید این کار را انجام دهید مگر اینکه بلند مدت باشید. بسیار سخت است اگر شما برای رسیدن به اهداف سه ماهه یا چیزی شبیه به آن ، فشار کوتاه مدت زیادی احساس می‌کنید. پس از آن بسیار دشوار است برای قرار دادن مشتریان در درجه اول. در دراز مدت ، منافع مشتریان و سهامداران هم تراز می‌شود. اما این همیشه در کوتاه مدت صادق نیست. بنابراین اگر مجبورید از دید بلند مدت استفاده کنید ، لازم نیست تصمیم بگیرید که آیا مشتریان را اولویت قرار دهید یا سهامداران.

آن‌ها می گویند مرکز تجاری تجارت به آسیا در حال حرکت است و اقتصاد مقیاس در اینجا است. آیا از هند و چین درسی آموخته‌اید؟

یکی از مواردی که ما در تجارت خود شاهد آن هستیم این است که در هند اختراعاتی اتفاق می افتد که قصد داریم مجدداً صادرات خود را به سایر نقاط جهان انجام دهیم. از نظر تاریخی ، ما از ایالات متحده به عنوان بازار آزمایش خود استفاده کرده‌ایم. بیشتر کارهایی که ما اختراع کرده‌ایم ، ابتدا در آمریکا انجام داده‌ایم. اگر آنها کار کنند ، ما آنها را در بقیه جغرافیای خود تکرار می‌کنیم. برای مثال کشتی آسان [هند] خیلی خوب عمل می‌کند. این خصوصاً برای هند بسیار مناسب است زیرا در اینجا تعداد بسیار زیادی بنگاه‌های کوچک و متوسط وجود دارد. اما در جاهای دیگر نیز کار خواهد کرد. بنابراین ما در حال استفاده از آن تکنیک‌ها ، ابزارها و ایده‌ها هستیم و می دانیم که آیا این کار در سایر جغرافیاها منطقی است این اختراع از دو جهت ادامه دارد.

انتقاد آژانسهای تبلیغاتی این است که آمازون واقعاً تبلیغات خوبی را به دست نیاورد .ما یک تجارت تبلیغاتی بسیار خوب داریم ، اما به وضوح ، آن اندازه به اندازه تجارت الکترونیکی مصرف کننده ما نیست. به گفته این ، ما یک تیم تبلیغاتی بسیار خوبی داریم و تجارت در مقیاس قابل توجهی است. شاید با گوگل یا فیس بوک قابل مقایسه نباشد ، اما بسیار قابل توجه است.

اما شما داده‌ها را به اشتراک نمی‌گذارید؟

ما فقط محتاط هستیم. ما داده‌ها را در حد امکان به اشتراک می‌گذاریم بدون ارائه اطلاعاتی که نگران هستیم ممکن است برای سایر شرکت‌ها به صورت رقابتی مفید باشد.

چندین کتاب گفته‌اند که سبک مدیریت بر پایه ترس است. شاید یکی از پیامدهای آن ، فرهنگ سازمانی استرس زا و گردش بالای کارمندان باشد. خودتان را به عنوان مدیر می‌بینید؟

شما باید این سؤالات را از تیم بپرسید. این کار را وقتی که من اینجا نیستم انجام دهم. گوشهایم را می‌پوشانم.

آیا جنبه معنوی برای شما وجود دارد؟ یا ، آیا شما یک مدیر عامل همیشه بر روی لبه هستید؟

من در یوگا خیلی خوب نیستم ، اگر این منظور شما باشد. اگرچه من ورزش زیادی می‌کنم. اگر از آن کلمه به معنای گسترده استفاده کنید ، یک جنبه معنوی برای من وجود دارد. من تمایل دارم فلسفه‌ها و اعتقادات عمیقی در مورد چیزها داشته باشم.

در این دو پست متن مصاحبه با جف بزوس مؤسس شرکت آمازون را مطالعه کردید. دلیل برتری آمازون بر خرده فروشان سنتی را می‌توان به عوامل مختلفی نسبت داد که مهمترین آن تلاش آمازون برای جلب رضایت مشتریان است. 

منبع: ezzatkhah.com/amazon


تلاش های شرکت آمازون

خرید واشنگتن پست


پنجم آگوست 2015 بود که آقای بزوس به تیتر روزنامه‌های سراسر جهان تبدیل شد. ایشان واشنگتن پست و دیگر انتشارات مرتبط با شرکت مادر آن، یعنی شرکت واشنگتن پست را به قیمت 250 میلیون دلار خرید. این معامله، به سلطه چهار نسل از خانواده گراهام بر شرکت پست پایان داد. افراد شاخص این شرکت دونالد ای. گراهام، رئیس و مدیرعامل شرکت و خواهرزاده او کاترین ویموث، ناشر پست بود.


آقای بزوس در بیانیه‌ای که پنجم آگوست خطاب به کارکنان نشریه پست منتشر کرد نوشت: «نیازی به تغییر ارزش‌های نشریه پست نیست. البته این نشریه در سال‌های پیش رو تغییر خواهد کرد. این تغییر یک ضرورت است و در مالکیت جدید و چه بدون حضور آن، باید صورت گیرد. اینترنت تقریباً همه عناصر کسب و کار جدید را تغییر داده است. این تغییر را می‌توان در کوتاه شدن چرخه خبر، کاهش منابع درآمد طولانی مدت و قابل اعتماد، و و ایجاد اشکال جدید رقابت مشاهده کرد. ازطرفی هزینه گرد‌آوری خبر نیز بسیار ناچیز و حتی تقریباً صفر شده است. در حال حاضر هیچ نقشه‌ای پیش روی ما نیست و ایجاد یک راه و مسیر کار چندان راحتی نیست. ما باید خودمان دست به نوآوری بزنیم که همین یعنی کسب تجربه. معیارما در این میان، خوانندگان و دغدغه‌های آنها، اعم از دولت، رهبران محلی، سربازان و نظامیان، بیزینس ها، خیریه‌ها، فرمانداران، امور ورزشی و قدم برداشتن در جهت آنهاست. من نسبت به فرصت‌هایی که برای ابتکار ونوآوری پیش رو داریم بسیار خوش بین هستم.»


آمازون پرایم ایر


اوایل سپتامبر 2013 بود که آقای بزوس از سرویس جدید و مبتکرانه شرکت آمازون به نام «آمازون پرایم ایر» رونمایی کرد و آن را به تیتر مهم روزنامه‌ها تبدیل کرد. آمازون پرایم ایر، با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین که از راه دور کنترل می‌شدند و انواع وظایف انسانی را انجام می‌دادند، به مشتریان خدمات پستی ارائه می‌کرد. بر اساس گفته‌های آقای بزوس، این هواپیماهای بدون سرنشین، توانایی حمل اقلام تا وزن پنج پوند را دارند و می‌توانند تا فاصله 10 مایل از مرکز توزیع شرکت، پرواز کنند. همچنین به گفته ایشان، ایده پرایم ایر تا چهار یا پنج سال آینده عملی خواهد شد.



خدمات سلامت شرکت آمازون


سی‌ام ژانویه 2018، مدیران شرکت‌های آمازون، برک شایر هاتاوی و جی پی مورگان چیس، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک شرکت کردند و در آن از برنامه‌های خود جهت ایجاد یک شرکت خدمات درمانی جدید برای کارمندان آمریکایی خبر دادند. بر اساس اخبار منتشر شده از کنفرانس، خدمات شرکت تأسیس شده نامحدود بوده و هدف آن سودآوری نخواهد بود. «زیرا ما به دنبال یافتن راهی برای کاهش هزینه‌ها و افزایش رضایت بیماران هستیم و در این میان تمرکزمان عمدتاً بر تکنولوژی و کارکردهای آن برای بهبود بیماران است.» به گفته آقای بزوس: «این سیستم درمانی پیچیده بوده و ما با چشم باز مشکلات و دشواری‌های آن را زیر نظر خواهیم گرفت. اگر چه در ظاهر شاید این کار دشوار به نظر برسد، اما از یک طرف بار هزینه‌های درمانی که بر اقتصاد تحمیل شده را کاهش می‌دهد و ازطرف دیگر تاثیرات مثبتی برای کارمندان و خانواده‌های آنها خواهد داشت که همین ارزش تلاش‌های صورت گرفته را برجسته خواهد کرد.»

در آوریل سال 2018، آقای بزوس در بخشی از نامه سالانه خود به سهامداران شرکت آمازون، اعلام کرد که رقم پرداخت شده برای عضویت در سرویس آمازون پرایم از 100 میلیون دلار فراتر رفته است. ایشان در ادامه گفت که عملکرد این شرکت در سال 2017 در زمینه فروش سخت افزار، درخشان بوده است و آمازون همچنان برای افزایش تعداد مشتریان و گسترش برند و زیرساخت‌های خود تلاش خواهد کرد. همانطور که دیدیم شرکت آمازون فعالیت خود را با فروش کتاب شروع کرد و در مدت کوتاهی توانست به موفقیت چشم گیری دست یابد. این مساله نتیجه خطرپذیری فوق العاده بالای آقای جف بزوس بوده است که توانست از سمت مهم خود و امتیازات آن چشم پوشی کند و قدم در راهی بگذارد که نه تنها برای خود، بلکه برای میلیون‌ها نفر در سراسردنیا کارساز باشد. در این میان فعالیت شرکت تنها به فروش کالا محدود نشد، بلکه با کارهای دیگر مثل خرید روزنامه پست توانست رموز موفقیت خود را به آنها نیز تعمیم دهد.

موفقیت های جف بزوس

شروع کار آمازون

بیزوس کار خود را در سال 1995 با ایجاد یک کتابفروشی آنلاین ساده آغاز کرد. اما به مرور توانست رشد کرده و به یک خرده فروشی آنلاین تبدیل شود. با وجود اینکه شرکت‌های دیگری نیز در وسعت و گستردگی آمازون وجود دارند اما ما خیلی از آنها را مثل آمازون نمی‌شناسیم. در ادامه می‌خواهیم به حقایق جالبی درباره این شرکت غول آسا اشاره کنیم که مطمئناً می‌تواند برای شما جذاب باشد.


مؤسس شرکت آمازون کیست؟

جف بیزوس، بنیانگذار آمازون در سال 1964 با نام جف جورگنسن در شهر آلبوکرک نیومکزیکو متولد شد. زمانی که جف تنها 4 سال داشت، مادر او برای بار دوم با مردی به نام مایک بیزوس ازدواج کرد. او یک مهاجر کوبایی بود که جف را فرزندی پذیرفته و نام فامیلی خود را به او داد.


بیزوس، یک محقق جوان

بیزوس به عنوان یک مرد جوان، یک دانش آموز استثنایی بود. او در دبیرستان به عنوان شاگرد اول، سخنرانی بدرود را ایراد کرده و یک محقق شایسته ملی نیز بود. بعد از دوران دبیرستان، بیزوس برای ادامه تحصیل به پرینستون رفت و در سال 1986 با مدرک کارشناسی رشته علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک فارق التحصیل شد.




صندوق پستی غول آسای بیزوس

آمازون در ابتدا به عنوان یک کتابفروشی آنلاین در گاراژ خانه بیزوس در بلویو، واشنگتن آغاز به کار کرد. بیزوس برای اینکه بتواند تمامی نامه‌های دریافتی را مدیریت کند، یک صندوق پستی بزرگ را جلو درب خانه خود قرار داد. صندوق پستی بزرگ او را هنوز هم می‌توانید جلوی درب خانه سابق او ببینید.


اولین کتاب فروخته شده توسط آمازون

اولین کتابی که آمازون به فروش رساند مفاهیم سیال و قیاس‌های خلاق نوشته داگ هوفستادتر بود.  این کتاب علمی پیچیده که مکانیزم های هوش از طریق مدل سازی کامپیوتری را توضیح می‌دهد، در سوم آوریل 1995 به فروش رسانده شد.


پیمودن پله‌های ترقی توسط بیزوس

رشد آمازون به عنوان یک خرده فروشی کتاب غیرقابل تصور بود. در ماه‌های اول کار این شرکت، او توانسته بود که حداقل یک کتاب را در 50 ایالات آمریکا و 45 کشور مختلف به فروش رسانده بود.


تغییر نام به آمازون
بیزوس در ابتدا اصلاً قصد نداشت که اسم شرکت خود را آمازون بگذارد. اولین اسمی که انتخاب کرده بود «Cadabra» بود. که در جمله جادویی «Abracadabra» وجود دارد. اما زمانی که توسط وکیل خود متقاعد شد که تلفظ آن با «cadaver» خیلی شباهت دارد، او تصمیم گرفت اسم دیگری را انتخاب کند. انتخاب دوم او برای اسم شرکت «Relentless» بود. حتی زمانی که او در نهایت آمازون را برگزید، وبسایت relentless.com همچنان به آمازون برمی گردد.