الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟

حسین عزت خواه

 

مدرس موفقیت و کارافرین

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟

حذف آدمهای منفی | حذف میکنم آدمها را | حذف آدم های منفی | حذف آدم های اضافی | حذف آدمهای اضافی | آدمهای منفی | حذف ادما | حذف آدمهای بیخود | چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم
چه افرادی را چه زمانی از زندگی خود حذف کنیم؟

حالا این افراد می تواند دوست صمیمی ، همسر ، کارمند ، رئیس یا حتی فردی که در زندگی خود نقش به سزایی دارد. چه موقع باید این افراد را 100% از زندگی خود کنار بگذاریم و حذف کنیم؟

افراد موثر

مورد اول: افرادی در کنار ما هستند که نقش موثری در زندگی شما دارند، بعضی اوقات ما انتخاب هایی داریم که آنها در زندگی ما بمانند یا نمانند؟ ممکن است که این انتخاب کل مسیر زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد. نکته اینجاست که چه موقعی باید آنها را ترک کنیم یا از آنها فاصله بگیریم. این خیلی مهم است که بعضی اوقات در شرایطی قرار می گیریم و مغز شما کار نمی کند و دلم شما نمی خواهد که این افراد باید در زندگی ما بمانند یا خیر؟

حسین عزت خواه |چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟ | مدرس موفقیت | کارافرین |عزت خواه دات کام

اگر دقت کرده باشید مساله طلاق سخت ترین مسائلی است که می تواند در زندگی یک شخصی اتفاق بیافتد. ولی یک شخص باید چه زمانی تصمیم بگیرد که طلاق بگیرد. از شرکت بیرون بیاید و قید دوستان خود را بزند. این خیلی مهم است که اگر آن انتخاب درست اتفاق نیافتد. شاید یک مسیر طولانی از زندگی 20 یا 30 سال از آن زندگی را از دست بدهد.

افراد سوء استفاده گر

مورد اول: اگر احساس کردید که فردی از شما سوء استفاده می کند، وقت این است که بلافاصله با آن فرد قطع رابطه کنید. فوق العاده باید حواس خود را جمع کنید که هیچ جای بخششی برای سوء استفاده وجود ندارد، اگر احساس کردید که چه از لحاظ مالی ، فیزیکی و روحی کسی از شما سوء استفاده می کند باید بگویم که وقت این نیست که شما او را نادیده بگیرید، ببخشید. زیرا مطمئناً بعد از آن اتفاق های بدتر و بزرگتری رخ می دهد. الان باید تصمیم خود را بگیرید. بلافاصله از او فاصله بگیرید و هرگز به تعویق نیندازید خیر! بلافاصله باید از آن شخص، شرکت و یا هر کسی که است فاصله بگیرید، زیرا ممکن است که در آینده به شما ضررهای زیادی بزند.

صحبت هایی که نتیجه ای ندارند

مورد دوم: این مورد بیشتر در مورد کاری و دوستان به کار برده می شود، اینکه زمانی ما با فردی که صحبت می کنیم. این صحبت های ما به هیچ نتیجه ای نمی رسد، مثلا یک موضوعی را مطرح می کنیم. بارها و بارها راجعش صحبت می کنیم. ولی خوب به هیچ نتیجه ای نمی رسیم. می بینیم که شرایط مثل قبل است و اینجا دوست من باید این فرد را در زندگی عوض کنید. نه اینکه او آدم بدی است یا اینکه شما شخصیت بدی دارید خیر!

شما به لحاظ دوستانه و کاری به هم نمی خورید چون از لحاظ فرکانس مغزی با همدیگر فرق دارید. به چیزهایی که هر دوی شما فکر می کنید. در دنیاهای متفاوتی قرار دارید و شما به جای اینکه بخواهید وقت خود را صرف این کنید که دنیاهای خود را با هم دیگر به هم شبیه کنید. بهتر است که یک فرد مناسب خود را پیدا کنید که مناسب شرایط کاری شما باشد. ببینید دو چرخ دنده که کنار هم قرار می گیرند شما می توانید به زور آنها را در کنار هم قرار دهید که مطمئناً چرخ ها از بین می رود.

شکسته می شود و شاید با هم جور شوند و دو چرخ دنده ای که با هم جور هستند با کوچک ترین فشار با همدیگر هماهنگ می شوند. در زندگی هم اینگونه است و با مکالمه اول خیلی ساده درست می شود

پس به دنبال آدمی باشید که در چرخ دنده زندگی دقیقاً همانطوری باشد که شما هستید. دقیقاً همانطوری که شما را از همه لحاظ بفهمد. همه برنامه های بزرگ دنیا زمانی به موفقیت می رسند که آدمهایی با هم کار می کنند که حرف، برنامه و مغز همدیگر را متوجه می شوند. می فهمند و وقت شما را به این صرف نمی کنند که به همدیگر یک چیزی را ثابت کرده و همدیگر را قانع کنند. سیستم اینطوری کار نمی کند، پس دنبال آدمی باشید که با شرایط فرکانسی و باورهای شما همسو باشد.

کمک می خواهید و جوابی نمی گیرید

مورد سوم: زمانی که از دوست یا همکار کمک می خواهید و می بینید که جوابی از او نمی گیرید. این اتفاق بارها تکرار می شود و در اصل رد می شوید. به همین دلیل است که می گویم که آن فرد هم نمی تواند آدم مناسب زندگی شما باشد. ببینید همه آدمها یک دایره ای در زندگی خود دارند که می توانند بگویند که این دایره از آن افراد ساخته می شود. حالا این دایره را می توانیم با هوشمندی بسازیم و هرکسی که وارد زندگی ما شد.

در این دایره قرار دهیم ولی خوب اگر به دنبال موفقیت هستید. اگه به دنبال سلامت و آرامش هستید. باید با دقت این دایره را بسازید. زیرا متقابلاً زمانی که به کمک نیاز دارید. باید افرادی در زندگی باشند که به شما کمک کنند و دلگرمی دهند. پس زمانی که دارید از آنها کمک درخواست می کنید و از سمت آنها جوابی به درخواست شما داده نمی شود بدانید که آن فرد مناسب زندگی برای شما نیست.

تا اینجا سه نکته مهم را بررسی کردیم و تا اینجا باید متوجه اهمیت این موضوع شده باشید که کل زندگی ما تحت الشعاع روابط انسانی است که با همدیگه داریم. پس به این نکات دقت کنید و این ها را اجرایی کنید قطعاً زندگی بهتری خواهید داشت.

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟ در افراد برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟(بخش دوم)

حسین عزت خواه

 

مدرس موفقیت و کارافرین

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟
حذف آدمهای منفی | حذف میکنم آدمها را | حذف آدم های منفی | حذف آدم های اضافی | حذف آدمهای اضافی | آدمهای منفی | حذف ادما | حذف آدمهای بیخود | چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم
چه افرادی را چه زمانی از زندگی خود حذف کنیم؟ (بخش دوم)

حذف کنید تا متمرکز شوید !

اصل چهارم: زمانی فردی که در کنار شما است مدام دروغ می گوید و دروغ خود را مدام تکرار می کند. حالا شاید ما دفعه اوّل متوجه نشویم. ولی دفعه دوّم که متوجه شدیم و به او می فهمانیم که متوجه شدیم که دارد به ما دروغ می گوید. خود من به شخصه دروغ گفتن را به مصداق کلاهبرداری می دانم. چون داره چون کسی که این کار را می کند به راحتی ما را گول می زند. زمانی که اوّلین دروغ به ما گفته می شود مطمئن باشید که دوّمی؛ سوّمی و چهارمی هم گفته می شود.

زمانی که نتوانید به طرف مقابل خود که حالا شاید اگر شریک زندگی، کاری یا یکی از صمیمی ترین دوستان خود باشد. فرقی ندارد وقتی نتوانید اعتماد کنید. قطعا تمرکز شما را از بین می برد و همیشه دو به شک هستید که اگر درست هم بگوید. شما قبول نمی کنید. چون سابقه و اثر بدی در ذهن شما داشته است. که تو نتوانید. اعتماد کنید و دقیقا ذهن تو متمرکز به این میشود که نکنه دارد بهم دروغ می گوید،

دوست من اگه می خواهید انسان موفقی باشید و به تمام اهداف و آرزوها و رویاهای برسید. باید ذهن خود را خالی باشد و ذهن خود به مواردی که مدام در زندگی افراد می افتد. نباشد و یکی از این موارد این است که آدم های درستی در زندگی شما باشند. آدم هایی که شما نباید نگران این باشید که الان به شما دروغ می گویند یا خیر؟ این خیلی بد است که مدام حواس شما به بقیه باشد که الان آقا یا خانم فلانی به من دروغ می گوید.

کارش را خوب انجام می دهد، چه گزارشی را به من می دهد. گزارش غلط است یا نه! قیمت ها و فروش درست نیست و همه اینها نباید نگرانی ذهن شما باشد. نگرانی ذهن شما باید رسیدن به هدف شما باشد.

برای اینکه برنامه ریزی کنید که من می خواهم امروز به هدفم برسم. نگرانی امروز این است که می خواهید دو گام جلوتر بروید نه موارد ساده ای که فلان شخص به من دروغ می گوید یا خیر؟ ولی در زندگی پیش می آید. اینطور افراد را باید از زندگی خود حذف کنید و حذف این افراد می تواند درصد بزرگی از آرامش را به زندگی شما بیاورد.

قدردان باشید!

اصل پنجم: زمانی که یک نفر کارهایی که برایش انجام می دهید از شما قدردانی نمی کند. دوران مهدکودک و دبستان را بیاد. می آورید. زمانی که تکلیفی را انجام می دادید و معلم یک کارت تشویقی را به شما می داد. یک جمله خوبی برای شما می نوشت یا هر چیزی که خوب بود. شما احساس می کردید که معلم خود قدردان شماست. همین باعث می شد که تشویق شوید که هر روز درس شما بهتر شود. خوب در زندگی ما، از زمانی که 6 ساله بودیم تا الان من فکر نمی کنم که چیز خاصی تا بحال عوض شده باشد. پس این تا آخر عمر هم ادامه پیدا می کند.

حسین عزت خواه | چه موقع و چه افرادی  را باید از زندگی حذف کنیم؟(بخش دوم) | مدرس موفقیت | کارافرین |عزت خواه دات کام

زمانی که آدمهایی اطراف ما باشند که نسبت به وقت، انرژی و احساس ما احساس تشکر و قدردانی که باید کنند را ندارند. به نظرم باید که حذف شوند. چون زمانی که قدردان چیزی نیستید از شما گرفته می شود. در همه ی ادیان به این به شدت تاکید شده زمانی که قدردان و شکرگزار چیزی که دارید. نباشید از شما گرفته می شود.

پس به این توجه کنید شما زحمت می کشید و انرژی و احساسات پاک خود را در زندگی می گذارید. این می تواند برای همسر، شریک یا دوست شما باشد. پس باید از شما قدردانی شود شما انسان بزرگی هستید. البته اگر برای کسی وقت و انرژی می گذارید. این خواسته شماست و توقع هدیه نداشته باشید. ولی برای دوام این وقت گذاشتن و انرژی اصل این است که این رعایت شود وگرنه دوام نخواهد داشت.

دوست خوبم به این پنج نکته خیلی خوب دقت کنید و تصمیم بگیرید. به خود بگویید که الان وقت این است که این نکات را در زندگی خودم اجرا کنم. نکته اینکه در یکی از کلاس هایی که داشتم فردی از من پرسید که اگر این افراد را از زندگی خودم حذف کنم. خیلی از آدمهایی زندگیم را از دست می دهم و حذف می شوند. من تنها می شوم. من جوابی که دادم این بود بگذارید. حذف شوند شما هرگز تنها نمی شوید. این همه آدم در روی زمین است. آیا شما این تعداد آدم را باید درک کنید؟

شما هرگز تنها نمی مانید و باید آدم های درستی در زندگی شما بیایند. آدم هایی که بافرکانس شما دقیقاً یکی باشند و لازم نیست که آنها را تغییر بدهید. لازم نیست نیست که اگر به شما دروغ گفتند یاد بدهید که دروغ نگویند. این وظیفه شما نیست. تو زمانی که خود دروغ نگویید. خود را عالی بسازید. به دنبال این باشید که صفات خوبی پیدا کنید. آدمهایی که شبیه خود هستند. وارد زندگی می شوند. اگر ما بتوانیم هر روز خود را بهتر کنیم و مسلماً به زندگی بهتری می رسیم.

این کار، کاری است که باید افراد خود به این برسند. نمی توانیم به زور به کسی بگوییم که آدم خوب یا بدی باشد خیر! این قدرت انتخاب است. زندگی ما سرشار از انتخاب هایی است که انجام می دهیم. در سنین و دروه های مختلف در زندگی با افرادی آشنا می شوید. بعد ازدواج می کنید 20 سال از عمر شما می گذرد. فقط به خاطراینکه خود انتخاب کردید و تصمیم گرفتید. پس نگران اینکه تنها شوید و از دست دهید. نباشید چون دنیا پر از فراوانی است. اگر ایمان و باور دارید که دنیا جای خوبی است. پس مطمئن باشید که بهترین ها هم در این دنیا است. پس نگران این نباشید که چیزی را از دست بدهید که اگر باشید از دست می دهید.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چه موقع و چه افرادی را باید از زندگی حذف کنیم؟ در افراد برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

راز موفقیت آدمهای ثروتمند | حسین عزت خواه | الان وقتشه

حسین عزت خواه

 

مدرس موفقیت و کارافرین

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

آدمهای ثروتمند در دنیا چه کاری را انجام داده اند تا به ثروت رسیده اند راز موفقیت آنها چه بوده است.

داستان آدمهای موفق | راز موفق ترین آدم جهان | راز موفقیت افراد موفق در چیست | بهترین راه ثروتمند شدن چیست؟ | راز موفقیت انسان های بزرگ | راز افراد موفقی که از صفر شروع کردند | آدم های ثروتمند چه کاری انجام دادند | به ثروت رسیدن

بررسی رمز و رازهای آدمهای موفق و از آن مهمتر ماچه کاری را انجام بدهیم تا به موفقیت برسیم.
در این مقاله به موضوعی می پردازیم که 99% درصد آدمهای دنیا به دنبال آن هستند. زیرا با پول می توانند سبک زندگی خود را بهتر کنند و با کیفیت بهتری زندگی کنند یا حتی خیلی ها می توانند با پول به رویاهای خود برسند.

حسین | عزت_خواه | موفقیت | ثروت | راز موفقیت آدمهای ثروتمند |عزت خواه دات کام

حالا رمز رسیدن به پول چیست؟

دوست خوبم خیلی سریع سر اصل مطلب می روم. زیرا موضوع اینقدر شفاف و روشن است که نیاز به پیش زمینه ای ندارد. بگذارید یک مثال بزنم، یک نفر دوست دارد ماشین شورولت یا کوروت بخرد و سوار آن شود رانندگی کند و به سرعت برود. برای اینکه به هدفش برسد نیاز به پول دارد چندین سال حدود ده تا پانزده سال تلاش می کند. زیرا یک شغل معمولی داشته است و از یک طبقه معمولی جامعه است. اما هدفش را فراموش نمی کند و بعد از پانزده سال مبلغی را که برای خرید ماشین لازم است تهیه می کند، ولی روزی که قرار است، برای خرید ماشین اقدام کند؛ آن ماشین را نمی خرد، دلیل هم این است که حیفش می آید که آن پول را هزینه کند و آن پولی که پانزده سال بخاطرش زحمت کشیده است.

می دانید چرا این اتفاق می افتد؟ خیلی مساله روشن است یک هدف دارد و الآن پولش را هم دارد. زیرا این کار را نمی کند و همین طور خیلی از افراد رویای این را دارند که به کشورهای مختلفی سفر کنند. اما وقتی پول را بدست می آورند؛ نمی روند و این کار را انجام نمی دهند.

دلیلش خیلی واضح است البته شاید تا حالا به آن فکر نکردید، دلیلش این است آن پول را که بدست آورده خیلی برایش زجر کشیده و به اصطلاح خودش زحمت کشیده است و الآن حیفش می آید، خرجش کند. زیرا کاری را کرده که دوست نداشته است و فقط به یک علت آن کار را انجام داده است. آن شغل را تا پانزده سال یا بیشتر انجام داده است، فقط بخاطر پول و بخاطر اسکناس آن کار را انجام داده و آن را دوست نداشته است. اکنون هم که می خواهد این اسکناسها و آن پولها را خرج کند تمام آن روزها وسختی ها و ثانیه ثانیه ای وقتی که برای آن کار صرف کرده است را یادش می آید و اصلا دیگر حاضر به خرج کردن پول نیست.

به نظر شما این پول برای او مفید است؟ مسلما خیر. زیرا آن فرد تبدیل به برده پول شده است و این آدم صاحب پول نمی باشد. این پول است که صاحب آن آدم شده است. آن پول به فرد تلقین می کند که آره الآن باید ساعت 6 صبح سر کار بروید و حساب بانکی خود را بزرگتر کنید. این در حالی است که حق استفاده از آن را ندارید، قدرتش را هم ندارید بعد از ده سال تبدیل به یک ماشینی می شوید که صبح تا شب کار می کند. می خواهند این عدد در بانک بزرگتر نمایند، پولها بیشتر شود در حالی که قدرت خرج کردن آن پول را هم ندارد.

دوست من به شما قول می دهم راه ثروتمند شدن فقط یک چیز است: کاری را باید انجام بدهید که عاشق آن باشید، کاری را انجام بدهید که شور و اشتیاق برای انجام دادن آن دارید.

من یادم نرفته همین چند ین سال پیش در تورنتوی کانادا قرار بود که فیلم کوتاهی بسازم که خیلی از صحنه ها و لوکیشن های آن در خیابان بود. همانطور که می دانید. کانادا هم خیلی سرد است. نکته این بود که در زمستان هوا منفی پانزده درجه بود با یک گروه 15 نفره در خیابان مشغول فیلمبرداری بودیم. من هم حساسیتهای خاص خودم را دارم و شاید باید ده برداشت بگیرم تا یکی از آنها را بپسندم. اما نکته این بود که هوا خیلی سرد بود، خیلی از آدمهایی که در گروه من بودند با خوردن چای و قهوه خودشان را گرم نگه می داشتند و پیش خودشان می گفتند. مثلا این برداشت خوب است چرا عزت خواه تمام نمی کند. اما دوست خوبم نکته این است، من آن موقع اصلا سرما را حس نکردم. دوازده ساعت بیرون بودم با غذای کم و شرایط سخت ولی اصلا این سختی ها را حس نکردم. زیرا دقیقا کاری انجام می دادم که عشق من بود،کاری را انجام می دادم که شور و اشتیاق من بود، رویای من بود و من خستگی و سرما را حس نمی کردم.

آن فیلم کوتاه یکی از بهترین فیلم های کوتاه من شد. نکته این است که اصلا آن فیلم کوتاه مد نظر نیست. آن کار مد نظر نیست و نکته اینجاست که من کاری را انجام دادم که عاشقش بودم.

من به شما تضمین می دهم شما اگر می خواهید به اهدافتان برسید. ثروتمند شوید می توانید از دنیای اینترنت استفاده کنید و افرادی را بیابید که با آن کار مورد علاقه شما میلیونر شدند. الگو بسازید و از این بابت باید از اینترنت تشکر کنید. حال به مثال زیر توجه کنید.

چندین سال پیش یکی از کاربران با من تماس گرفت و گفت استاد من یک مشکل دارم که بیشتر شبیه مشکل خانوادگی است، پدر و پدربزرگم هر دو نفر مشغول کار پزشکی بودند و اصرار زیادی دارند من هم پزشک شوم دو سال هم خواندم ولی اصلا دوست ندارم این کار را ادمه بدهم. پیشنهاد شما چیست که من به پزشکی علاقه مند شوم؟ من اینگونه جواب دادم با تمام احترام به کاری که دارید انجام می دهید و همچنین خانواده شما انجام داده اند؛ باید عرض کنم نحوه سوال شما اشتباه است، شما نباید بدنبال این باشید که به یک چیزی علاقه مند شوید. شما قبلا به یک چیزی علاقه مند بودید. آلان آن را باید پیدا کنید چیزی که شما برای آن کار ساخته شده اید و چیزی که واقعا دوستش دارید.

پیشنهاد کردم که از خودش بپرسد که به چیزی علاقه مند است. اگر حاضر باشد در طول 24 ساعت 20ساعت کار کنم؛ چه کاری را انتخاب می کنید فرض بگیرید در تمام کارها به شما هیچ حقوقی نمی دهند. شما چه کاری را انتخاب می کنید، آن کاری است که شما باید انتخاب کنید و با آن کار باید پولدار شوید .

بعد از یک هفته تماس گرفت و گفت من فقط می توانم بیان کنم ولی نمی توان این کار را انجام دهم. گفتم فقط به من بگویید که به چه کاری علاقه مند هستید .گفت که علاقه خاصی به موسیقی دارم. ولی هیچ سررشته ای از موسیقی ندارم و هیچ کلاسی هم نرفته ام. ولی خیلی موسیقی را دوست دارم، به این حالت که وقتی ناراحت می شوم موسیقی آرامم میکند ، زمانی که موسیقی گوش میدهم من را به دنیای دیگه ای می برد که اصلا هیچ کدام از این مشکلات زندگی جلوی چشم من نمی آید .

گفتم راه شما موسیقی است و بیست و چند سال است که شروع نکردید. ولی الآن وقت این است که دنبال موسیقی بروید و وقتی هدف و رویا در ذهن خود دارید باید جسور باشید تا رویای خود را بدست بیاورید .

دوست خوبم رویا ها و آرزوها برای آدمهای ضعیف و ترسو نیستند. اگر نوک قله هم باشد تنها شما باید بروید هدف و آرزویتان بدست بیاورید.

دوست خوبم تا این قسمت مقاله متوجه شدیم کاری را باید انجام بدهیم که عاشقش هستیم، آلان می رسیم به سوال بزرگتر حالا چطوری پولدار شویم؟ از آن پول در بیاوریم و امرار معاش کنیم، من به شما قول می دهم اگر یک جستجو در اینترنت انجام دهید. آدمهای زیادی هستند که از آن کاری که شما دوست دارید، میلیون ها دلار پول بدست می آورند.

شما باید ذهن خلاق خود را بکار بگیرید و زمانی که در ضمیر ناخود آگاه خود قبول کردید. دنبال کار مورد علاقه تان مانند بازیگری ، موسیقی و.. بروید راههای پیدا کردن درآمد هم جلوی شما ظاهر می شود نکته این است تا شما شروع نکنید هیچ اتفاقی نمی افتد.

اصولا آدمهایی که نقاشی می کشند و یا هر اثر هنری ای که خلق می کنند. اولین قدم را که بر می دارند. ایده به ذهنشان می رسد. مثلا در مورد ویرایش فیلم بخواهم به صورت تخصصی گفته باشم. زمانی که هنوز فیلم خام را به تدوینگر نداده اند. ایشان نمی تواند ایده زیادی بدهد که چه اتفاقی بین تیکه های فیلم می افتد. یا نمی داند چطوری اینها را به هم ربط دهد و از چه افکتهایی استفاده کند وهمه اینها از مرحله ای شروع می شود که ادیتور در پشت کامپیوتر بنشیند و اقدام کند.

دوست خوبم شما ابتدا انگیزه و اشتیاق خود را پیدا کنید و شغلتان را انتخاب کنید. بعد از آن کائنات به شما ایده می دهد که چگونه می توانید پول بدست آورید. به اندازه آدمهای روی زمین راه وجود دارد که آدمها بتوانند از آن کار پول در بیاورند.

دنبال روال معمولی نباشید، که فلان نفر این کار را انجام داد. من هم انجام دهم. نه آن کار مال همان نفر است شما راه خودتان را پیدا کنید.

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله راز موفقیت آدمهای ثروتمند چیست؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

 

چگونه می توانیم به خودباوری برسیم | حسین عزت خواه | الان وقتشه | مدرس موفقیت و کارافرین

حسین عزت خواه

 

 

مدرس موفقیت و کارآفرین

 

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

چگونه می توانیم به خودباوری برسیم؟

 

به خودباوری برسیم | چگونه به کمال برسیم | استعدادهای خود را بشناسیم | خودباوری | خودباوری چیست | معنی خودباوری | خودباوری در روانشناسی | معنای خودباوری | جملات خودباوری | نکات خودباوری

به خودباوری برسید
آیا در مورد خودباوری کتابی یا مقاله ای مطالعه نموده اید یا در این مورد کارکردید، اصلا می دانید که چیست؟

در نظر بگیرید یکسری اهدافی داریم که می خواهیم به آن برسیم یا در یک چالشی درگیر شدیم که باید با آن مبارزه کنیم تا به آن برسیم. یا از همه مهمتر یک روز صبح که از خواب بیدار می شوید. می بینید که از خودتان بدتان می آید، احساس خوبی نسبت به خودتان ندارید، همین جا است که من باید بگویم شما به خودباوری نرسیده اید یعنی مشکل از خوباوری شماست .

همانطور که می دانیداعتماد به نفس یکی از زیر شاخه های خودباوری است.

در این بخش قصد دارم که 5 کلید فوق العاده استثنایی را به شما بگویم که اگر به آنها توجه کنید می توانید خیلی راحت و بدون دردسر به خودباوری برسید .

کلید اول : باید تقسیم بندی کنید .

بگذارید با یک مثال شروع کنم فرض کنید صد میلیون به بانک بدهکار هستید. چه زمانی می خواهید احساس خوبی بدست بیاورید؟

حسین | عزت_خواه | موفقیت | ثروت | چگونه می توانیم به خودباری برسیم |عزت خواه دات کام

چه زمانی می خواهید اعتماد به نفس بدست آورید؟ زمانی که صد میلیون را پس بدهید؟ یا زمانی که قسط اول خود را پرداخت کردید؟ مثلا یک میلیون پرداخت کردید؟

دقیقا شما باید زمانی که یک میلیون را پرداخت نمودید احساسی داشته باشید شبیه به همان زمانی که صد میلیون را پرداخت می کنید، می دانید روند این کار را باید قدم به قدم تقسیم بندی نمایید و دقیقا احساس خوبی نسبت به تک تک قدمهایی را که پاس بر می دارید، داشته باشید.

مثلا اگر شما قرار است که فروش پنجاه میلیونی از یک محصول داشته باشید، زمانی که اولین یک میلیون را فروختید یا اولین قسمت را تکمیل کردید. خوشحال باشید چون اولین قدم گذشته است منتظر این نباشید که یک قدم خیلی بزرگی را به جلو بردارید تا اینکه دوسال بعد شما احساس خوبی بدست بیاورید.

کلید دوم : پیروزی ها و موفقیتها را از خودتان بدانید .

این موضوع یعنی چه؟ هر فردی شخصیت و هویتی دارد. ببینید زمانی که شما در یک کاری موفق شده اید و در چک لیست خود آنرا تیک زدید که با موفقیت انجامش دادید. آن را جزء رزومه خود را بدانید و اگر فردی گفت خودتان را معرفی نمایید. آنها را بیاد بیاورید و بگویید من این کارهای موفق را انجام داده ام.

ببینید همه ما اهدافی داریم بزرگ یا کوچک، یا آنهارا می نویسیم یا نمی نویسیم چند سالی که بگذرد به آنها می رسیم، بطور مثال مطمئن هستم. اگر شما آلان که صاحب خانه هستید یک زمانی هدف شما این بوده که خانه بخرید و درآن زندگی کنید ولی چون اکنون در آن زندگی می کنید. شاید یاد شما نیاید و زمانی رویای شما این بود که همین خانه را داشته باشید.

خیلی جالبه نه! انسان غالبا خیلی فراموشکار است ولی نکته این است که شما باید دقیقا یاد شما بیاید شما زمانی هدفتان خانه خریدن بود و الآن آن را خریده اید، زمانی که تک تک این موفقیت های خود را به صورت مداوم مرور کنید به خود باوری می رسید به این می رسید که بله من توانستم این کار را انجام بدهم چون تک تک آن موفقیتها است که شخصیت شما را می سازد .

من همیشه به افراد پیشنهاد می کنم اتفاقهای بدی که برایتان می افتد .اگر شکست می خورید و اگر احساس بدی دارید آنها را فراموش کنید. اصلا روی آن تمرکز نکنید. ولی زمانی که به یک موفقیت می رسید آنرا بزرگ نمایید. اگر در یک مسابقه قهرمان شدید خجالت نکشید که بگویید بله من قهرمان شدم، خیلی ها دچار این اشتباه می شوند که نباید از این موارد برای معرفی خودشان استفاده کنند ولی توجه داشته باشید این شناسنامه و هویت شماست.

وقتی نتوانید این موضوعات را به بقیه بگویید مطمئن باشید به خودتان هم نمی توانید بگویید وخودتان هم باورتان نمی شود که توانستید به آن اهداف برسید و به تبع موفق و قهرمان شوید .

کلید سوم: نظر سنجی کنید

مقداری فکر کنید. آدمهای در اطراف شما هستند. شامل اعضای خانواده ، فامیل و دوستانتان که در جهت مثبت فکر می کنند و نگرش خوبی دارند. آنها را انتخاب کنید و از آنها در مورد کارهایی که انجام می دهید و در مورد تصمیم هایی که اتخاذ می کنید نظر سنجی نمایید .

مثلا دوستتان را صدا بزنید و نظرش را در مورد شغلی که انتخاب کردید بپرسید، یا بپرسید اگر من به سراغ این درس و رشته دانشگاهی رفتم شما چه نظری دارید. اگر نظر بدی به شما داد بطور مثال این اتفاق برای خانم ها بیشتر می افتد که وقتی نظری را در مورد ظاهر خود از کسی می پرسند و بعضی از آنها می گویند که نه خوب به نظر نمی آیید، شاید آن آدمهایی که شما ازآنها سوال کردید آدمهای درستی نبودند نه این که شما زشت هستید، نه! این که ظاهرتان بد است، خیر! آنها نگرش درستی نداشتند و آنها آدمهای درستی نبودند که شما برای سوال کردن انتخاب کردید.

پس اگر صد بارهم اتفاق اشتباه برایتان پیش آمده که از آدمهای اشتباهی پرسیده اید، همه را کنار بگذارید و از حالا به بعد از آدمهای درست بپرسید از آدمهایی که می توانند به شما انگیزه و حس خوب بدهند. سوال کنید .

شما یک کیف خرید کرده اید. چیز بزرگی نیست، ولی چند تا از دوستان خود طوری از شما تعریف می کنند که واقعا متعجب می شوید و از خودتان سوال می کنید. واقعا یک کیف چقدر در ظاهر شما تاثیر گذاشته است. پس حس خوب به شما می دهد از اینکه آن کیف را خریده اید .

پس از اطرافیانتان از دوستانتان و از کسانی که می دانید مغزشان خوب کار می کند و آدمهای باهوشی هستند. نظر سنجی کنید و در مورد کارهایتان و در مورد پروسه ای که می گذرانید. از آنها سوال بپرسید آنها می توانند به شما اعتماد به نفس بدهند. انگیزه بدهند و شمارا ترغیب کنند.

این موضوع به چند دلیل است، اولین دلیلش این است که شما به آنها اعتماد دارید، اگر یک آدم غریبه در خیابان به شما می گوید. امروز چقدر زیبا شدید و یا چقدر خوش تیپ شدید روی شما مقداری تاثیر دارد ولی اگر یک دوست نزدیک به شما این موارد را بگوید. واقعا یک حس بسیار زیبایی شما را فرا می گیرد که شما لذت می برید.

کلید چهارم :احساساتتان را در اولویت اول بگذارید.

از چه چیزی خوشتان می آید؟ چه چیزی می تواند شما را خوشحال کند؟ درکل چه مدل از احساسات بر روی شما خیلی تاثیر دارد؟

اینکه خوشحال باشید اینکه بخندید اینکه یک نفر برای شما هدیه ای بخرد و یا خودتان بخرید، چه احساسی درون شما قوی است؟ آنرا باید قوی تر کنید.

نکته ای که در اینجا حائز اهمیت این است که ما بعضی مواقع آنقدر انرژی نداریم که همیشه خوشحال باشیم و هر روز لبخند بزنیم. اما به شما یک راهی را نشان می دهم که واقعا بر روی شما تاثیر دارد، من خودم به شخصه این کار را هر روز انجام می دهم، یک کار خیلی معروفی به اسم عبارات تاکیدی وجود دارد.

اگر با این روش آشنایی دارید که خیلی عالی است و اگر ندارید من سریع به شما توضیح می دهم که به چه شکل می توانید این کار را انجام دهید.

شما یکسری کتاب و مقالاتی در طول زندگی خود خوانده اید و یک شخصیت های تاثیر گذاری در زندگی شما هستند که جملات معروفی دارند و آن جملات معروف و مثبت را می توانید یادداشت نمایید .

بطور مثال زمانی که در حال رانندگی به سمت محل کار خود هستید و یا به سمت دوستتان می روید. آن جملات را به تعداد ده بار بیست باریا صدبار تکرار کنید.

نکته دیگر. مسلما جملاتی هستند که وقتی شما آنها را می خوانید به شما انگیزه می دهد مثلا کسانی که ورزشکار هستند. از کلمه قهرمان خیلی انگیزه می گیرند چون یکی از اهداف بزرگشان است.

شما به راحتی می توانید عبارات تاکیدی بسازید، مثلا بگویید من قهرمانم من می دانم که فوق العاده قوی ام، من می دانم که می توانم در مسابقات قهرمان شوم و من قهرمان جهانم و این عبارات تاکیدی را خودتان به راحتی می توانید بسازید .

با تکرار کردن اینها در طول روز انرژی می گیرید و انرژی را که گرفتید به این نکته می رسید که بله ، من قهرمان هستم و ضمیر ناخود آگاه تان باور می کند که قهرمان هستید ، همین عبارات تاکیدی می تواند زندگی شما را عوض کند و به خود باوری می رسید.

نکته دیگر هیچ وقت فراموش نکنید. همانطور که جسم شما به غذا نیازمند است و نیاز دارید که استراحت کنید و بخوابید مغز شما هم به این نیاز دارد که انگیزه بگیرد.

باید یکسری کتابهایی درکتابخانه خود را جمع آوری نمایید واگر کتابخانه ندارید اشکال ندارد و به اولین فروشگاه کتاب بروید و چند کتاب که می دانید از لحاظ موفقیت می تواند به شما کمک کند بخرید و سرمایه گذاری کنید و به خود تعهد دهید که مثلا قبل از خواب ده صفحه از کتاب را مطالعه کنم یا صبح ها پنج صفه را بخوانم ، تقسیم بندی کنید و غذای روح خود را تامین نمایید.

اگر که بی اعتنا باشید و اگر فکر کنید که این حرف من مهم نیست کم کم به این که هیچ چیزی در درون شما نمی تواند به شما انگیزه شود مبتلا می شوید ، هیچ چیزی شما را خوشحال نمی کند واصلا احساس خوبی ندارید که چرا من امروز بیدار شدم یا اصلا من باید امروز چکار کنم.

کلید پنجم : عاشق خودتان باشید

 

واقعا از شما می خواهم به این نکته توجه کنید و حرفم را با عمق وجودتان باور کنید ، دوست خوبم من به شما می گویم. از بین هفت میلیارد آدمی که در عالم هستند ، شما واقعا منحصر به فرد هستید خود را باور کنید و شما آدمی هستید که من مطمئن هستم به خاطر هدفهایتان می جنگید ، من مطمئن هستم آدمی هستید بخاطر این که زندگی بهتری داشته باشید تلاش می کنید و فکرتان را عوض می کنید .

شما باید خوشحال باشید چون سلامت هستید چون همین الآن دارید این مطالب را میخ وانید و به دنبال این هستید که موفق تر شوید که یک قدم بهتر زندگی کنید، شما به دنبال این هستید که زندگی کنید نه اینکه فقط چندین سال زنده باشید .

دوست خوبم خودباوری یک پروسه یک یا دوشبه نیست، زمان زیادی طول می کشد تا به خود باوری برسید. ولی تک تک این گامهایی که به شما گفتم را باید اجرا کنید و مطمئن باشید زمانی که خود را باور کنید هدفها برای خود خیلی کوچکتر و راحت تر می شوند .

پس خودباوری خیلی مهم است حتی مهمتر از اعتماد به نفس ، حتی مهمتر از اینکه شما هدف داشته باشید چون اگر این قسمت را نداشته باشید زندگی برایتان سخت می شود و خیلی بدتر ازآن ، نمی توانید از زندگی لذت ببرید.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چگونه می توانیم به خودباوری برسیم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

چرا تغییر سخت است و با این مشکلات چگونه باید روبرو شویم؟ | حسین عزت خواه | مدرس موفقیت و کارافرین

حسین عزت خواه

 

 

مدرس موفقیت و کارافرین

 

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

 

چرا تغییر سخت است و با این مشکلات چگونه باید روبرو شویم؟

 

تغییر سخت است | چگونه با مشکلات روبرو شویم | روبرو شدن با مشکلات تغییر | تغییر چیست | مشکلات تغییر | تغییر در شرایط | تغییر در خود | تغییر در زندگی | جملات تغییر | مشکلات را تغییر دهید

 

روزهای سخت تغییر

دوست خوبم برای اینکه متوجه شویم، چرا تغییر کردن سخت است، سه موضوع را مطرح می کنم و آن را بررسی می کنیم و سعی می کنیم که نتیجه گیری کنیم. چرا تغییر کردن سخت است، چگونه باید با تغییر روبه رو شویم .

مورد اول : شک و تردید

زمانی که قدم در تغییر می گذاریم ابتدا شک می کنیم . آیا کاری که من انجام می دهم درست است یا خیر؟

این شک هم به این دلیل است که ثابت ماندن و تغییر نکردن از عادات انسان است، به طور مثال آدم ها دوست دارند. در جایگاهی که هستند بمانند چون راحت تر هستند. برای مثال اگر شغلی در بانک دارید ترجیح می دهید سی سال در آن شغل کار کنید، اگر ناگهان به رشته دیگری رفتید و فروشنده ماشین شدید خیلی برای شما سخت است و ترجیح می دهید در همان شاخه بمانید .

برای مثال اگر دقت کنید آدم های زیادی هستند که در یک خانه به مدت ده سال یا بیست سال زندگی می کنند. زیرا آنجا محله آن ها است و به آنجا و شرایط عادت می کنند.

انسان دوست دارد همان طور که عادت کرده است، ادامه دهد و وقتی که تغییر می کند با یک انسان جدیدی رو برو می شود، آن انسان هم برای او بیگانه است. برای مثال نمی داند چه رفتاری می کند و درآن شغل جدید چه کاری در ارتباط با مشتریان جدید و کارفرمایان جدید انجام دهد. در نتیجه یک شخصیت جدیدی می طلبد که به همان شدت مقابله کردن با آن هم سخت است .

زمانی که تصمیم می گیرید چه از لحاظ شغلی یا مهاجرت تغییری درزندگی را انجام دهید، شما باید مسئولیت را قبول کنید، زمانی که مسئولیت را قبول کردید و برای مهاجرت به کشور دیگری یا برای تغییر شغل تصمیم گرفتید. شک و تردید را بطور کلی باید کنار بگذارید، زیرا اگر یک قدم به جلو رفتید و به چپ و راست نگاه کردید یا حرف های بقیه را شنیدید. قدم بعدی شما یک مقدار کج می شود، زمانی که به صورت مستقیم و در یک خط صاف بر روی برف حرکت کنید و می خواهید به یک هدف برسید. تنها راه حل شما این است که فقط هدف را ببینید و قدم بردارید، هیچ وقت نه به چپ و نه به راست و نه به قدمهایتان نگاه کنید، اگر فقط به هدف تان نگاه کنید جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی ماند ، پس بی شک و دقیقا در یک خط صاف به هدف تان می رسید .

مورد دوم : ترس از قضاوت

ترس از قضاوت می تواند به این صورت باشد که بقیه در مورد شما قضاوت کنند یا شما خودتان را قضاوت کنید، از قضاوت کردن دیگران نترسید و اصلا به آن ها هم توجه نکنید چون این تصمیم شما ، زندگی شما و شرایط شما است .

زمانی که شما آدم گوشه گیر و بداخلاقی باشید و تصمیم بگیرید که تغییر کنید وخوش مشرب شوید و با آدم های مختلف بخندید و شوخی کنید، این آدم جدید برای بقیه آدم جدیدی است و نمی توانند او را قبول کنند و به همین دلیل او را مورد قضاوت قرار می دهند. بطور مثال می گویند که شما دیوانه شده اید، چرا امروز عجیب و غریب رفتار می کنید و حرفهای بیشتری در مورد شما می زنند.

همین موارد شاید شما را ناراحت کند و یا باعث شود که از تغییر دست بکشید، اگر رفته اید که شغل جدید پیدا کنید. وقتی بقیه شما را دلسرد کنند برای مثال می گویند دیوانه شدید و به نتیجه نمی رسید، شاید شما از این کار دست بکشید، ولی شاید همان شغل، شغل رویایی شما بوده که واقعا آن را دوست داشتید و چیزی بوده که در آن موفق می شدید.

این مواردی که گفته شد برای کارآفرین ها خیلی اتفاق می افتد. چون آن ها یک کار جدیدی را می سازند و شغل جدیدی را ایجاد می کنند، برای بقیه سوال است که اصلا این کیست؟ و او نمی تواند این کار را انجام دهد و یا می گویند به او نگاه کنید، چه چیزهایی می گوید.

ترس از قضاوت دیگران را کنار بگذارید و زمانی که می خواهید تصمیم بگیرید که تغییر کنید ناشنوا شوید و هیچ کاری به عکس العمل بقیه نداشته باشید. زیرا من به شما تضمین می دهم نود درصد آن ها با شغل شما مخالف هستند. زیرا شما به آدم جدیدی تبدیل شده اید ، وقتی که آدم جدیدی شدید خودتان را برای ملاقات با آدم جدید آماده کنید .

این جمله را واقعا باید با طلا بنویسید: اگر به دنبال چیزی هستید که تا الآن نداشتید باید به آدمی تبدیل شوید که تا الآن نبودید.

به آن توجه کنید باید به آدم جدیدی تبدیل شوید که تا الآن نبودید. شاید خودتان هم اول کار بترسید. از اینکه چه رفتارهایی می کنید و یک سری رفتارهایتان را باید عوض کنید. ولی پروسه تغییر به همین شکل است.

مورد سوم : مبارزه کردن

حسین عزت خواه | چرا تغییر سخت است و با مشکلات روبرو می شویم | مدرس موفقیت | کارافرین |عزت خواه دات

هر تغییر یک چالش جدیدی است و خودتان را باید برای مبارزه با خودتان آماده کنید. وقتی که تصمیم می گیرید یک کار جدیدی را شروع کنید و یک شیوه فکری جدیدی را در خودتان بوجود آورید این یک مبارزه و چالش است ، ممکن است سراغ شغلی بروید که درآن اطلاعات زیادی ندارید و شرایط کافی را ندارید و نمی دانید که به چه شکل است. این موارد به نوبه خود یک چالش است. شما باید ده ها مورد را به خود اضافه کنید که بتوانید در آن موقعیت شغلی قرار بگیرید ، خب چرا که نه ، اگر از لحاظ رشد شخصی هم آن را در نظر بگیرید این خیلی برای شما خوب است ، البته در ابتدا کمی سخت است .

برای مثال شما به کشور آلمان مهاجرت می کنید و باید زبان آلمانی را یاد بگیرید و البته صدها مورد دیگررا هم باید یاد بگیرید. ولی چرا که نه، بخاطر این که دوست داشتید به آلمان بروید و هدف تان این بوده است و از لحاظ رشد شخصی در دو سال بعد به چک لیست خود نگاهی می کنید و می بینید که کارهای بزرگی را انجام داده اید، زبان آلمانی و انگلیسی یاد گرفته اید به شهرها و کشورهای مختلف سفر کرده اید و این خیلی خوب است .

پس هر تغییری را به عنوان یک چالش بپذیرید و انتظار این را نداشته باشید که برای مثال اگر به محله ی دیگری رفتید صبح که بیدار می شوید همان آدم های قبلی و همان شرایط قبلی را ببینید خیر! ممکن است ترافیک و خیلی شلوغ باشد. ولی این جزیی از همان تغییر است وآن را قبول کنید . سعی کنید تغییراتی را انجام دهید که به سمت ایده آل شما و به سمت مثبت است و بهتر بگویم به سمتی باشد که به هدف های زندگی خود نزدیک می شوید .

دوست من به این سه موضوعی که مطرح کرده ام خوب فکر کنید و شرایط سخت تغییر کردن را برای خودتان ساده کنید و آن را قبول کرده و درذهن خود حل کنید تا بتوانید بدون هیچ مقاومتی و بدون اینکه برای تان سخت باشد هر روز تغییر کنید.

یادتان نرود که زندگی ما کوتاه است وهر روزمان نباید مثل هم باشد ما باید یاد بگیریم جسور باشیم، شجاع باشیم که بتوانیم پای خود را از منطقه امنی که در ذهن خود ساخته ایم به بیرون بگذاریم. پس تغییر را بپذیریم و از آن لذت ببریم.

 

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چرا تغییر سخت است و با این مشکلات چگونه باید روبرو شویم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین