الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

راز موفقیت آدمهای ثروتمند | حسین عزت خواه | الان وقتشه

حسین عزت خواه

 

مدرس موفقیت و کارافرین

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

آدمهای ثروتمند در دنیا چه کاری را انجام داده اند تا به ثروت رسیده اند راز موفقیت آنها چه بوده است.

داستان آدمهای موفق | راز موفق ترین آدم جهان | راز موفقیت افراد موفق در چیست | بهترین راه ثروتمند شدن چیست؟ | راز موفقیت انسان های بزرگ | راز افراد موفقی که از صفر شروع کردند | آدم های ثروتمند چه کاری انجام دادند | به ثروت رسیدن

بررسی رمز و رازهای آدمهای موفق و از آن مهمتر ماچه کاری را انجام بدهیم تا به موفقیت برسیم.
در این مقاله به موضوعی می پردازیم که 99% درصد آدمهای دنیا به دنبال آن هستند. زیرا با پول می توانند سبک زندگی خود را بهتر کنند و با کیفیت بهتری زندگی کنند یا حتی خیلی ها می توانند با پول به رویاهای خود برسند.

حسین | عزت_خواه | موفقیت | ثروت | راز موفقیت آدمهای ثروتمند |عزت خواه دات کام

حالا رمز رسیدن به پول چیست؟

دوست خوبم خیلی سریع سر اصل مطلب می روم. زیرا موضوع اینقدر شفاف و روشن است که نیاز به پیش زمینه ای ندارد. بگذارید یک مثال بزنم، یک نفر دوست دارد ماشین شورولت یا کوروت بخرد و سوار آن شود رانندگی کند و به سرعت برود. برای اینکه به هدفش برسد نیاز به پول دارد چندین سال حدود ده تا پانزده سال تلاش می کند. زیرا یک شغل معمولی داشته است و از یک طبقه معمولی جامعه است. اما هدفش را فراموش نمی کند و بعد از پانزده سال مبلغی را که برای خرید ماشین لازم است تهیه می کند، ولی روزی که قرار است، برای خرید ماشین اقدام کند؛ آن ماشین را نمی خرد، دلیل هم این است که حیفش می آید که آن پول را هزینه کند و آن پولی که پانزده سال بخاطرش زحمت کشیده است.

می دانید چرا این اتفاق می افتد؟ خیلی مساله روشن است یک هدف دارد و الآن پولش را هم دارد. زیرا این کار را نمی کند و همین طور خیلی از افراد رویای این را دارند که به کشورهای مختلفی سفر کنند. اما وقتی پول را بدست می آورند؛ نمی روند و این کار را انجام نمی دهند.

دلیلش خیلی واضح است البته شاید تا حالا به آن فکر نکردید، دلیلش این است آن پول را که بدست آورده خیلی برایش زجر کشیده و به اصطلاح خودش زحمت کشیده است و الآن حیفش می آید، خرجش کند. زیرا کاری را کرده که دوست نداشته است و فقط به یک علت آن کار را انجام داده است. آن شغل را تا پانزده سال یا بیشتر انجام داده است، فقط بخاطر پول و بخاطر اسکناس آن کار را انجام داده و آن را دوست نداشته است. اکنون هم که می خواهد این اسکناسها و آن پولها را خرج کند تمام آن روزها وسختی ها و ثانیه ثانیه ای وقتی که برای آن کار صرف کرده است را یادش می آید و اصلا دیگر حاضر به خرج کردن پول نیست.

به نظر شما این پول برای او مفید است؟ مسلما خیر. زیرا آن فرد تبدیل به برده پول شده است و این آدم صاحب پول نمی باشد. این پول است که صاحب آن آدم شده است. آن پول به فرد تلقین می کند که آره الآن باید ساعت 6 صبح سر کار بروید و حساب بانکی خود را بزرگتر کنید. این در حالی است که حق استفاده از آن را ندارید، قدرتش را هم ندارید بعد از ده سال تبدیل به یک ماشینی می شوید که صبح تا شب کار می کند. می خواهند این عدد در بانک بزرگتر نمایند، پولها بیشتر شود در حالی که قدرت خرج کردن آن پول را هم ندارد.

دوست من به شما قول می دهم راه ثروتمند شدن فقط یک چیز است: کاری را باید انجام بدهید که عاشق آن باشید، کاری را انجام بدهید که شور و اشتیاق برای انجام دادن آن دارید.

من یادم نرفته همین چند ین سال پیش در تورنتوی کانادا قرار بود که فیلم کوتاهی بسازم که خیلی از صحنه ها و لوکیشن های آن در خیابان بود. همانطور که می دانید. کانادا هم خیلی سرد است. نکته این بود که در زمستان هوا منفی پانزده درجه بود با یک گروه 15 نفره در خیابان مشغول فیلمبرداری بودیم. من هم حساسیتهای خاص خودم را دارم و شاید باید ده برداشت بگیرم تا یکی از آنها را بپسندم. اما نکته این بود که هوا خیلی سرد بود، خیلی از آدمهایی که در گروه من بودند با خوردن چای و قهوه خودشان را گرم نگه می داشتند و پیش خودشان می گفتند. مثلا این برداشت خوب است چرا عزت خواه تمام نمی کند. اما دوست خوبم نکته این است، من آن موقع اصلا سرما را حس نکردم. دوازده ساعت بیرون بودم با غذای کم و شرایط سخت ولی اصلا این سختی ها را حس نکردم. زیرا دقیقا کاری انجام می دادم که عشق من بود،کاری را انجام می دادم که شور و اشتیاق من بود، رویای من بود و من خستگی و سرما را حس نمی کردم.

آن فیلم کوتاه یکی از بهترین فیلم های کوتاه من شد. نکته این است که اصلا آن فیلم کوتاه مد نظر نیست. آن کار مد نظر نیست و نکته اینجاست که من کاری را انجام دادم که عاشقش بودم.

من به شما تضمین می دهم شما اگر می خواهید به اهدافتان برسید. ثروتمند شوید می توانید از دنیای اینترنت استفاده کنید و افرادی را بیابید که با آن کار مورد علاقه شما میلیونر شدند. الگو بسازید و از این بابت باید از اینترنت تشکر کنید. حال به مثال زیر توجه کنید.

چندین سال پیش یکی از کاربران با من تماس گرفت و گفت استاد من یک مشکل دارم که بیشتر شبیه مشکل خانوادگی است، پدر و پدربزرگم هر دو نفر مشغول کار پزشکی بودند و اصرار زیادی دارند من هم پزشک شوم دو سال هم خواندم ولی اصلا دوست ندارم این کار را ادمه بدهم. پیشنهاد شما چیست که من به پزشکی علاقه مند شوم؟ من اینگونه جواب دادم با تمام احترام به کاری که دارید انجام می دهید و همچنین خانواده شما انجام داده اند؛ باید عرض کنم نحوه سوال شما اشتباه است، شما نباید بدنبال این باشید که به یک چیزی علاقه مند شوید. شما قبلا به یک چیزی علاقه مند بودید. آلان آن را باید پیدا کنید چیزی که شما برای آن کار ساخته شده اید و چیزی که واقعا دوستش دارید.

پیشنهاد کردم که از خودش بپرسد که به چیزی علاقه مند است. اگر حاضر باشد در طول 24 ساعت 20ساعت کار کنم؛ چه کاری را انتخاب می کنید فرض بگیرید در تمام کارها به شما هیچ حقوقی نمی دهند. شما چه کاری را انتخاب می کنید، آن کاری است که شما باید انتخاب کنید و با آن کار باید پولدار شوید .

بعد از یک هفته تماس گرفت و گفت من فقط می توانم بیان کنم ولی نمی توان این کار را انجام دهم. گفتم فقط به من بگویید که به چه کاری علاقه مند هستید .گفت که علاقه خاصی به موسیقی دارم. ولی هیچ سررشته ای از موسیقی ندارم و هیچ کلاسی هم نرفته ام. ولی خیلی موسیقی را دوست دارم، به این حالت که وقتی ناراحت می شوم موسیقی آرامم میکند ، زمانی که موسیقی گوش میدهم من را به دنیای دیگه ای می برد که اصلا هیچ کدام از این مشکلات زندگی جلوی چشم من نمی آید .

گفتم راه شما موسیقی است و بیست و چند سال است که شروع نکردید. ولی الآن وقت این است که دنبال موسیقی بروید و وقتی هدف و رویا در ذهن خود دارید باید جسور باشید تا رویای خود را بدست بیاورید .

دوست خوبم رویا ها و آرزوها برای آدمهای ضعیف و ترسو نیستند. اگر نوک قله هم باشد تنها شما باید بروید هدف و آرزویتان بدست بیاورید.

دوست خوبم تا این قسمت مقاله متوجه شدیم کاری را باید انجام بدهیم که عاشقش هستیم، آلان می رسیم به سوال بزرگتر حالا چطوری پولدار شویم؟ از آن پول در بیاوریم و امرار معاش کنیم، من به شما قول می دهم اگر یک جستجو در اینترنت انجام دهید. آدمهای زیادی هستند که از آن کاری که شما دوست دارید، میلیون ها دلار پول بدست می آورند.

شما باید ذهن خلاق خود را بکار بگیرید و زمانی که در ضمیر ناخود آگاه خود قبول کردید. دنبال کار مورد علاقه تان مانند بازیگری ، موسیقی و.. بروید راههای پیدا کردن درآمد هم جلوی شما ظاهر می شود نکته این است تا شما شروع نکنید هیچ اتفاقی نمی افتد.

اصولا آدمهایی که نقاشی می کشند و یا هر اثر هنری ای که خلق می کنند. اولین قدم را که بر می دارند. ایده به ذهنشان می رسد. مثلا در مورد ویرایش فیلم بخواهم به صورت تخصصی گفته باشم. زمانی که هنوز فیلم خام را به تدوینگر نداده اند. ایشان نمی تواند ایده زیادی بدهد که چه اتفاقی بین تیکه های فیلم می افتد. یا نمی داند چطوری اینها را به هم ربط دهد و از چه افکتهایی استفاده کند وهمه اینها از مرحله ای شروع می شود که ادیتور در پشت کامپیوتر بنشیند و اقدام کند.

دوست خوبم شما ابتدا انگیزه و اشتیاق خود را پیدا کنید و شغلتان را انتخاب کنید. بعد از آن کائنات به شما ایده می دهد که چگونه می توانید پول بدست آورید. به اندازه آدمهای روی زمین راه وجود دارد که آدمها بتوانند از آن کار پول در بیاورند.

دنبال روال معمولی نباشید، که فلان نفر این کار را انجام داد. من هم انجام دهم. نه آن کار مال همان نفر است شما راه خودتان را پیدا کنید.

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله راز موفقیت آدمهای ثروتمند چیست؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

 

چگونه بدون تاخیر اقدام کنیم؟ | حسین عزت خواه | مدرس موفقیت و کارآفرین

حسین عزت خواه




مدرس موفقیت و کارآفرین



الان وقتشه



عزت خواه دات کام




چگونه بدون تاخیر اقدام کنیم؟

 

چگونه بدون تاخیر اقدام کنید | اقدام و عمل | تفاوت اقدام و عمل | اقدام بدون تاخیر | اقدام کردن | تاخیر نداشتن در اقدام | عمل و اقدام | تفاوت عمل و اقدام 

 

اقدام بدون تاخیر

در این بخش از کتاب قصد دارم درباره موضوع بسیار مهمی با شما صحبت کنم که اگر از این موضوع را به خوبی آگاه نباشیم. نمی توانیم اجرا کنیم ، به هیچ یک از اهدافمان نمی توانیم برسیم ، تا حالا شده ذهنتان  پر از ایده های خلاقانه باشد ، کلاسهای مختلفی رفتید. کتابهای مختلفی خواندید و دوره های آموزشی بیشتری دیدید ، می دانیم که الان آماده ای کاری را شروع کنیم و انجام بدهیم ولی اقدام نمی کنیم. در این بخش می خواهم در مورد نحوه درست اقدام کردن صحبت کنم ،

اگر این بخش در خلق اهداف نباشد اصلا ما به سمت اهدفمان حرکت نمی کنیم و وقتی که به سمت اهداف خود نرفتیم وقتی که رویای خود را دنبال نکنیم ، وقتی نتوانیم اولین قدم را برداریم ، باید بهتون بگم که شخص دیگری شما را استخدام می کند  تا هدفهای آنها را بسازید و همیشه رویای خود را در ذهنتان  به عنوان رویا و آرزو باقی می ماند و همیشه باید در ذهنتان با آن زندگی کنید ، پس به جرات می توانم به شما بگویم که اقدام کردن مهمترین بخش خلق اهداف هست .

برای بیان نکته اول بگذارید با یک مثال شروع کنم ، در یک مهمانی هستید و ده الی بیست نفری هم به مهمانی دعوت شده اند ، شما کدامیک از این دو شخصیتی که مثال میزنم هستید؟ یک شخصیتی که روی مبل نشسته و منتظر که بقیه بهش میوه یا شیرینی به او تعارف کنند یا نه اینکه او را به شام دعوتش کنند ، یا یک شخصیتی که وقتی وارد مهمانی می شود می پرسد آیا کمکی نمی خواهید ؟ آیا می خواهید که من فلان کار را انجام بدهم ؟ آیا می خواهید که میوه ها را بچینم ؟


خیلی از کارهای دیگری که این فرد انجام می دهد . چقدر در یک کار گروهی یا تیمی خودتان را درگیر می کنید؟ یکی از بزرگترین و بهترین تمرینهایی که بتوانید اقدام کردن را یاد بگیرید اینکه که وقتی هیچ ایده ای ندارید که نمی دانید شما باید چه کاری کنید یا حتی به چه دردی می خورید؟ اینکه که بروید  و خودتان را درگیر کار گروهی کنید ، مثلا در یک مهمانی به دوستتان بگویید که من وظیفه این کار رو به عهده می گیرم ، من این کار رو انجام می دهم و همینطور خودتان را درگیر کنید ،

وقتی که این کار رو شروع می کنید شما بدون اینکه فکر کنید شروع به اقدام می کنید، یعنی هیچ برنامه و نقشه ای نداشتید برای اینکه آن شب درآنجا حاضر شده و کاری را دستتان بگیرید ، ولی چون بلافاصله بعد از اینکه فکرش را کرده و اقدام کردید ، ضمیر ناخودآگاه شما می فهمد که بله شما آدمی هستید که سریع اقدام می کنید ، باید کم کم در تمرینهای روزانه این را بپذیرید که اگر ایده ای در ذهنتان آمد یا اگر کاری را می خواهید انجام بدهید. آنقدر در موردش فکر نکنید ، آنقدر نقشه های متفاوت نکشید، سریع انجام بدهید و اقدام کنید ،

اگر در یک کلاس آموزشی رفتید و یک مهارت کوچکی یاد گرفتید مثلا گیتار، کامپیوتر ، فتوشاپ یا هر چیزی دیگری که یاد گرفتید ، بلافاصله اقدام کنید ، مثلا اگر شما موسیقی کار می کنید، یک قطعه ای یاد گرفتید با گیتار همان شب این را وارد کارهای قبلی خود را انجام دهید. 

 اینکه بگویید من یک روزی یاد می گیرم ، یک روزی وقت پیدا می کنم یک روزی پولدار می شوم ، یک روزی فرصتش رو پیدا می کنم و اقدام می کنم ، این شما را از اینکه انسانی شوید که سریع بعد از یادگیری اقدام می کند دور نگه می دارد و باعث می شود که هرگز اقدام نکنید.

مورد دوم، بعضی مواقع آنقدر سرمان سرمان شلوغ می شود. یادمان می رود که هدفهایمان چه چیزی بوده است؟ اصلا می خواستیم چکاره شویم؟ و همین باعث می شود که ما دیگر اقدام نکنیم ، یکی از بهترین تمرین ها این است که شما هر هفته یک یا پنج روز یکبار هر زمان که احساس خستگی می کنید ، دیگر انگیزه ای ندارید ، هدفهایتان را  مرور کنید ،

اصولا هدف های آدم در ذهن ماندگار نیستند، من به شما  قول می دهم اگر امروز اهدافتان را روی کاغذ یادداشت کنید، یک ماه دیگر نزدیک به سی با چهل درصد هدفهای خود را نمی دانید که چه چیزی روی کاغذ نوشتید ، این طبیعی است، ذهن فراموشکار است و وقتی که شما هدفتان را گم کنید ، مثل این است که شما بدون نقشه توی جنگل رفته و بخواهید که مقصد را پیدا کنید ، پس اگر که شما  به یک سفر در جنگل شروع کردید ، باید همیشه نقشه را همراه خودتان داشته باشید ،

نقشه زندگی ما در زندگی هم همان اهدافهایی هست که در روی کاغذ می نویسیم ، پس یکبار دیگر توصیه جدی من به شما این است ، هفته ای یک یا دوبار همه اهدافتان را مرور کنید ، کنار تک تک آنها تیک بزنید که یادتان بماند که  اصلا باید چیکار کنید ، قبل از اینکه بخواهید اقدام بکنید .

مورد سوم شما باید در طول روز به خودتان قول دهید ، سه کار را اقدام کنید ، سه کاری که برای آن نقشه کشیدید، می  تواند : تماس تلفنی ، دیدار یکی از دوستانتان ، زنگ زدن به خانواده اتان ، رفتن به یک کلاس خاص ، خرید یک کتاب و خواندن آن باشد پس سه کاری که دوست دارید انجام بدهید را یک بزنید و در طول روز حتما آن را انجام بدهید برای تسریع در انجام دادن این کارها برچسب هایی که به صفحه کامپیوتر می چسبند را انتخاب کنید و مواردی که باید انجام دهید را روی آن بنویسید و به خودتان قول دهید که من باید سه کار  نوشته شده را امروز تمام کنم.

مورد چهارم، شما باید هرروز تمرین کنید ، هر زمانی که یک ماه تمرین کردید یا حداقل بیست و یک روز کاری را انجام دادید. آن کار ملکه ذهن شما می شود . زیرا ذهن خیلی زود همه چیز را فراموش می کند ، پس نکته ای  که در سه موردی که در موارد قبلی گفتم باید هر روز انجام بدهید. باید به صورت متوالی یک ماه انجام بدهید و این اقدام کردن ازکارهای کوچک شروع می شود ، حتی از این کار که شما قبل از خواب بخواهید.

مسواک بزنید وقتی که در ذهنتان می آید که امشب باید مسواک بزنید ، حالا اگر ده شب قبل نزدید هیچ اشکالی ندارد ولی الان که در ذهنتان آمد. همان زمان اقدام کنید ، اقدام کردن برای هدف های بزرگ از هدفهای کوچک و هدفهای کوچک از ، تماسهای تلفنی ، سلام و احوالپرسی روزانه ، جواب کسی را دادن ، از شروع به کتاب خواندن وقتی که اقدام می کنید. شروع می شود وقتی که همه اینها را شروع کردید. اعتماد به نفس عجیبی پیدا می کنید که برای هدفهای بزرگی مثل اهداف مالی ، روابط اجتماعی و روابط شخصی تان آماده می شوید و می توانید قدم بردارید.

نکته ای که خیلی مهم است. دوست من اگر این بخش اقدام کردن را فراموش کنید یا اصلا یاد نگیرید که به چه شکلی می توانید اینکار را انجام بدهید. متاسفانه نمی توانید به اهدافتان برسید به همین دلیل مهمترین بخش رسیدن به هدفمان همان اقدام کردن می باشد. ، اقدام کردن هم وقتی اتفاق می افتد  که تاخیری در کار نباشد ، اگر تاخیری در کار داشته باشید به شما قول  قول می دهم  که آن ایده و خلاقیتی که در ذهنتان هست هرگز به واقعیت پیوند نمی خورد و از بین می رود.

 مثلا الان خیلی انگیزه دارید که فلان شغل را ایجاد کنید ، فلان کتاب را بنویسید اما وقتی که شروع نکنید و اولین قدم را برندارید به همین راحتی سریع از ذهنتان خارج می شود ، یکی از دوستانم را می شناسم که نویسنده است و یک خاطره خیلی زیبایی به من تعریف می کرد ، دوستم می گفت که زمانی در یک مجلسی بودم و ایده ای رسید به ذهنم با خودم گفتم من حتما باید این داستان را بنویسم .

ظاهرا در جایی که دوستم در آنجا بوده دعوایی شده بود و دوستم  تصمیم گرفته بود که آن را تبدیل به داستان کند ، می گفت وقتی به خانه برگشتم. دیرو وقت بود و من هم خسته بودم ، چند روزی گذشت و من این داستان را ننوشتم تا اینکه کلا این داستان از ذهنم رفت و یک ماه بعد در یکی از فروشگاهها یک کتابی دیدم که دقیقا همان داستان بود ، فردی در یک جای دیگری در این دنیا ، آن داستان را نوشته بود ، تمام شد! رویای شما با دستان یک نفر دیگر نوشته شد.

 دوستم گفت که از آن روز به بعد تصمیم گرفتم اگر هر ایده ، خلاقیت و یا داستانی در ذهنم آمد همان زمان موقع اگر شده یک جمله حتی پشت یک دستمال کاغذی آن را یاداشت کنم ، زیرا همان یک جمله ای که من نوشتم ، ذهنم به من می گوید که من اقدام کردم ، پس من می تونم ادامه بدهم این روش را دوستم در دومین  داستانی که نوشت یکی از پرفروش ترین داستانهای عمرش شد و تنها از همین بخش اگر ایده ای در ذهنتان آمدکه باید کار یا مهارتی را اگر یاد گرفتید همه آنها را اجرا کنید  ، خوب الان وقتت این هست که باید همین امروز آن را اجرا  کنید ، هرگز هرگز هرگز به تاخیر نیندازید ، امیدوارم این اصول را در زندگیتان اجرا کنید و  سریع هر ایده ای که به ذهنتان آمد اجرا کنید و به تاخیر نیندازید.

 

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چگونه بدون تاخیر اقدام کنیم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟

حسین عزت خواه



مدرس موفقیت و کارافرین


الان وقتشه



عزت خواه دات کام



زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟

 

راه حل احساس تنهایی چیست | راه حل حس تنهایی | احساس تنهایی | احساس پوچی | احساس بیهودگی | تعریف حس تنهایی | رهایی از حس تنهایی | رهایی از حس بیهودگی

 

راه حل احساس تنهایی چیست؟

 

اکثرا همه ما با این موضوع در گیر هستیم و به یک راه حل خیلی خوب نیاز داریم و چون چیزی هست که  هرگز با پول هم قابل حل نیست و متاسفانه در سال های اخیر همه ما کم و بیش درگیری بیشتری با این مساله داریم .  مشکل این هست:

زمانی که ما احساس تنهایی می کنیم :

راه حل چیست؟ چرا تنها هستیم ؟

یا اینکه اگر بهتر سوال بپرسم :

چه کنیم که تنها نباشیم؟

این اصولی را که به شما می گویم لازمه اش اینکه بهتر است که تک تک آنها را اجرا و تمرین کنید که وضعیتتان بهتر شود. بگذارید از اینجا شروع کنیم ما اصولا نمیدانیم که تنها هستیم ولی مواقعی که مشکلی پیش می آید و احساس می کنیم که نیاز به درد و دل کردن داریم آن موقع می فهمیم کسی نیست که حرفمان را گوش کرده و کمکمان کند آن موقع دیگر  زمان بدی است.

 زیرا دیگر دوستی نداریم و دیر به این فکر افتادیم که بخواهیم دوست پیدا کنیم ولی خوب اگر نگاهی به اطراف خودمان کنیم می بینیم که الان همه سرگرم اینستاگرام ، تلگرام و یا شبکه های اجتماعی دیگری هستند و هرکسی را هم که ببینید چند هزار نفر فالوئر دارد و فکر می کند که با چند هزار نفر دوست است و فکر می کند فرد معروفی است و دوستان زیادی دارد و فرد اجتماعی هست .

در واقع متاسفانه اینطور نیست چون همان آدمهایی که با آنها در فضای مجازی درگیرشان هستند ، در دنیای واقعی  اگر به همه آنها زنگ بزنند. شاید سی نفر از آنها را از نزدیک ندیده باشند و شاید سی نفرشون سی نفر از آنها حاضر نباشند که با این فرد حرف بزنند. این آدم تنهاست این آدمی که مثال می زنم شاید از خیلی از ما دور نباشد.

 شاید این مشکل را من یا شاید از خیلی های دیگری که هر روز با آنها در ارتباط هستیم کم و بیش داشته باشند. حالا این طیفی که می گویم شاید فردی  باشد که دوستی ندارد و آدمی باشد که دوستان بیشتری داشته باشد، ولی خوب متاسفانه  همه درگیر این مساله  هستم، و یک معضل بدی هست که باید حتما حل کنید و خیلی از مسائل زندگی ما به این عواطف و احساساتمان به این تنهایی متصل هست.

بعضی مواقع میلیون ها تومان پول هم  داشته باشید. اصلا کسی رو دوست ندارید که با او  از این پول ها لذت ببرید، احساس تنهایی می کنید و اصلا کسی را دوست ندارید و یاد نگرفتید که چگونه با کسی ارتباط برقرار کنید.

حال مواردی که باید اجرا کنید در زیر آوردم  به دقت بخوانید و اجرا کنید :

اولین اصل ( ارتباط خودتان را با اطرافیانتان بیشتر کنید !!)

با آدم هایی که الان در کنارتان هستند. ارتباط های بهتر و بیشتری را برقرار کنید، این به این معناست که  ایده آل گرایی را کنار بگذارید،  مثلا  اگر در ذهنتان این را دوست دارید که با آدم های پولدار، تحصیل کرده و دکتری و سطح بالا باشید. این ایده آل گرایی خیلی خوب است ولی برای شروع با آدم هایی که الان در زندگیتان هستند بیشتر ارتباط برقرار کنید و به آنها بیشتر اهمیت بدهید .

مثلا وقتی همسایه خود را می بینید. از او در مورد کارش بپرسید، ببینید آیا از مشتری هایش راضی است، کامل جویای احوالش شوید. این کار را از  از همسایه، همکاران، مغازه دار و از هرکسی که در زندگیتان هست شروع کنید، شاید در روز شما سی نفر را بینید. این سی نفر نباید آدم های کمرنگی در زندگیتان باشند. نقطه شروع برای شما از آدم های اطراف شما هستند.

سعی کنید این آدم های اطراف خودتان را بیشتر و بهتر بشناسید و به آنها اهمیت دهید و بعد به آدم های ایده آلی که دوست دارید نزدیک تر شوید، اگر سطح زندگی افرادی را که با آنها در ارتباط هستید را دوست ندارید قبول، ولی به دنبال این باشید که آدم های بیشتر و بهتری را پیدا کنید.

دومین اصل (دایره رو گسترده کنید!!)

قوی ترین موردی هست که می تواند شما را از دایره تنهایی در بیاورد. اینکه شما باید دایره دوستی خودتان را افزایش دهید، این به این شکل که وقتی با یکی از دوستانتان بیرون می روید به او بگویید که یکی از دوستانش را با خودش بیاورد .

حالا اگه برنامه ای دارید که شام بیرون بروید یا یک ورزشی را باهم انجام بدهید شام، تفریح یا کار مد نظرتان را سه نفری انجام بدهید. این باعث می شود که یک نفر جدید در زندگی شما وارد شود، باور نمی کنید که این یک نفر می تواند چقدر زندگی شما رو تحت تاثیر قرار بدهد و ممکن است. 

در آینده هم حتی خیلی بتواند به شما کمک های زیادی کند که نه تنها می تواند. شما را از تنهایی بیرون بیاورد. بلکه  از لحاظ احساسی شما را بیرون بیاورد و شاید بتواند از لحاظ کاری بتواند به شما کمک کند. شاید بتواند یکی از بهترین دوست شما باشد، همیشه به دنبال دوستان بهتری باشید، به دنبال این باشید که دایره ارتباطی خودتان را گسترده کنید.

در کلاس های بازار یابی که دارم. اکثرا توصیه ای که به دانشجوها دارم. این هست که اگر می خواهید. فروش بیشتری داشته باشید. باید با افراد بیشتری تعامل داشته باشید ،اگه پلت فرم های تبلیغاتی 10 تا دارید، این را به 20 تا یا بیشتر ارتقا بدهید. اگر فقط در اینترنت تبلیغ می کنید. از بازارهای فیزیکی هم استفاده کنید. از انواع روش ها استفاده کنید چون از این طریق افراد بیشتری با کارتان تعامل پیدا می کنند.

سومین اصل (از دایره ارتباطی کوچیک خودت بیرون بیایید !!)

آیا خوب خود را به دوستانتان معرفی می کنید؟ آیا فن معرفی کردن خودتان به دوستانتان را می دانید؟ آیا می توانید از رویاها، رفتار و از اهدافتان و از چیزهایی که دوست دارید به دوستانتان بگویید، ببینید. یک آدمی که خیلی ساکت است و همیشه یک گوشه می نشیند. نمی تواند دوستان زیادی داشته باشد. به این علت که مثل یک جعبه ای است که در آن  کاملا بسته است و هیچ کسی هم علاقه مند نیست که  به جعبه بسته نگاهی کند.

اگر دقت کنید در فروشگاه یک محصولی را اگر می خواهند که به فروش برسانند یک بسته از آن را در بیرون از جعبه می گذارند. زیرا برای یک جعبه سربسته که کسی نمی داند داخل آن چه چیزی هست علاقه  ای هم ندارد برای آن پول پرداخت کند .

باید خودتان را  طوری معرفی و عرضه  کنید که کار،  اخلاق، رویاها، اهداف بلند مدت و چیزهایی که دوست دارید به دوستانتان بگویید. آدم های بیشتری به شما علاقه مند شوند و مکالمات بیشتری را با شما داشته باشند. همیشه در خاطر داشته باشید اگر دوست جدیدی را پیدا کردید و با فردی شام خوردید. رفتارتان را تحلیل کنید که به چه شکلی برخورد کردید و چگونه می توانستید بهتر باشید، آیا رفتار خوبی داشتید یا نه اینکه چگونه می توانستید. بهتر و عالی تر ظاهر شوید و همین طور رفتار و برخورد فرد مقابل خود را هم تحلیل کنید .

 با این تحلیل می توانید  بفهمید که از چه مدل آدم هایی خوشتان می آید. از لحاظ مغزی و فرکانسی هم همان آدمها رو به زندگیتان جذب می کنید. خیلی مهم است  که بدانید چه آدمهایی به زندگیتان می آیند. شما چه آدمی هستید این کمک می کند که خودتان را بهتر بشناسید. مثال زمانی که با یک فردی حرف می زنید. یاد می گیرید که به چه شکلی به او نگاه کنید. حرکات دست و چهره ای را انجام بدهید، چه حرفهایی بزنید چقدر بتوانید مودب باشید و چقدر می توانید شخصیت سرگرم کننده ای باشید .

همه این موارد را تحلیل کنید و نکته آخر اگر در آن تحلیل ها موفق نشدید و نتیج خوبی برای شما نداشت. وقت آن است که پیش یک روانشناس یا سخنران بروید که بتواند به شما راهنمایی و کمک کند. کمک گرفتن هیچ مشکلی ندارد مشکل این هست که شما تنها باشید و نتوانید مشکل خود را حل کنید .

اصولأ در سن های بالا این اتفاق می افتد ولی در سالهای اخیر رسانه های اجتماعی با مردم کاری کرده  است که همه فکر می کنند. خیلی آدم های  اجتماعی هستند و دوستای زیادی دارند ولی در واقع  همه آنها تنها هستند .

تنها با یک موبایل یا تبلت فکر می کنند که با همه در ارتباط هستند و با همه ارتباط برقرار می کنند،  امیدوارم که این اصول گفته شده رو اجرا کنید و هیچوقت در زندگیتان تنها نباشید و دوستان بیشتر و بهتری پیدا کنید و به اهدافتان برسید .

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله   زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

سه روش طلایی برای بدست آوردن دوباره انگیزه و اشتیاق | حسین عزت خواه | اشتیاق دوباره | عزت خواه دات کام

حسین عزت خواه


مدرس موفقیت و کارافرین 


الان وقتشه


عزت خواه دات کام



سه روش طلایی برای بدست آوردن دوباره انگیزه و اشتیاق

بدست آوردن انگیزه | اشتیاق دوباره | سه روش طلائی سه روش طلایی برای بدست آوردن دوباره انگیزه و اشتیاق | انگیزه و اشتیاق

درود به تو دوست خوبم 

یک سوال خیلی جالب از شما می پرسم: تا حالا شده اشتیاقت را از دست بدی؟ به طور مثال بعضی از روزها از سطح انرژی خیلی بالایی برخودار هستید و هر کدام از دوستانت یا همکارهانت را می بینی، لبخند می زنی از هدفهای خودت برای آن ها صحبت می کنی، اما چندی نمی گذره که آنقدر انرژی پایین می آید، که حتی نمی توانی از رختخواب خودت بیرون بیای تا روزت را شروع کنی، حالا ما به چه شکل می توانیم سطح انرژی پایین خود را به سطح انرژی بالا برسانیم؟ من سه نکته طلایی برای این موضوع بیان می کنم، که اگر  آن ها را اجرا نمائید، هر روز می توانید قدم به قدم سطح انرژی خود را بالاتر برده و انرژی بدست آورده را نگه دارید.

نکته اول که بسیار ساده می باشد این است که در طول شبانه روز خواب و استراحت کافی داشته باشی، مثلا بین 6 تا 7 ساعت هر روز باید استراحت کنید، من زمانی که مسابقات کیف بکسینگ را ادامه می دادم و به صورت حرفه ای ورزش می کردم، بعضی از رزمی کاران را  می دیدم که زمانی که نزدیک به مسابقات می شدند، تمریناتشان را چند برابر می کردند و زمان استراحتشان راکاهش می دادند، این بسیار بد است، به این علت که باعث استاپ شدن بدن این افراد می شود و درست با همان سرعتی که پیشرفت می کنند، به طور ناگهانی استاپ می شوند و دیگه اصلا انگیزه ای نخواهند داشت، حتی علاقه ای ندارند حتی یکبار در روز تمرین کنند، پس این نکته را همیشه به یاد داشته باشید که باید اولین مورد مهم برای تو استراحت باشد.

نکته دوم این است که شما باید ویژوآلایز انجام دهید، یعنی تمام اهداف و آرزوهای خود را تصویر سازی کنید، حتی در درون ذهن خود با آن ها زندگی کنید، هر روز، قبل از اینکه شروع به کار کنید، وقتی که هنوز در رختخواب هستید، به اهداف خود فکر کنید، حس کنید که اگر آن اهداف را داشتید چه احساسی پیدا می کردید؟ دقیقا مثل کودکی که از پدر و مادرش می پرسد: اگر من را به باغ وحش ببرید آنجا چه شکلی دارد؟ او در ذهنش ویژوآلایز می کند و همین باعث خوشحالی و شادی درکودک می شود.

نکته سوم نیز به این صورت است که به خودت جایزه دهی، زمانی که به یک دستاوردی رسیدی، یک قدم به هدفت نزدیکتر شدی،  حالا این هدف می تواند هر چیزی باشد از جمله خواندن ده صفحه از کتاب، رفتن به مکان خاص، شروع یک مرحله آموزشی، انجام یک کار خاص هر چند کوچک، فقط باید برای خودت یک جایزه بدر نظر بگیرید، وقتی این کار را می کنید به خودتان نشان می دهید که من توانستم این کار را انجام دهم و قدم های بعدی را با انگیزه بیشتری خواهید برداشت.

و حال وقت بیان نکته آخر است که باید به شما بگویم کل روز خود را با کلیپ ها و موزیک های انگیزشی پر کنید این امر یک تلنگری برای شما خواهد بود که حواست را جمع کن، الان وقت آن نیست که تو کم انرژی و افسرده شوی، الان وقتشه که بجنبی، یک طور دیگه به زندگی نگاه کنی، اگر هم دوستانی داری که انگیزه بالایی دارند و با سطح انرژی بالاتری هستند، با آن ها بیشتر تعامل داشته باش.
در آخر می خواهم بهت بگم: هر روز باید خودتان را با سطح انرژی بالا نگه دارید، یعنی به چه شکل؟ نمی خواد در مورد یک هفته و یک ماه و دو ماه صحبت کنید، فقط به خودتان قول دهید، یک روز با سطح انرژی بالا زندگی کنید، فقط یک روز، برای فردا این کار را دوباره انجام دهید، من به این عمل انگیزه یک روزه می گویم، که اگر این را همیشه داشته باشید، شما می توانید بعد از بیست و یک روز یا همان یک ماه ، همیشه با سطح انرژی بالا باشید. 

امیدوارم همیشه در زندگی خود موفق باشید و این سه نکته طلایی را اجرا کنید.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله سه روش طلایی برای بدست آوردن دوباره انگیزه و اشتیاق برده و شاهد اثرات آن در بهبود لایف استایل خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرینی