الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

الان وقتشه

من حسین عزت خواه درصدد هستم از طریق این وبلاگ به نکاتی اشاره کنم که بتوانید به بهترین مدل از آن بهره و زندگی خود را تغییر دهید. با من همراه باشید.

چرا افراد موفق بعد از اولین دستاورد، احتمال شکست بالایی دارند؟

حسین عزت خواه

 

 

مدرس موفقیت و کارآفرین

 

الان وقتشه

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

چرا افراد موفق بعد از اولین دستاورد، احتمال شکست بالایی دارند؟




شکست افراد موفق بعد از اولین دستاورد | علت شکست موفق ترین افراد در تاریخ | شکست در زندگی بزرگان | زندگی افراد موفق جهان | از شکست تا پیروزی | اولین دستاورد و شکست بعد از آن | شکست و موفقیت | شکست و پیروزی | شکست در کار | شکست در زندگی




علت شکست افراد موفق بعد از اولین دستاورد


دوست خوبم ادر این مقاله می خواهم در مورد موضوعی صحبت کنم که می توانم به جرات به شما بگویم که در وب فارسی و در بین سخنرانانی که فارسی صحبت می کنند، کمتر به آن اشاره شده یا شاید اصلا در موردش بحث نشده است، به همین علت این موضوع خیلی مهم است، دوست دارم که تا آخر این مطلب به دقت توجه کنید و بتوانید به نکاتی که به شما می گویم. فکر کنید و در زندگیتان به کار ببرید، سوال اینکه چرا افراد موفق بعد از اینکه چند موفقیت بدست می آورند، می سوزند و دیگر روی خط موفقیت نیستند،

مثلا اگر دقت کنید بازیگرها، نویسنده ها و ورزشکارها بعد از بدست آوردن یک سری از موفقیت ها می توانم بگویم که شصت الی هفتاد درصدشان دیگر اصلا روی بورس نیستند یا به اصطلاح خود ما دیگر بر روی خط برد نیستند ، خوب چرا این اتفاق می افتد ؟ موضوع بحث ما این است، اگر شما انسان موفقی هستید و پیش خودتان فکر می کنید که من موفق هستید و به خواسته ها و اهدافتان رسیدید، این مطلب دقیقا متعلق به شما است، که چرا در آینده ممکن است از روی برد یا موفقیت خارج شوید و اینکه چه کاری نباید کنید که به آن شکل نیافتید؟

مورد دوم هم این که اگر هنوز انسان موفقی نیستید و در روند خلق اهدافتان هستید یا قرار است که به اهدافتان برسید و موفق شوید خوب این مطلب خیلی می تواند برایتان مفید باشد، چون در آینده ای نزدیک با این مشکل روبرو می شوید، من اعتقاد دارم هر انسانی رویایی در ذهنش داشته باشد می تواند آن را بسازد .

خوب داستان از آنجایی شروع می شود که یک سری دستاوردها و موفقیت هایی به دست می آورید. حالا این شاید در فروش ، تحصیل ، کار یا در رتبه ای که در شرکت دارید ، ولی بعد از مدتی خودتان را جلوی آینه می بینید و می گویید چرا من مثل سابق نمی توانم آدم موفقی باشم؟ یا چرا دیگر خبری از آن فروش های میلیونی نیست؟ دلیلش را در ادامه با هم بررسی می کنیم .

نکته اول که حائز اهمیت است این که آدمهای اطرافتان در کار و رشته ای که موفق شدید از شما سوال می پرسند و کمک می گیرند چرا؟ چون در همان شاخه ای که مثلا می تونه ورزشی ، تحصیلی ، کار ، فروشندگی با هر چیز دیگه ای موفق شدید، آدمهای زیادی به سمت شما می آیند که شما به آنها کمک کنید.

شما هم به این دلیل که می دانید آدم موفقی هستید و یکی از ویژگی های بارز یک آدم موفق و خوشبخت این است که به بقیه کمک کنند و شما هم به آنها کمک می کنید ، ولی یک نکته ریز اینجا وجود دارد شما چند ساعت در روز وقت دارید؟ کمی فکر کنید ، شاید هشت یا ده ساعت وقت داشته باشید ، ولی تعداد افرادی که از شما کمک می خواهند خیلی زیاد هستند، نمی دانم تا الان کسب و کار اینترنتی داشتید یا با آدمهایی توی اینترنت برخوردی داشتید که با آنها بخواهید تجارت کنید؟

حسین عزت خواه | خلق اهداف | چرا افراد موفق بعد از اولین دستاور شکست می خورند | مدرس موفقیت | کارافرین |عزت خواه دات کام

تعداد خیلی زیاد است، مثلا چندین هزار نفر می شود ، حالا به این شکل تجسم کنید، من در زمینه های مختلف کار کردم، تجربه دارم و کارهای موفقی هم دارم ، از زمینه نویسندگی کارگردانی آموزش سینما، سخنرانی، کتابهای موفقیت، فروش انواع تولیدات مختلف در وبسایتهای amazon و ebay فرض کنید. هر کسی در مورد این موضوعات از من سئوال بپرسد، مثلا در نظر بگیرید اگر هفته ای پنج نفر در مورد هر موضوعی بخواهند از من سئوال کنند من حداقل هفته ای چهل تا در خواست دارم که از من کمک می خواهند و سوال دارند،

سوال ها را ببینید: من توی آمازون می خواهم شروع کنم برای فروش باید چیکار کنم؟ من این فیلمنامه فلان موضوع را دارم می خواهم به فستیوال بفرستم باید چیکار بکنم؟ به عنوان کارگردان چه پیشنهادی به من می کنید؟ اگر بخواهم در جشنواره های مختلف فیلم شرکت کنم اولین قدم چی هست؟ با چه کسانی باید ارتباط برقرار کنم؟ سئوالات بینهایت زیادی که نمی توانید حتی تصور کنید،

خوب اگر محاسبه ساده کنید به یک فرمول ساده نیاز دارید تا بفهمید که روزانه و ماهانه چقدر از من سوال می شود و من هم اگر بخواهم به همه اینها پاسخ بدهم چقدر باید زمان بگذارم. البته اگر یک پاسخ سرسری هم به آنها بدهم حداقل هفته ای چهل ساعت باید به آنها پاسخ بدهم که فلان کار را باید کنند یا خیر. فلان کار را مرحله به مرحله انجام بدهند ولی من در هفته چند ساعت وقت دارم ؟

حالا نکته اینکه که خود را جای من قرار دهید، یعنی مثال را تغییر دهید، شما مثلا نویسنده، ورزشکار و بدمینتون باز حرفه ای موفقی هستید. افراد مختلفی افراد مختلفی در مورد مسابقات، رژیم غذایی، چیزهای مختلف از شما سوال می پرسند: چند ساعت در طول هفته وقت دارید که به آنها کمک کنید؟ ببینید دوست من شما به یک دلیل فقط موفق شدید، تنها دلیل موفقیت شما این است که روی موضوعی که می خواستید و هدفی که داشتید تمرکز کردید و رسیدید.

مثلا یک ورزشکاری هستید، من مطمئنم که اگر واقعا به هدفتان رسیدید. پس برایش تلاش کردید ، ساعت های زیادی ورزش کردید ، رژیم سخت غذایی داشتید ، الان اگر بخواهید، دوباره به نتیجه موفقی برسید. همانطور که بارها و بارها گفتم باید همان راه را بروید، باید راهی که با آن موفق شدید بروید، خوب شما برای موفق شدن، زمان زیادی گذاشتید ، کارهای زیادی کردید پس الان زمانی که به پنجاه یا صد نفر کمک می کنید، یا اصلا این ذهنیت را پیدا می کنید باید جواب همه سوالات را بدهید و به همه کمک کنید،

خوب من به شما می گویم که راهی که دارید طی می کنید یک راه نزولی است و شاید دیگر به دستاوردهای قبلی خود نرسید، مثل خیلی از ورزشکارها که متاسفانه وقتی که به اولین قهرمانی می رسند ، شروع به یاد دادن آن رشته ورزشی می کنند .

ببین دوست خوبم من زمانی که کیک بوکسینگ حرفه ای انجام می دادم و در مسابقات آسیایی شرکت می کردم. این را کامل درک می کنم وقتی که یک یا دو مسابقه می روید، این احساس به شما دست می دهد که الان می توانید به بقیه یاد دهید، هیچ اشکالی هم ندارد ولی این شما را از هدفتان دور می کند، چون هدف شما شاید مربیگری نبود آن هم در آن زمانی که شما می توانید خودتان هنوز آن رشته ورزشی را انجام دهید، مدال های دیگری بگیرید، در مسابقات بهتری بروید ولی وارد مربیگری می شوید و همین یک روال نزولی پیدا می کند که سال دیگر که در مسابقات شرکت می کنید و نمی توانید مقام خوبی بدست بیاورید.

این فقط به همین دلیل است، یادتان باشد شما نمی توانید به همه آدمهای دنیا کمک کنید، این غیر ممکن است. چه از لحاظ منطقی چه احساسی اگر به این فکر کنید، دارید به خودتان ضربه می زنید، چون اول خودتان مهم و بعد اهدافتان مهم است، اگر به اهداف خودتان رسیدید و اگر به دیگران کمک کردید عالی است به شما تبریک می گویم، چون واقعا انسان ارزشمندی هستید که به بقیه هم اهمیت می دهید و دوست دارید بقیه هم پیشرفت کنند، ولی نکته اینکه اگر خودتان به اهدافتان نرسید کم کم افسرده و سرخورده می شوید و نه تنها به بقیه دیگر نمی توانید. کمک کنید که زندگی خودتان هم دچار سراشیبی می شود .

پس نکته ای که باید در نظر بگیری باید یک لیستی از افرادی که واقعا در زندگی برایتان مهم هستند حالا این می تواند دوستان یا خانواده یا حتی مشتری های شما باشند. یک لیستی از آنها تهیه کنید که من به جرات به شما می گویم که طبق قانون 80-20 فقط بیست در صد از آنها هشتاد درصد نقش اصلی را دارند دارند، از شما می خواهم که به این جمله خوب فکر کنید ، بیست درصد افراد در زندگی در هشتاد درصد امور زندگی دخالت دارند ، شما باید به اون بیست درصد تمرکز کنید ، پس اول به خود و دوم به آن بیست درصد کمک کنید و اگر هم وقت اضافی داشتید به هشتاد درصد بقیه هم کمک کنید .

نکته دوم، نکته جالبی است ، شما موفق شدید و من به شما تبریک می گویم، اما باید یک نکته خیلی مهم را در نظر داشته باشید، بعد از اینکه اولین موفقیت را بدست می آورید. پیشنهادهایی که به شما در آن رشته کاری به شما می شود بسیار زیاد است، اگر ورزشکار هستید تیم های مختلفی به سراغتان می آیند، اگر بازیگر هستید کارگردان های مختلفی به سراغتان می آیند، حالا کدام را باید انتخاب کنید، حالا بگذارید یک تجربه شخصی از زندگی ام را به شما بگویم.

من زمانی که یکی از فیلم های کوتاهم را اکران می کنم. بعد از اینکه موفق می شود و در فستیوال ها جایزه می گیرد، باورتان نمی شود که تعداد پیشنهادهایی که به من داده می شود ده یا بیست برابر می شود و همینطور در مورد دوره های آموزشی که می سازم، بعد از اینکه یکی دو تا مشخص می شود. تعداد پیشنهادی که فلان دوره را بسازید یا فلان کار را انجام بدهید خیلی زیاد می شود، نکته دیگر مثلا من دو الی سه تا از محصولاتی که آمازون فروش خوبی داشتند و بازدید بالایی گرفتند.

حالا کسانی که سابدایر هستند و محصولاتی به بازار می دهند با من تماس گرفتند که محصولات ما را هم اضافه کنید، اما آیا می دانید نکته چیست؟ زمانی که شما اولین و دومین موفقیت را بدست می آورید، باید خیلی هوشمندانه انتخاب کنید، چون همانطور که به شما گفتم زمانی باز دوباره به موفقیت می رسید که دقیقا روی همان چیزی که می خواهید تمرکز کنید، ده یا بیست کار را نمی توانید با هم انجام بدهید، برای ده تا تیم نمی توانید بدمینتون بازی کنید، صد تا محصول را با هم نمی شود که بفروشید ، ده تا کتاب را با هم نمی توانید بنویسید، به این نکته باید توجه کنید و درک این را پیدا کنید اگر می خواهید موفق شوید باید با گارد خاصی حرکت کنید که بدانید به کجا به چه سمتی با چه تیمی کار کنید تا موفق شوید.

نکته سوم، فراموش کردن یادگیری، این نکته خیلی مهم است و اگر به آن توجه نکنید نمی توانید موفق عمل کنید، بگذارید یک داستان برای شما بگویم، چندین سال پیش من با گروهی که برای فیلمسازی کار می کردم بین آنها یک آدم بیست و هفت یا هشت ساله هندی بود که در زمینه فیلمبرداری و دوربین ها خیلی خوب بود، با همه دوربین ها آشنا بود و خیلی خوب کار می کرد، که من حاضر شدم بیشتر از آن چیزی که باید پرداخت کنم که بتونه سر پروژه من حاضر شده و به من کمک کند.

زیرا پروژه های خیلی زیادی داشت و وقتش کم بود و تمایل هم نداشت به اینکه کارش را زیاد کند ، ولی خوب من متقاعدش کردم که سر فیلمبرداری پروژه من بیاید، نکته اینجا بود من خیلی راضی بودم و خوب تموم شد، شش ماه بعد برای یک پروژه ای که برای یک ویدئو تبلیغاتی بود، با او تماس گرفتم که با من کار کند ولی این بار در کمال ناباوری به او گفتم که دیگر مناسب نیست که با تیم من کار کند، می دانید چرا؟ چون در طول همین فاصله کوتاه شش ماه دوربین هایی در بازار آمده بود.

من علاقه خاصی داشتم که با آنها کار کنم ولی این دوست ما هرگز نمی دانست که این دوربین ها ساخته شده و به بازار آمده بودند. زیرا بازار را چک نمی کرد، چه برسد به اینکه با آنها کار کند یا تجربه ای بدست بیاورد به همین سادگی از لیست تیم فیلمبرداری من حذف شد و به این علت یادگیری و به روز بودن خیلی مهم است، زمانی که اولین و دومین قدم موفقیت را بدست می آورید باید توجه کنید اگر خودتان را بروز نکنید، آپدیت نکنید به راحتی کنار زده می شوید.

کسانی هستند کتابهای مختلفی چاپ می کنند و فروش خیلی بالایی بدست می آورند، ولی بعد از یکی دو سال کتابهایشان حذف می شود، آنها هم دیگر محصول یا کتابی ندارند یا آن کتاب را به روزش نکردند، مطمئنم تا الان با نرم افزارهای کامپیوتری مثلا فتوشاپ کار کردید، فکر کنم تا الان پنجاه شصت نسخه از فتوشاپ بیرون آمده باشد، چرا هر روز آپدیت می شود و مدام به روز رسانی می کنند؟! چون دنیا دنیای پیشرفت است، شما در هر زمینه ای به موفقیت رسیدید. باید خودتان را به روز کنید، باید این باور رو داشته باشید که زمانی روز را برای اینکه چیزهای جدیدی یاد بگیرید، کتابهای جدید بخوانید، سمینار بروید، بگذارید و هزینه همه این موارد را پرداخت کنید تا در آینده ای نزدیک هم بتوانید موفق تر عمل کنید.

نکته آخر، جشن گرفتن را فراموش نکنید، زمانی که شما به موفقیت می رسید باید این را جزو روند خلق هدفتان بدانید، باید جشن بگیرید و خودتان را خوشحال کنید، راهش را پیدا کنید. خودتان را بهتر بشناسید که با چه چیزی خوشحال می شوید، و با چه چیزی احساس می کنید که یک قدم به هدفتان نزدیک شدید و یک مرحله پیشرفت کردید و به سطح بالاتری رسیدید.

این جشن گرفتن می تواند خریدن یک کادوی خوب برای خودتان، خرید ماشین یا لباس خوب برای خودت، مهمانی گرفتن، شام دادن به دوستان خود و هر چیزی می تواند باشد، این بستگی به اخلاق خودتان دارد ، اما یادتان نرود و نگذارید که موفقیت ها برایتان عادی شوند، اگر موفقیت ها برای شما عادی شدند مثلا اگر پیش خودتان هر روز یک میلیون فروش داشتید. بعد از دوماه خوب بگویید خوب این که عادی است که من روزی یک میلیون می فروشم و جشن گرفتن ندارد، خوشحالی کردن ندارد، اگر شکرگذار آن نباشید به همین راحتی از دستش می دهید .

دوست خوبم امیدوارم همه این نکات را مد نظر قرار بدهید چون زمانی که به موفقیت می رسید خیلی خوب است و من به شما تبریک می گویم. اگر انسان موفقی هستید اگر به اهداف و رویاهایتان رسیدید. اما مهمتر از رسیدن به هدف این است که آن هدف و موفقیت را بتوانید نگه دارید، شما زمانی که قهرمان جهان می شوید باید به دنبال این باشید که آن قهرمانی و رکورد را چگونه به دست بگیرید.

آن را به مدت طولانی تری در دست داشته باشید. مثلا در کارتان زمانی که مدیر یک شرکتی می شوید، اگر این اصول را اجرا نکنید بعد از دو سال کنار گذاشته می شوید ، خیلی از مدیرهایی هستند که در شرکت های بزرگ دنیا وارد می شوند و بعد از یکی دو سال یا حتی شش ماه اخراج شده یا پستشان عوض می شود به این علت که این نکات را توجه نکردند، همیشه خودشان را برای رسیدن به هدفشان آماده کردند، اما نکته حالا به هدفتان رسیدید حالا باید چه کاری کنید؟ اگر نقشه ای نداشته باشید برای اینکه پیروز شوید و پیروز بمانید در اصل نقشه ای دارید که آن چیزی که دارید را از دست بدهید .

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چرا افراد موفق بعد از اولین دستاورد، احتمال شکست بالایی دارند؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین


چگونه تحمل هر مشکلی را داشته باشیم | حسین عزت خواه | مدرس موفقیت و کارآفرین | موفقیت | ثروت

حسین عزت خواه

 

 

مدرس موفقیت و کارآفرین

 

 

 

الان وقتشه

 

 

 

عزت خواه دات کام

 

 

 

چگونه تحمل هر مشکلی را داشته باشیم؟

 

تحمل مشکلات | مبارزه با سختی ها | فرار از مشکلات زندگی | تحمل سختی ها | نحوه مواجه شدن با مشکلات | فرار از مشکلات نکنید | تحمل هر مشکلی |چگونه تحمل هر مشکلی را داشته باشیم | نحوه مواجهه با مشکلات | اعتماد به نفس

 

تحمل مشکل را داشتن

در زندگی همه ما گاهی اوقات شرایط بدی رخ می دهد. آیا شده است که از سر کار اخراج شوید و یا اینکه از همسرمان طلاق بگیرید یا از همه بدتر یکی از فامیل یا خانواده خود را از دست دهید، حالا در این شرایط سخت چگونه باید تمام احساسات و منطق خود را کنترل کنید؟ یا اصلا چگونه باید دقیقا با این مشکلات روبرو شوید؟

من ایمان دارم که می توانیم دنیا را جای بهتری برای زندگی کردن کنیم.

دوست من زمانی که اتفاق بدی در زندگی ما می افتد، باید بدانیم که به بهترین شکل ممکن اوضاع را مرتب کنیم، من پنج نکته اساسی را به شما می گویم که اگر بتوانید این پنج نکته را رعایت کنید می توانید در شرایط سخت بهتر عمل کنید.

نکته اول اینکه که اعتماد به نفس داشته باشید ، اعتماد به نفس هم این نیست که بگویید من خیلی قوی ام، من می توانم همه چیز را حل کنم و من من من ...

این من ها اتفاقی را نمی تواند درست کند، اعتماد به نفس اینکه که خودتان را بشناسید، اینکه که خودتان را باور داشته باشید. بدانید که می توانید خوب عمل کنید، اعتماد به نفس یعنی که اگر در گذشته خودتان زمانی که در مشکلات قبلی خودتان توانستید. حل کرده و آنها را مدیریت کنید، آن را به یاد بیاورید، اعتماد به نفس یعنی که باور داشته باشید که می توانید مدیر خوبی باشید، می توانید شرایط را بهتر کنید ، اعتماد به نفس یعنی اینکه بدانید فردا روز دیگری است، اگر امروز را از دست دادید یا اگر امروز یک سختی دارید. ولی فردا روشن و امیدوار کننده است، اعتماد به نفس از تمام گذشته ما گرفته می شود، زمانی که اعتماد به نفس خود پایین می آید. سعی کنید تمام کارهای خوبی که در زمان مشکلات داشتید و آنها را حل کردید و پیروز شدید را به یاد بیاورید. همه آنها را در ذهنتان مرور کنید، همین باعث می شود که اعتماد به نفس بالایی برای خود بسازید .

گزینه دوم، نگرش مثبتی داشته باشید ، در دنیا بیش از هفت میلیارد و خورده ای آدم زندگی می کند که اگر در طول تاریخ زندگی همه آدمها را بررسی کنید، حتما بدون شک همه آنها مشکلاتی داشتند، اگر اتفاق بدی برای شما می افتد، اگر از سر کارتات اخراج می شوید ، اگر یکی از عزیزانتان را از دست می دهید ، اگر هر اتفاق بدی زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد، باید بدانید که تنها نیستید و در طول تاریخ یا حتی همین الان در همین ساعت کسانی هستند که دقیقا همین مشکلی که شما الان دارید را دارند ، ولی خوب زاویه نگرشتان را عوض کنید ، حس کنید که تنها نیستید ، می توانید زندگی بقیه را نگاه کنید، از زندگی خود درس بگیرید که چطور آنها توانستند با مشکلات خود روبرو شوند، پس هیچوقت این جمله را نگویید که این اتفاق فقط برای من افتاد یا هیچ کسی مرا درک نمی کند، نه اصلا اینطور نیست، چون در کل دنیا در همین لحظه تعداد زیادی از افراد هستند که مشکلات مشابه مشکلات شما را دارند، فقط باید زاویه دید خود را نسبت به مسائل تغییر بدهید .

مورد سوم، برنامه ریزی کنید، اگر یک اتفاق بدی در زندگیتان افتاد دقیقا از خودتان بپرسید. من چگونه می توانم اوضاع را تغییر بدهم، یک برنامه تهیه کنید و قدم به قدم آن را اجرا کنید، سعی کنید برنامه های خود را فوق العاده کوتاه باشد. مثلا خیلی ساده اگر از سر کار خود اخراج شدید به جای اینکه ناراحت شوید یا برای بقیه داستان اخراج شدن شما را تعریف کنید، بهترین راه این است که از خودتان بپرسید الان من باید چه کار کنم؟ نیاز به یک شغل دیگری دارید ، برای اینکه این شغل جدید را بدست بیاورید باید کار جدید بدست بیاورید، پس اولین مرحله اینکه شروع کنید که یک کار جدید پیدا کنید، می توانید سراغ شرکت ها و روزنامه ها بروید ، ولی اولین مرحله این است که باید بفهمید چه کاری باید کنید؟ یک برنامه ریزی خوب و قدم به قدم روزانه می تواند شما را سریع به هدفتان برساند و حتی می تواند مشکل را کامل حل کند ولی اگر بگویید که چرا من اخراج شدم یا دنبال داستان باشید و شکایت کنید که چرا من و مواردی دیگر .. با این کارها بیشتر مشکلات را بزرگتر می کنید .

حسین عزت خواه | چگونه تحمل هر مشکلی را داشته باشیم | مدرس موفقیت | کارافرین |عزت خواه دات

مورد چهارم، از بقیه کمک بگیرید، یک اتفاق بدی که می افتد. اولین کاری که می کنید، همیشه دوستانی داشته باشید، خانواده ای داشته باشید که بتوانید از آنها کمک بگیرید، به همین سادگی، وقتی که ماشینتان کنار جاده خراب می شود به جای اینکه لگد به لاستیک بزنید، عصبانی شوید خیلی راحت می توانید از بقیه کمک بگیرید، در زندگی سعی کنید. اگر تا الان دوستانی ندارید که بتوانند به شما کمک کنند از امروز دوستانی پیدا کنید که حاضر باشند برایتان کاری بکنند و این دوستی معمولا باید دوطرفه باشد و شما هم باید حاضر باشید که برای آنها کار کنید. توجه داشته باشید. اگر چنین دوستان یا خانواده خوبی داشته باشید می توانید زمانی که در شرایط سختی قرار گرفتید به راحتی مدیریتش کنید.

مورد پنجم، واقعیت را قبول کنید، چیزهای خیلی زیادی در دنیا هست که ما نمی تونیم تغییرشان بدهیم یا حتی قدرتش را نداریم که روی آنها تاثیر بگذاریم. اگر همین را قبول کنیم. می توانیم به این نتیجه برسیم که ما حداقل کاری که می توانیم کنیم اینکه که نگرشمان را تغییر بدهیم، پس به جای اینکه سعی کنید همه چیزهای اطرافتان را تغییر بدهید اول ذهنتان را تغییر بدهید.

دوست عزیزم امیدوارم این پنج نکته را در زندگیتان اجرا کنید و آرزو می کنم که هیچ وقت مشکلی برایتان اتفاق نیفتد که بخواهید مدیریتش کنید، اما همیشه باید ذهنتان را آماده کنید، ذهنتان را قوی کنید که بتوانید از پس سختیها یا کم کاستی های زندگی بربیایید .

امیدوارم به تمام آرزوها و رویاهایتان برسید و تا زمانی که به رویاهایتان نرسیدید ازآنها دست نکشید.

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چگونه تحمل هر مشکلی را داشته باشیم؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟

حسین عزت خواه



مدرس موفقیت و کارافرین


الان وقتشه



عزت خواه دات کام



زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟

 

راه حل احساس تنهایی چیست | راه حل حس تنهایی | احساس تنهایی | احساس پوچی | احساس بیهودگی | تعریف حس تنهایی | رهایی از حس تنهایی | رهایی از حس بیهودگی

 

راه حل احساس تنهایی چیست؟

 

اکثرا همه ما با این موضوع در گیر هستیم و به یک راه حل خیلی خوب نیاز داریم و چون چیزی هست که  هرگز با پول هم قابل حل نیست و متاسفانه در سال های اخیر همه ما کم و بیش درگیری بیشتری با این مساله داریم .  مشکل این هست:

زمانی که ما احساس تنهایی می کنیم :

راه حل چیست؟ چرا تنها هستیم ؟

یا اینکه اگر بهتر سوال بپرسم :

چه کنیم که تنها نباشیم؟

این اصولی را که به شما می گویم لازمه اش اینکه بهتر است که تک تک آنها را اجرا و تمرین کنید که وضعیتتان بهتر شود. بگذارید از اینجا شروع کنیم ما اصولا نمیدانیم که تنها هستیم ولی مواقعی که مشکلی پیش می آید و احساس می کنیم که نیاز به درد و دل کردن داریم آن موقع می فهمیم کسی نیست که حرفمان را گوش کرده و کمکمان کند آن موقع دیگر  زمان بدی است.

 زیرا دیگر دوستی نداریم و دیر به این فکر افتادیم که بخواهیم دوست پیدا کنیم ولی خوب اگر نگاهی به اطراف خودمان کنیم می بینیم که الان همه سرگرم اینستاگرام ، تلگرام و یا شبکه های اجتماعی دیگری هستند و هرکسی را هم که ببینید چند هزار نفر فالوئر دارد و فکر می کند که با چند هزار نفر دوست است و فکر می کند فرد معروفی است و دوستان زیادی دارد و فرد اجتماعی هست .

در واقع متاسفانه اینطور نیست چون همان آدمهایی که با آنها در فضای مجازی درگیرشان هستند ، در دنیای واقعی  اگر به همه آنها زنگ بزنند. شاید سی نفر از آنها را از نزدیک ندیده باشند و شاید سی نفرشون سی نفر از آنها حاضر نباشند که با این فرد حرف بزنند. این آدم تنهاست این آدمی که مثال می زنم شاید از خیلی از ما دور نباشد.

 شاید این مشکل را من یا شاید از خیلی های دیگری که هر روز با آنها در ارتباط هستیم کم و بیش داشته باشند. حالا این طیفی که می گویم شاید فردی  باشد که دوستی ندارد و آدمی باشد که دوستان بیشتری داشته باشد، ولی خوب متاسفانه  همه درگیر این مساله  هستم، و یک معضل بدی هست که باید حتما حل کنید و خیلی از مسائل زندگی ما به این عواطف و احساساتمان به این تنهایی متصل هست.

بعضی مواقع میلیون ها تومان پول هم  داشته باشید. اصلا کسی رو دوست ندارید که با او  از این پول ها لذت ببرید، احساس تنهایی می کنید و اصلا کسی را دوست ندارید و یاد نگرفتید که چگونه با کسی ارتباط برقرار کنید.

حال مواردی که باید اجرا کنید در زیر آوردم  به دقت بخوانید و اجرا کنید :

اولین اصل ( ارتباط خودتان را با اطرافیانتان بیشتر کنید !!)

با آدم هایی که الان در کنارتان هستند. ارتباط های بهتر و بیشتری را برقرار کنید، این به این معناست که  ایده آل گرایی را کنار بگذارید،  مثلا  اگر در ذهنتان این را دوست دارید که با آدم های پولدار، تحصیل کرده و دکتری و سطح بالا باشید. این ایده آل گرایی خیلی خوب است ولی برای شروع با آدم هایی که الان در زندگیتان هستند بیشتر ارتباط برقرار کنید و به آنها بیشتر اهمیت بدهید .

مثلا وقتی همسایه خود را می بینید. از او در مورد کارش بپرسید، ببینید آیا از مشتری هایش راضی است، کامل جویای احوالش شوید. این کار را از  از همسایه، همکاران، مغازه دار و از هرکسی که در زندگیتان هست شروع کنید، شاید در روز شما سی نفر را بینید. این سی نفر نباید آدم های کمرنگی در زندگیتان باشند. نقطه شروع برای شما از آدم های اطراف شما هستند.

سعی کنید این آدم های اطراف خودتان را بیشتر و بهتر بشناسید و به آنها اهمیت دهید و بعد به آدم های ایده آلی که دوست دارید نزدیک تر شوید، اگر سطح زندگی افرادی را که با آنها در ارتباط هستید را دوست ندارید قبول، ولی به دنبال این باشید که آدم های بیشتر و بهتری را پیدا کنید.

دومین اصل (دایره رو گسترده کنید!!)

قوی ترین موردی هست که می تواند شما را از دایره تنهایی در بیاورد. اینکه شما باید دایره دوستی خودتان را افزایش دهید، این به این شکل که وقتی با یکی از دوستانتان بیرون می روید به او بگویید که یکی از دوستانش را با خودش بیاورد .

حالا اگه برنامه ای دارید که شام بیرون بروید یا یک ورزشی را باهم انجام بدهید شام، تفریح یا کار مد نظرتان را سه نفری انجام بدهید. این باعث می شود که یک نفر جدید در زندگی شما وارد شود، باور نمی کنید که این یک نفر می تواند چقدر زندگی شما رو تحت تاثیر قرار بدهد و ممکن است. 

در آینده هم حتی خیلی بتواند به شما کمک های زیادی کند که نه تنها می تواند. شما را از تنهایی بیرون بیاورد. بلکه  از لحاظ احساسی شما را بیرون بیاورد و شاید بتواند از لحاظ کاری بتواند به شما کمک کند. شاید بتواند یکی از بهترین دوست شما باشد، همیشه به دنبال دوستان بهتری باشید، به دنبال این باشید که دایره ارتباطی خودتان را گسترده کنید.

در کلاس های بازار یابی که دارم. اکثرا توصیه ای که به دانشجوها دارم. این هست که اگر می خواهید. فروش بیشتری داشته باشید. باید با افراد بیشتری تعامل داشته باشید ،اگه پلت فرم های تبلیغاتی 10 تا دارید، این را به 20 تا یا بیشتر ارتقا بدهید. اگر فقط در اینترنت تبلیغ می کنید. از بازارهای فیزیکی هم استفاده کنید. از انواع روش ها استفاده کنید چون از این طریق افراد بیشتری با کارتان تعامل پیدا می کنند.

سومین اصل (از دایره ارتباطی کوچیک خودت بیرون بیایید !!)

آیا خوب خود را به دوستانتان معرفی می کنید؟ آیا فن معرفی کردن خودتان به دوستانتان را می دانید؟ آیا می توانید از رویاها، رفتار و از اهدافتان و از چیزهایی که دوست دارید به دوستانتان بگویید، ببینید. یک آدمی که خیلی ساکت است و همیشه یک گوشه می نشیند. نمی تواند دوستان زیادی داشته باشد. به این علت که مثل یک جعبه ای است که در آن  کاملا بسته است و هیچ کسی هم علاقه مند نیست که  به جعبه بسته نگاهی کند.

اگر دقت کنید در فروشگاه یک محصولی را اگر می خواهند که به فروش برسانند یک بسته از آن را در بیرون از جعبه می گذارند. زیرا برای یک جعبه سربسته که کسی نمی داند داخل آن چه چیزی هست علاقه  ای هم ندارد برای آن پول پرداخت کند .

باید خودتان را  طوری معرفی و عرضه  کنید که کار،  اخلاق، رویاها، اهداف بلند مدت و چیزهایی که دوست دارید به دوستانتان بگویید. آدم های بیشتری به شما علاقه مند شوند و مکالمات بیشتری را با شما داشته باشند. همیشه در خاطر داشته باشید اگر دوست جدیدی را پیدا کردید و با فردی شام خوردید. رفتارتان را تحلیل کنید که به چه شکلی برخورد کردید و چگونه می توانستید بهتر باشید، آیا رفتار خوبی داشتید یا نه اینکه چگونه می توانستید. بهتر و عالی تر ظاهر شوید و همین طور رفتار و برخورد فرد مقابل خود را هم تحلیل کنید .

 با این تحلیل می توانید  بفهمید که از چه مدل آدم هایی خوشتان می آید. از لحاظ مغزی و فرکانسی هم همان آدمها رو به زندگیتان جذب می کنید. خیلی مهم است  که بدانید چه آدمهایی به زندگیتان می آیند. شما چه آدمی هستید این کمک می کند که خودتان را بهتر بشناسید. مثال زمانی که با یک فردی حرف می زنید. یاد می گیرید که به چه شکلی به او نگاه کنید. حرکات دست و چهره ای را انجام بدهید، چه حرفهایی بزنید چقدر بتوانید مودب باشید و چقدر می توانید شخصیت سرگرم کننده ای باشید .

همه این موارد را تحلیل کنید و نکته آخر اگر در آن تحلیل ها موفق نشدید و نتیج خوبی برای شما نداشت. وقت آن است که پیش یک روانشناس یا سخنران بروید که بتواند به شما راهنمایی و کمک کند. کمک گرفتن هیچ مشکلی ندارد مشکل این هست که شما تنها باشید و نتوانید مشکل خود را حل کنید .

اصولأ در سن های بالا این اتفاق می افتد ولی در سالهای اخیر رسانه های اجتماعی با مردم کاری کرده  است که همه فکر می کنند. خیلی آدم های  اجتماعی هستند و دوستای زیادی دارند ولی در واقع  همه آنها تنها هستند .

تنها با یک موبایل یا تبلت فکر می کنند که با همه در ارتباط هستند و با همه ارتباط برقرار می کنند،  امیدوارم که این اصول گفته شده رو اجرا کنید و هیچوقت در زندگیتان تنها نباشید و دوستان بیشتر و بهتری پیدا کنید و به اهدافتان برسید .

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله   زمانی که احساس تنهایی می کنیم ، راه حل چیست؟برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین

چهار کلید اصلی برای رشد شخصی و بدست آوردن و خلق اهداف | حسین عزت خواه | ثروت | مدرس موفقیت | میلیونر شوید

حسین عزت خواه


مدرس موفقیت و کارافرین



الان وقتشه 



عزت خواه دات کام



چهار کلید اصلی برای رشد شخصی و بدست آوردن و خلق اهداف

 

رشد شخصی | خلق هدف | بدست آوردن هدف | چهارکلید اصلی | رشد فردی چیست | رشد فردی و شخصی | رشد فردی |عوامل شخصی |اهداف خود را خلق کنید |چهار کلید رشد شخصی و خلق هدف

 

رشد شخصی و خلق هدف

افراد زیادی هستند که این اطلاعات را نمی دانند و این خیلی بد است. زیرا حتی این را نمی دانند که بخواهند درستش کنند، اما من به شما تبریک می گویم چون در مسیر و فرکانسی هستید که می خواهید زندگی تان بهتر شود واز لحاظ شخصی رشد پیدا کنید.

 کلید اول : روانشناسی

باید از لحاظ روانشناسی چه تغییراتی درون شما ایجاد شود تا بتوانید زودتر به اهداف خود برسید؟ و از لحاظ شخصی خودتان را به یک سطح بالاتر برسانید.

اولین مورد در قسمت روانشناسی « motivation» است، یعنی انگیزه، این انگیزه را چطوری باید به خودتان بدهید؟

ببینید انسانهای اطراف شما می توانند بر شما تاثیر بگذارند ولی شما مسلما به دنبال این هستید که سرعت بیشتری داشته باشید و پیشرفت بیشتری داشته باشید، در نتیجه باید یاد بگیرید به خودتان انگیزه بدهید، یکی از قویترین راه ها برای این کار این است کهاهداف خود را روی یک برگه کوچک بنویسید و در جیبتان قرار دهید و هر روز آن اهداف مرور کنید هر ساعت و هر زمانی که احساس می کنید خسته شده اید ، آن اهداف را مرور کنید.

به نکته ای که من رعایت می کنم توجه کنید. می توانیم سنگ یا صدف کوچک به عنوان نمادی از آن اهداف خود در جیبتان قرار دهید و وقتی که دست شما به آن سنگ می خورد و آن را می بینید. شما رابه یاد اهداف خود می اندازد. این کار ناخود آگاه اتفاق می افتد و اهداف را به یاد شما می آورد.

مورد دوم: قدرت تغییر داشته باشید

یعنی زمانی که راهی که رفته اید و متوجه می شوید اشتباه است این قدر قدرت و جسارت داشته باشید که قبول کنید و راه خود را عوض کنید و از یک مسیر دیگری بروید.

وقتی که ما کارهای تکراری را انجام می دهیم آن کارها ما را به ربات تبدیل می کنند.

در کتابی که نوشته ام شدیدا به این موضوع اشاره کرده ام که لازم نیست مثل یک ربات فقط کار کنید، مهم این است که مسیر درستی برویم و بازدهی بالایی داشته باشیم.

مورد سوم : خوش بین باشید.

نباید نگران اتفاقی باشیم که قرار است در آینده رخ دهد، باید واقعا خوش بین باشیم تا بهترین برای ما اتفاق بیافتد و بین بدی و خوبی که در آینده وجود دارد باید دوربین خود را بر خوبی زوم و متمرکزکنیم که در آینده قرار است اتفاق بیافتد.

مورد چهارمی که در قسمت روانشناسی قراردارد این است که ما آدم خوبی باشیم، یعنی نسبت به آدمهای اطراف و کسانی که در زندگی شما هستند آدم دلسوز و مهربانی باشیم. انسان هایی که در اطراف ما تشکیل شدند نتیجه ای از خود ما هستند.

اصولی در روانشناسی وجود دارد که می گوید پنج نفر از آدم های اطراف تان را در نظر بگیرید، شخصیت شما از شخصیت  آن پنج نفر فاکتورگرفته شده است.

پس کارهایی که می کنید به نحوی نتیجه به آن افراد و باز به خودتان بر می گردد. اگر آدم دلسوزی هستید دور و بر شما را افراد دلسوز تشکیل می دهند، اگر آدم فداکار و مهربانی هستید آدمهای اطرافتان از شما تاثیر می پذیرند پس در نتیجه باید سعی نمایید هر روز آدم خوبی باشید، فاکتورهای آدم های خوب را همه می دانند، شما باید عیب و نقص های خودتان را بپذیرید و هر روز به آن آدم خوب بودن نزدیک تر شوید و درآخر باید بگویم آدم صبوری باشید.

کلید دوم : از لحاظ فیزیکی خوب باشید

لطفا به این سولات جواب دهید.

شما روزی چند ساعت ورزش می کنید؟ چه غذایی می خورید؟ آیا مدیتیشن و یوگا کار می کنید؟ یا نه فقط یک زندگی دارید که وقتی با من تماس می گیرید به من می گویید من می خواهم پنجاه میلیون در ماه درآمد داشته باشم حالا کسب وکار من به چه شکلی باشد و چه کاری را باید انجام دهم؟

خب من از شما می پرسم مدیتیشن و تمرکز انجام می دهید و شما می گویید این ها چه ربطی با هم دارند؟ من ربط آن را به شما می گویم.

فیزیک شما در طولانی مدت روی شما تاثیر گذار خواهد بود مثلا فست فودی که می خورید به دلیل تنبلی شما در غذا درست کردن است یا فست فود می خورید. زیرا نمی توانید غذای خوب بخورید، این فست فود در دراز مدت مثلا یک یا دوسال روی شما تاثیر می گذارد و بازدهی مغز و بدن شما به شدت افت پیدا می کند.

پس باید به بدن خود به اندازه روح ، ذهن و مغزتان اهمیت دهید.

کلید سومتولید کننده پرحاصل و پر بازده باشید.

 به عبارت دیگر پروداکتیو باشید، به طور مثال اگر هر روز پانزده یا شانزده ساعت در جهت هدفتان کار کنید به منزله این نیست که پربازده هستید و پر بازده بودن این نیست که زیاد کار کنید، من کسانی که زیاد کار می کنند را زیاد قبول ندارم چون این افراد فرصت فکر کردن را ندارند ، همیشه چیزهای جدید در دنیا توسط افرادی که کم کار می کنند اختراع می شود.

من نمی گویم اصلا کار نکنید، می گویم روزی چند ساعت کار کنید ولی پر بازده باشید. صبح ها که از خواب بیدار می شوید یک برنامه روزانه تهیه کنید و بگویید که این کارهای اصلی من است که باید همه آن ها تمام شود.

خب دقیقا باید همه کارها را تمام کنید فرقی نمی کند دو یا پنج تا کار است این بستگی دارد به تجارت شما، می تواند چند تماس تلفنی، مشاوره دادن، مشاوره گرفتن، کتاب نوشتن و یا فایل آموزشی و ویدئویی ساختن باشد، هر چیزی که باشد شما باید کار اصلی را انجام دهید و از کارهای متفرقه که هیچ کمکی برای رسیدن به اهدافتان نمی کند. دوری کنید پس کارهای متفرقه را جزو لیست کارهایتان نیاورید، شاید در طول روز پانزده ساعت کارکنید ولی اگر فاکتور بگیرید شاید یک ساعت هم کار مفید نداشته اید، پس زمان پر بازده بودن را زیاد کنید.

کلید چهارم : مشوق باشید و لیست بسازید.

یعنی اینکه یک کاغذ بردارید و لیست افرادی که این مشخصات را دارند یادداشت کنید: عاشق شما باشند، به اهداف و رویاها و آرزوهای شما احترام بگذارند، از صمیم قلب برای شما کار انجام دهند و دلسوز شما باشند و رویا های شمارا باور داشته باشند و اهداف شمارا اهداف خود بدانند و این قدر شما برای آن ها عزیز باشید که حاضر باشند همه کاری برای شما انجام دهند.

حالا از همه لحاظ بررسی می کنیم، به طور مثال پدر و مادرتان، همسرو عشق خود رادر نظر بگیرید که می تواند به شما آرامش دهد و وقتی شما آرامش داشته باشید می توانید به هدف خود برسید.

از لحاظ دیگر یکی از دوستان شما می تواند به شما در بازاریابی یا تجارت کمک کند یا یکی دیگر از کارمندان شما می تواند. روش نوشتن بهترین طرح تجاری کمک به شما کند و شما بتوانید فروش بیشتری داشته باشید و موفق تر باشید.

شاید آلان که این لیست را می نویسید کمتر از پنج نفر در لیست باشند ولی دوست من تا آخر امسال شما باید این لیست را به پنجاه نفر برسانید، پنجاه نفررا باید در تیم زندگی خود داشته باشید که حاضر باشند برای شما جانشان را بدهند و برای شما هر کاری را انجام دهند ، این لیست است که شما را به هدف خود می رساند.

 دوست خوبم امیدوارم این چهار کلید طلایی را هر روز در زندگی تان اجرا کنیدو به هدف هایتان برسید.

نکته ای که اهمیت دارد این است که شاید سخت باشد که همه این اصول را رعایت کنید ولی شما باید به خودتان قول دهید که  من همین امروز این چهار کلید را اجرا می کنم و این را مرتب تکرار کنید.

اگر شما به مدت بیست و یک روز این کار را انجام دهید به عادت تبدیل می شود و به همین راحتی عادت های خوب وارد زندگی شما می شود.

امیدوارم رویاهایتان را باور کنید و روزی فرا رسد که به تمام اهداف خود برسید.

 

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشتری بهره را از مطالب مقاله چهار کلید اصلی برای رشد شخصی و بدست آوردن و خلق اهداف برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه ، مدرس موفقیت و کارآفرین